-
به: ديگه دارم كم ميارم
خوب محمد جان....چی بگم اخه داداش..
اصولا برنامه خاصی نمی تونه وجود داشته باشه....چون ظرفیت و توان هر فرد و البته نوع انگیزه او در زندگی متفاوت از دیگران هست.. پس نمی شود برنامه قطعی داد...شاید من اگر برنامه ای را معرفی کنم چون خود در آن موفق بودم نمی توان تضمین کرد که شما هم موفق خواهید شد....ولی چشم می گویم...
برنامه باید شما دوره طولانی اما گذرا باشد.....و از درجات پایین رو به سطح بالا....
چرا از درجه پایین و سطح کم شروع می کنیم >>چون با پیروزی در مرحله اول که آسان هم است انگیزه ای زیادی برای ادامه مراحل بدی وجود خواهد داشت...
1::>>>سحر خیزی::سحرخیزی خود یکی از دلایل شاد بودن و عدم کسلی است...صبح زود اگر نمیب توانید فعلا ورزش کنید لا اقل از خانه به بیرون بزنید و به بهانه خریدن سنگگ داغ چند قدمی پیاده روی نماید بهتر است پیاده روی سریع باشد...و بعد با اشتهای باز می توانید صبحانه را میل نماید.
2>>>:گوش کردن آهنگ های شاد و دیدن فیلم های کمدی .....:اهنگ های شاد خود موجب می شود نوعی انرژی در فرد ایجاد شده و. روحیه او را افزایش دهد همچنین فیلم های کمدی..
3>>>:تزئین اتاق و محل زندگی و استفاده از رنگ ها و پسترهای شاد برای دیوار اتاقتان:: یکی از عوامل افزایش روحیه داشتن اتاقی تمیز و دلباز است.....اگر نمی توانید از رنگ ها و پوسترها استفاده کنید لا اقل دکوراسیون اتاق را عوض نمایید و تغییری در آن دهید
4>>>:با افراد مختلف همراهی نمایید...در جمع باشید...
5>>>::و از همه مهمتر خودتو دوست داشته باش.....هر روز که صبح از خواب پا می شی توی اینه به خودت نگاه کن ...به خودت لبخند بزن...صورت خود را نوازش کن...به خود تلقین کن امروز روز با نشاطی برایم خواهد بود..
محمد عزیز این ها برنامه من بودند ...البته نمی دانم به درد شما بخورد یا خیر چون همان طور که گفتم انسان ها متفاوت هستند..
دوست گلم امیدوارم همیشه موفق باشی و با نشاط
-
به: ديگه دارم كم ميارم
محمد دقت نکردی ؟!
برو پنجره را باز کن . بگذار هوای تازه به صورتت بخورد . یک موزیک نرم و لطیف و باصدای ملایم هم برای خودت بگذار ( خواهشا عارفانه نه ساسی مانکن و از جنس تالاپ و تولوپ مخ نابود کن ) چشمهای قشنگت را هم ببند و به هیچ چیز فکر نکن ، سعی کن آرامش داشته باشی . با صدای موزیک بخواب و خوابهای قشنگ هم ببین . صبح هم که از خواب بلند شدی ، اجازه بده هوای تازه ای که از شب قبل تو را در آغوش گرفته بود ریه هایت را پر کند و یک نرمش نرم و لطیف هم انجام بده و باز هم صدای موزیک عارفانه .
برو جلوی آینه و به خودت نگاه کن ، از تصویر خودت تا می توانی در آینه تشکر کن و خودت را در آینه تحویل بگیر و ویژه گیها و توانایی هایت را به رخ آدم توی آینه بکش . برو سراغ مامان و بابا و حسابی سرو صدا راه بینداز و سخت در آغوششان بکش و سرو رویشان را غرق بوسه کن و حسابی انرژی به مامان و بابا بده واز آنها هم انرژی بگیر و به آنها نشان بده که تمام زحماتشان را دیده و فهمیده ای و می دانی که پسرک رعنای ما ( تالار ) حاصل زحمات و دستان مهربان این دو عزیز است و به خودت بگو محمد تو می توانی هر کاری را که اراده کنی انجام دهی پس باید مثبت اندیش باشی . شادی را در وجود خودت تقویت کن . تو می توانی کولاک کنی . من مطمئنم .شروع کن . از خلاقیتهای خود هم بهره ببر.
-
به: ديگه دارم كم ميارم
دوست عزيزم،نقاب جان،
نظراتت فوق الهعاده مفيد و خوبه،
از فردا حتما شروع ميكنم به اجراي برنامه ي شما،
انشاا... كه اثر بخش خواهد بود،
آني عزيز و دلسوز،از نظرات شما نيز بسيار تشكر ميكنم،
واقعا نظراتتون در قلبم نشست،
در مورد درس خوندن چطور؟
براي اينكه دوباره شوق و انگيزه براي درس پيدا كنم چه راهي رو پيشنهاد ميكنيد؟
-
به: ديگه دارم كم ميارم
ممنون محمد جان...
در زمینه درس خواندم...چون فعلا انگیزه کافی ندارید....ابتدا باید از مطالعه کتب غیر درسی شروع فرمایید مانند:: مجلات مورد علاقه
سپس یک کتاب از دروس دانشگاه را که اتفاقا بسیار آسان و کم حجم هست و مورد علاقه شما انتخاب کنید....روز اول یک فصل از آن را تمام کنید.....تا فصلی را تمام نکردید هرگز وارد فصل بعدی نشوید....روز اول فقط یک فصل...
روز دوم فصل دیگری از آن کناب را مطالعه فرمایید....اما بهتر صبح یک فصل آن را تمام کرده و در همان روز (عصر) یکی دیگر از کتب دانشگاه را مطالعه فرمایید....
و روز به روز بر تعداد فصل ها و کتاب ها اضافه نمایید....دقت کنید تا وقتی که فصل کتابی را تمام نکردید سراغ فصل کتاب دیگر نروید .. در ازای هر یک ساعت درس خواندن حتما باید...یک ربع استراحت داشته باشید...
در فواصل درس حتما از نوشیدنی های مانند::چایی و قهوه که حواس را متمرکز و باعث عدم خواب الودگی می شوند استفاده کنید.
محمد جان دقت کند از کم باید به سوی بیش روی روی...از فصل یک کتاب در روز اول....تا فصل اخر در پایان ترم...
موفق باشی...دوست گلم
-
به: ديگه دارم كم ميارم
سلام بر آقای محمد
دیروز یادم رفت اینو بگم.البته نمی خوام حالت بدتر بشه اما میگم شاید شما هم یه جورایی مثل من باشید .بعضیها وقتی خیلی خسته و نا امید و کسل میشن دوست دارن برن بین جمع دوستان یا یه مراسم جشن و شادی یا سفر یا تفریح و ... اما بعضیهای دیگه مثل من دوست دارن یه جای دیگه برن ...........زیارت یا مزار شهدا !
من شخصا" وقتی مثل الان شما میشم ، کسل و بی حوصله و از همه چیز و همه کس خسته ،حتما" یه سری به مزار شهدای شهرمون می زنم . باشهدا درد دل می کنم و بهشون میگم که چمه و از چی ناراحتم .شهدا با بقیه فرق دارن .اونا زنده هستن و حتما" جواب ما رو میدن.من امتحان کردم و بارها و بارها از کراماتشون به چشم خودم دیدم اگه بخواین براتون تعریف می کنم !
برادر عزیزم این راه کار رو پیامبر عزیزمون تاکید و شفارش کردند که هم وقتی خیلی خوشحالی و هم وقتی خیلی ناراحت به سر مزار و قبور بریم و مرگ و زندگی هر دو رو اونجا حس کنیم.
در ضمن واسه درس خوندن هم خیلی از جوونا رو من میبینم که میرن همونجا و در سکوت و آرامش درس می خونن البته نه سر مزار ! بلکه در حاشیه اونجا که حتما" پارک و دار و درختی داره .
موفق باشید