واقعا نظرات دوستانی مانند del چقدر پربار و عمیق بیان می شود. ای کاش می شد اینها را در یک کتاب یک جا آورد تا همگان بهره مند شوند. ممنون خانوم دل
نمایش نسخه قابل چاپ
واقعا نظرات دوستانی مانند del چقدر پربار و عمیق بیان می شود. ای کاش می شد اینها را در یک کتاب یک جا آورد تا همگان بهره مند شوند. ممنون خانوم دل
خانم Del با اینکه نیت خیر داشته اید اما جوری صحبت کرده اید که انگاری طرف بچه ست و خانمش باید با دادن قاقا لی لی سر ایشون رو شیره بماله. با لحن مهربانانه که نمیشه حق مسلم یک نفررو ازش گرفت. بحث اینجاست که یک آقایی با خانمی عقد کرده و به عنوان همسر حق داره خانمش رو در اختیار داشته باشه چه روز چه شب و طبق شرع و عرف شخص ثالثی هم حق نداره حق او را تضییع کنه. خانم زندگی شاد، شاید من هم اگر جای شوهر شما بودم در چنین وضعیتی واکنشی مشابه ایشان نشان می دادم. در ضمن همیشه حرفهای پدرو مادر ها از روی درایت یا تجربه نیست. بستگی به اون پدر یا مادر داره. بلا نسبت پدر شما، هستند انسانهایی که چون همه چیز باب میل اونها نشده حاضرند زندگی رو به کام همه تلخ کنند تا حرفشون به کرسی بنشینه. بار ها شنیدیم که این جور افراد می گویند دیگی که برای من نجوشه می خوام کله ی سگ توش بجوشه. شما سعی کنید با پدر خود صحبت کنید و به ایشان بگویید که ازدواج مساویست با تفویذ اختیار من از شما به شوهر من . بگویید اگر مخالفتی هست علنی بگویند و آب پاکی را رو دستتان بریزند یا اینکه شما را کاملاً در اختیار همسرتان قرار دهند. بانوی گرامی درست است که عشق در زندگی مهم است اما این عکس العمل شوهرتان نشانه ی عدم علاقه به شما نبوده. واکنش طبیعی داشته است. شخصی سعی در تصرف در قلمرو شخصی ایشان داشته و این امر شوهرتان را آزار می داده. به نظر من بیش از همه با پدرتان صحبت کنید.
سلام
این مشکل برای خیلی از دختر خانوما پیش می آد تو دوران عقد عزیزم سیاست خودت باید باعث بشه مشکلی پیش نیاد
دوران عقد به نظر من دوران خیلی بدیه چون نه دختر خونه محسوب می شی نه زن طرف نه کامل ماله اینوری نه کامل مال اونور
پس باید حواست جمع باشه که چیکار میکنی به حرفای دل دقت کن حرفای خوبی زد
البته به نظر من شما باید با پدرتون در تنهایی یا از طریق مادرت صحبت کنی و بهشون یاد آوری کنی که به عنوان یه همسر یه وظا یفی هم نسبت به شوهرت داری و کوتاهی تو این وظایف ممکنه اونو عصبی و زود رنج کنه
با همسرت تماس بگیر و سعی کن دلخوری رو از دلش در بیاری
یه توصیه خواهرانه دارم برات
با شرایطی که داری سعی کن دوران عقدت طولانی نشه گلم چون برخوردهای بعدی ممکنه تند تر باشه
سلام دوستان خوبم
ممنون از راهنماییهاتون
دیروز روز تولدم بود همسرم به همراه خانوادش امد خونمون با کیک و شیرینی و برام تولد گرفت.از کارش کلی ذوق زده شدم.البته هنوز یه کم باهام سر و سنگینه ولی خوب آشتی کردیم.
اکثر دوستان فکر می کنند مشکل ما فقط سر اینه که پدرم اجازه نمی ده من شب خانه انها بمانم در صورتیکه من برای روزها هم مشکل دارم .باید رفت و امدها محدود باشه مثلا هفته ای 2 بار .زیاد نباید رفت و امد کنیم...
نمیدونم چرا؟
دوست خوبم bloom جان
پیشنهاد خوبی دادی .من قبلا از همسرم خواستم که ما باید زودتر بریم سر خونه و زندگی خودمون ولی او منتظر اینه که خونمون اماده بشه اخه ما یه اپارتمان پیش خرید کردیم.من بهش گفتم عزیزم من حاضرم با تو حتی تو چادر زندگی کنم ولی او فقط خندید و گفت این کار فرار از مشکلاته ما باید با مشکلاتمون بجنگیم نه اینکه از اونا فرار کنیم
خیلی خوشحال شدم که باهم آشتی کردین
اگه مشکل فقط شب ها نیست باید بگم که پدر شما به صورت افراطی داره سخت گیری می کنه و این در آینده مشکل ساز می شه
از همسرت نخواه که درک کنه چون شماهمسره قانونی و شرعی اون هستین و حق داره بخواد گاهی شما رو بدون استرس داشته باشه
تنها کاری که باید بکنی اینه که با پدرت با سیاست صحبت کنی مادرت می تونه خیلی بهت کمک کنه بدونه رودربایستی با مادرت صحبت کن
و ازش بخواه که پدرتونو یکم رام کنه مامان ها اینجور موقع ها راه کاراهای جالبی دارن خودشون می دونن باید چیکار کنن
سعی کن یه موقع هایی هم غر زدن های پدرت رو به جون بخری و یکم هوای همسرت رو داشته باشی
دوستان خوبم صحبت هایی که من انجام دادم به خاطر این نبوده که بخوام بگم این جوری میشه حق طبیعی طرف رو از بین برد یا یه جورایی به قول شما با دادن یه قاقا لی لی دستش ازش خواست که همه چیز رو فراموش کنه! من فقط می خواستم بگم که 1. نذار توی دوران عقد رابطه ی قهرتون طولانی بشه. 2.این حق طبیعی همسر ایشون هست که بخواد خانومش در کنارش باشه و خانوم " زندگی شاد" نباید اون رو یه طرفه نگاه کنن 3. اینکه درسته بعضی موقع ها نمیشه برای مشکلاتی راه حل های کاملا منطقی رو در پیش گرفت اما ایشون می تونن با محبت و ابراز عشق و همین طور ابراز تاسف به همسرشون بفهمونن که نظر ایشون براشون ارزش داره و خودشون هم بابت این موضوع نگرانن و به همسرشون حق میدن اما نمی تونن راه کار درست رو ارائه بدن و حداقل همسرشون این رو متوجه می شن که خانوم آینده شون ایشون رو درک می کنن و 4. از همین حالا همسرشون به پدرشون بدبین نشن و همین طور برعکس این. چون وقتی دیگرون حتی پدر و مادر از اختلاف و بحث بین یه زوج باخبر می شن فقط اون لحظه و اون حرفها رو در نظر می گیرن و نه گذشته و روابط دوست داشتنی قبلی بین اون دو تا انسان رو. چون در لحظات قبل در کنارشون نبودن و تنها در لحظه ای اختلاف هست که هستند و اکثرا همون رو ملاک قضاوتشون در مورد اون انسان قرار میدن. 5. و نکته ی آخر اینکه هیچ کسی به اندازه ی خانوم نمی تونه روی روحیه ی همسرش و رفتار و دیدگاه ایشون تاثیر بگذاره و ایشون باید از این استعداد خدادادی و محبتی که بین شون قرار داره نهایت استفاده رو بکنن
راستی خیلی خوشحالم که همسرتون این کار زیبا رو برای شما انجام داده و شما از این بایت خوشحالید.
حتما به توصیه bloom عزیز توجه کن و سعی کن که هر چه زودتر همسرت رو مجاب کنی که سرخونه و زندگی خودتون برید و تا اون جایی که می تونید در لحظاتی که در کنار همسرتون هستید سعی کنید که ایشون رو از خودتون راضی نگه دارید و عشق و محبت رو بین خودتون و همسرتون زیاد کنید و لحظات خوبی رو با هم سپری کنید.
امیدوارم که روز به روز شاد باشی و خوشحال