RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط del
دوست خوبم خیلی بابت این موضوع ناراحت نباش و سخت نگیر. تو و همسرت چون اکثر مواقع در کنار هم هستید و موضوع دیگه اینکه شما چون نامزد هستید توقع بیشتری از ذوق و عشق و محبت دارید و این رو من کاملا به شما حق میدم و درکتون میکنم. ما زنها احساس میکنیم _ البته بیشتر این احساس ها برای دوران نامزدی هست، و انسان بعد از ازدواج یه کم عاقلانه تر احساس میکنه، یعنی با درک بیشتری هر چیزی رو و هر رفتاری رو احساس میکنه _ وقتی همسرمون بهمون ابراز علاقه میکنه و میگه که خیلی ما رو دوست داره باید هر روز و هر لحظه با دیدن عشقش یه چیزی مثل فیلما ذوق زده بشه و با نگاه های پر از عشق به چشمهای همسرش نگاه کنه و حتی دلش نخواد که برای یه لحظه از همسرش دل بکنه. هر خواسته ای رو که داشتیم، با این دید نگاه میکنیم که باید انجام بده اگه من رو دوست داره و میگه که خیلی عاشقه، اما به منطقی یا غیرمنطقی بودن خواستمون توجه نمی کنیم.
می فهمم که تو چی میگی! چون من هم توقعات مشابه تو رو داشتم. مثلا: یه بار وقتی نامزد بودیم من حالم خوب نبود. ساعت نزدیک 12 شب بود که به همسرم زنگ زدم که حالم خوب نیست و ازش خواستم که بیاد و من رو به دکتر ببره، با اینکه چندین بار قبلا این کار رو برام انجام داده بود و حتی یه شب با اینکه صبح سر کار میرفت، تا صبح بالای سرم نشسته بود که تبم پایین بیاد و گهگاه تا ساعت چند صبح توی بیمارستان میموند که مثلا سرم من تموم بشه، اما ایندفعه وقتی بهش زنگ زدم. مادرش گوشی رو برداشت و گفت: که خوابه. ولی من باز بهش زنگ زدم و وقتی موبایلش رو جواب داد با صدای خسته و خواب آلوده گفت: که به خدا خیلی خیلی خستم. امروز خیلی کارمون زیاد بود و دارم از خستگی میمیرم. اگه حالت خیلی بد نیست فردا بیام بریم دکتر. من هم نه گذاشتم نه برداشتم، گوشی رو قطع کردم.
باورتون میشه صبح هر چی بهم زنگ میزد جوابش رو نمی دادم، یا اون قدر با هم بحث کردیم که حد نداشت و هر چی همسرم میگفت که بخدا خسته بودم، من میگفتم اگه واقعا من و مریضیم برات مهم بود باید می یومدی، باور نمی کنید سر این موضوع من تا خود صبح داشتم گریه میکردم.
یعنی میخوام بگم بعضی موقع ها انتظارات بیش از حد ما خانومها، بعضی وقتها مقایسه های کوچیکی که همسرمون رو با مردهای دور و برمون انجام میدیم، و بعضی وقتها نگرش و عقیده ای که نسبت به دوست داشتن و دوست داشته شدن داریم باعث میشه که یه جور دیگه به خودمون و زندگیمون و همسرمون نگاه کنیم و یه کم سخت بگیریم.
نگار جان، خانومی، خیلی سخت نگیر و سعی کن خیلی رویایی و آرمانی فکر نکنی، چون قرار نیست که تو و همسرت فقط این چند روزه رو در کنار هم باشید، بهتر یه کم با درک بیشتر به زندگیت و به همسرت فکر کنی و سعی نکن که خیلی مثل من به همسرت فشار بیاری در صورتی که می دونم همه ی ما خانوم ها عاشق زندگی های پر از عشق و محبت ناب هستیم.
شما خانومها اگر معنای عشق را می فهمیدید همان چیزی که برایتان مهم است!!!؟(تنها چیزی که برای شما مهم است احساس شماست و نه چیزی به اسم عشق) هرگز به خود اجازه نمی دادید معشوق خود را تا به این حد آزرده کنید.
آیا خود شما چنین کاری را برای همسرتان می کنید؟
به خدا اگر بکنید. به قرآن اگر بکنید.
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نگار عليزاده
مشكل اينجاست كه اون اصلا خوش برخورد نيست.
جدا؟؟؟ تازه این رو متوجه شدین؟! گویا قبلا از ازدواج هم باهم آشنا بودین؟........
قبل از عقد چطور متوجه نشدین؟!! یا اینکه............
بهتر نیست دختران به جای فکر به مهریه به تعداد سال تولد و از این دست مزخرفات به همچین مسایلی بیشتر فکر کنن؟.......
گویا ظواهر مادی برای خانم های محترم قبل از ازدواج بسیار مهم و جز معیارهای لاینفک زندگی مشترک!!!:D به شمار میاد و.......
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
خوب شد من اين تاپيك رو ايجاد كردم وگرنه آقايون عقده هاي دلشون رو كجا خالي ميكردن!!!
من راهنمايي خواستم نه چيز ديگه
ولي گويا بعضي ها اينجا رو با جايي براي گشايش عقده هاشون اشتباه گرفتن.
از بقيه دوستان ممنون كه نظرات خوبي ارائه مي كنيد و سازنده هستن.متاسفانه آقايون ...
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
به هر حال امیدوارم حرفهایی که در دل همسرتان سنگینی می کند و نمی تواند بیان کند وقتی توسط ما بازگو شده است اینقدر سنگین برایتان تمام نشود.
خانوم محترم، معنای عشق ورزی یعنی ایثار و نه توقع داشتن. چه راهنمایی می خواهید؟ هر کاری به جز درک متقابل خستگی های او و ناراحتی های او جواب هم که بدهد کوتاه مدت است. انسان به ذاته خود خودخواه است. اگر شما شرایط روحی او را درک نکنید او نیز این کار را در بلند مدت برای شما انجام نمی دهد.
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نگار عليزاده
خوب شد من اين تاپيك رو ايجاد كردم وگرنه آقايون عقده هاي دلشون رو كجا خالي ميكردن!!!
من راهنمايي خواستم نه چيز ديگه
ولي گويا بعضي ها اينجا رو با جايي براي گشايش عقده هاشون اشتباه گرفتن.
از بقيه دوستان ممنون كه نظرات خوبي ارائه مي كنيد و سازنده هستن.متاسفانه آقايون ...
خب اگه اشتباه متوجه شدم شما بفرمایین,به پست قبلی من هم جواب بدین تا بتونیم راهنمایی کنیم.
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نگار عليزاده
من از صبح تا عصر تو شركتش هستم و دارم بهش كمك مي كنم.اما دريغ از يك تشكر...
تازه گاهي سرم داد هم مي زنه تو موضوعات كاري.كاملا فكر مي كنه من وظيفه دارم اونجا كار كنم.دليلش هم اين هست كه قبل از ازدواج اونجا كار مي كردم و از همين طريق آشنا شديم.
ولي اونموقع من كارمند اونجا بودم و حقوق مي گرفتم.ولي الان چي؟الان اگه نخوام اينجا كار كنم انگار وظيفه مو انجام ندادم!!
عزیزم اگر برای زندگی خودت کاری کنی توقع تشکر داری ؟!
و یا می خواهی خودت از جیب خودت حقوق بگیری ؟!
در ابتدای راه زندگی چه حساب کتابهای غلط و جالبی می کنید ؟!
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
نگار جون حقیقتش نه شما و نه این اقایون در واقع هیچکدوم اصلا یا به طور کامل وارد زندگی مشترک نشدید و هر کدوم تصورات خاصی از شریک زندگیتون دارید که البته در این شرایط همه هم به جا و منطقی هست .
ازدواج یه ارتباط دوسویه است همونطور که شما انتظارات و توقعاتی از همسرتون دارید ایشون هم متقابلا توقعاتی از شما دارند که هر کدوم باید تا حد زیادی به خواسته ی طرف مقابل احترام بذارید و به خواسته های یکدیگر جامه ی عمل بپوشونید .
نگار عزیز خودت رو بزار جای همسرت که در شرف اغاز زندگی مشترکه و دلمشغولیها و نگرانیهای خاص خودش رو داره و ممکنه نگران مسئولیتهای بعد از ازدواجتون باشه و به دلیل همین نگرانی و استرس تا حدودی بی حوصله به نظر بیان .شما تصور کن به عنوان یه مرد مسئولیت اصلی تامین مخارج زندگی مشترک بر دوش خودته و باید خودت رو برای ورود به زندگی مشترک تا جایی که ممکنه به نحو احسن اماده کنی تا بتونی از عهده ی نیازهای مادی همسرت بربیای و از این جهت در حال تلاش و تکاپو هستی ایا با وجود خستگی ها و مشکلات کاری همسر بعد از یک روز کاری ان هم با کار سنگینی که خودتون می فرمایید به همسرتون حق نمیدین که کمی عصبی و بی حوصله باشه و نتواند مثل شما شاد و خرم باشد ؟
من نمیگم خواسته ی شما نابه جا و غیر منطقی است ولی همونطور که از همسرن انتظار درک شدن داری اون و شرایط سختش رو درک کن .
البته من نمی دونم شغل شوهرتون چیه و چقدر در امد دارند اما اگر در امد ایشون بیش از حد لازم هست ازشون بخواید که وقت کمتری رو به کار اختصاص بدن تا بیشتر در کنار هم باشید البته اینو هم بگم که الان که در شرف ازدواج هستید و زندگی مشترک رو تجربه نکرده و درک درستی از اون ندارید ممکنه شوهرتون از نظر کاری بیشتر به خودشون فشار بیارند که بعد از شروع زندگی مشترک و امدن حساب به دستشان و ا ز بین رفتن استرسی که اکنون ممکن است داشته باشند (که ایا می توانند از عهده ی هزینه و مسئولیت زندگی مشترک بر بیایند ؟) بتوانند وقت بیشتری را به شما اختصاص دهند .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نگار عليزاده
البته اينم بگم كه خيلي ادعاي دوست داشتنش هم مي شه ها.مثلا اگه باهاش قهر كنم(كه كم پيش مياد)زود كم مياره و مياد منت كشي.يا اينكه خونه اي كه خريديم رو مي خواد به اسم من سند بزنه.
نگار جون به نظرم کمی بی انصافی می کنی ببین شوهرت چقد دوستت داره که تحمل قهر تو رو نداره و زود برای اشتی پیشقدم میشه و حتی از طریق خرید خونه به نام شما قصد داره علاقه اش رو ابراز کنه و کاملا به فکر شما و خوشحال کردن شماست و برای جلب رضایت شما داره سعیش رو میکنه .مگه غیر از اینه ؟
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
من اينجا نيومدم كه گلايه كنم.من مي گم وقتي اون رفتارش اونطوري سرد و خشكه در اون لحظات من چه رفتاري نشون بدم؟؟؟اما دوستان فقط منو محكوم كردن.
مثلا وقتي باهاش حرف مي زنم يا نظري مي پرسم فقط سر تكون مي ده.ديروز بهش گفتم ، خودش گفت موقعي كه فكر ميكنم با من صحبت نكن.منم ديروز سعي كردم وقتي تو فكره اصلا بااهاش كاري نداشته باشم و خودمو مشغول كتاب خوندن كردم.ولي بعد از يه مدت اومد گفت چيه ؟ چرا تحويل نمي گيري!!!!!
والله موندم چه رفتاري كنم؟
لطفا سرزنش نكنيد. بگيد چه رفتاري درسته؟من اومدم رفتار درست رو ياد بگيرم نه اينكه درد دل كنم
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
سلام
خوب زندگی همینه باید با همه جور رفتار همسرت بسازی اگه فکر می کنی می تونستی مردی پیدا کنی که همیشه بخنده و خوشروباشه سخت در اشتباهی خوده تو هم نمیتونی همیشه خوش رو باشی اگرم الان سرخال تر و سرزنده تر از اونی برای اینکه مسئولیتت کمتره
شما الان عقد کرده هستین هزارتا فکر تو سر اون بنده ی خداست از خرج عروسی گرفته تا خونه و ...
اینا دیگه حوصله برا آدم نمی زاره که
شما هم بجای اینکه هی بهش گیر بدی که چرا نمی خندی سعی کن در مورده مشکلاتش باهاش هم فکری کنی تا بتونی باری از دوشش برداری نه اینکه خودتم بشی یکی از مشکلاتش
بزار موقعی که مشکل داره بهت پناه بیاره نه اینکه ازت فرار کنه
چرا ما خانوما سعی نمی کنیم گاهی خودمون پناهگاه همسرمون باشیم
RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...
سلام نگار عزیز
ببین خانومی الان بهترین دوران برای اینه که تو رفتارها و خلق و خو های شوهرت دستت بیاد و بدونی قراره با چه کسی زندگی کنی
هنر یک زن اینه که مردش رو در همه ی حالت ها حمایت کنه چه از لحاظ عاطفی چه از لحاظ کمک های کاری
اینکه داری توی کار به همسرت کمک می کنی خیلی خوبه و قابل تحسینه ولی این که انتظار داری ازت تشکر کنه یا اینکه هیچ وقت سر کار باهات برخوردی نداشته باشه یکم سخته
ببین خواهره خوبم سعی کن همسرت رو همین جوری که هست دوست داشته باشی و هیچ وقت هیچ وقت نخواه که عوضش کنی چون خودت رو اذیت می کنی و همسرت هم خسته میشه وبعد از یه مدت می بینی که از نظر اون تبدیل شدی به یک آدم قرقرو که هیچ حرفی رو از طرف تو قبول نمی کنه چون فکر می کنه داری قر می زنی ولی اگه از جزئیات بگذری می تونی کلیات زندگیت رو درست پیش ببری
موفق و پیروز باشی
:72: