RE: بیکاری همسرم و دلسردی من
رهای عزیز سلام
اول یک تشکر خاص به خاطر اینکه نظرتون رو در مورد مشکل من نوشتید
فرموده بودید که برای همسرتون یک موقعیت شغلی جدید در شهر تهران ایجاد شده . من فکر میکنم این موقعیت رو جدی بگیرید و کلیه جوانب امر رو بسنجید . زندگی در شهری مثل تهران با نحوه زندگی در شهرهای کوچک خیلی خیلی متفاوته . از نحوه امد و شدها گرفته تا ... ( چون من تجربه زندگی در هر دو محیط را دارم ). قبل از اینکه اقدام به جمع اوری سرمایه ها و داشته های زندگی تون برای نقل مکان به تهران کنید . یک مدت ازمایشی مثلا دو ماه رو در حالیکه همسرتون به کارشون مشغول هستند در این شهر سپری کنید . و ارزیابی کنید ایا می تونید با شرایط این شهر کنار بیایئد یا نه. در شهر تهران با تمام سختی هایی که وجود داره راه برای پیشرفت هموارتر از شهرستان هست و این امر برای من کاملا ثابت شده . موقعیت کار اداری در شهر تهران شاید همیشه برای همسرتون پیش نیاد . بنابراین با طرح مسائلی مثل وابستگی به شهرتون این موقعیت رو به ویژه اکنون که شغلی رو در اختیار ندارند از همسرتون دریغ نکنید . اما قبل از اقدام کلی برای نقل مکان به تهران حتما مدت زمانی رو به طور ازمایشی در این شهر زندگی کنید . وقتی مطمئن شدید همسرتون نسبت به شغلشون رضایت دارند و شما هم از زندگی در تهران ارامش بیشتری دارید . اقدامات لازم رو انجام بدید . در این مدت ازمایشی می تونید ارزیابی خوبی از محیط اطرافتون امکانات زندگی و شرایط شغلی همسرتون داشته باشید واگر خدای نکرده دور از انتظار تون بود بدون از دست دادن چیزی که الان دارید به شهرتون برگردید. البته این چیزی بود که به ذهن من کمترین رسید حتما نظرات دوستان مفیدتر خواهد بود.
RE: بیکاری همسرم و دلسردی من
النای عزیز ممنون از راهنمایتون راستش کاری گه گفتم پیمانکاریه و منظورم از اداری بودنش ،کار دفتریه و زیاد سخت نیست و حقوقش هم طبق قانون کاره سیصد هزار تومان
باتوجه به اینکه اجاره مسکن در تهران زیاده وکسی هم دوماهه قراداد کاری نمی بنده من هم طبیعتا مدتی بیکار می موندم فکر می کنید بازم به صلاح باشه .
خیلی بهم ریخته ام واقعا دیگه فکر م کار نمی کنه . بی پولی هم خیلی روم تاثیر گذاشته .راستش شرایط مالی خانواده همسرم هم خیلی جالب نیست خانواده خودم همه که کلا از ما بریدن
من مادرم رو تو 12 سالگی از دست دادم و پدرم زن دیگه ای گرفته از طبقه خیلی پایین جامعه و حتی سواد هم نداره اولی که وارد زندگیمون شد خیلی ساده بود اما الان بعد از 16سال باتوجه به اینکه پدرم فرهنگیه و مادرم هم فرهنگی بود
نفوذ زیادی روی پدرم داره .دروغ نیست اگه بگم بیشترین ضربه رو منو و برادرم بیشتر از بقیه خواهر و برادرام خوردیم
طوری که ما حتی نمی تونیم با پدرم رفت و آمد کنیم.ببخشید که نوشته هام خیلی مرتب نیست . اگه کسی میتونه منو راهنمایی کنه ممنون میشم
RE: بیکاری همسرم و دلسردی من
از مدی سایت می خوام اگه می تونند منو راهنمایی کنه
RE: بیکاری همسرم و دلسردی من
سلام عزیزم
من یک پیشنهاد دارم به شوهرت بگو موقتی برای مدتی یک تاکسی بخره یا اجاره کنه تا بعد کاری دست و پا کنه.توکلتون به خدا باشه وکمرهمت و ببندین وبدونید کار عار نیست.موفق باشی
به: بیکاری همسرم و دلسردی من
اين كه روحيه ايجاد كسب و كار توي شما و همسرتون وجود داره و باعث شده كه دست به كار بشيد، خيلي خوبه (چيزي كه توي خيليها متاسفانه نيست)، به نظر من شما با يه خرده مطالعه در مورد كارهايي كه ميشه انجام داد و هم كارهايي كه تا حالا داشتين، بتونين مشكلتون رو حل كنيد.
شما گفتيد كه يك دفتر تبليغاتي داشتيد. بهتره روي همون تمركز كنين و ببينين علتهاي عدم موفقيت شما توي اون چي بوده؟ در مورد بازريابي و ... يه مقدار مطالعه كنيد. به روشهاي كاري خودتون تنوع بديد و از راز و رمز موفقيت همكارانتون مطلع باشيد.
راجع به شهري كه توي اون زندگي مي كنيد چه اطلاعاتي داريد؟ آيا مردم سنتي داره؟ مردمش مصرف گرا هستند يا مقتصدن؟ حاضرا براي وسايل تجملاتي پول خرج كنن يا مايلا پولشون رو ذخيره كنن؟
ضمنا با كامپيوتر هم ميشه كاراي خيلي زيادي كرد: عكاسي، فيلمسازي، حتي خريد و فروش كامپيوتر (ساده ترين كار چون فقط چند تا آگهي مي خواد و يه تلفن!) خدمات كامپيوتري در محل كار و منزل مشتري هم بد نيست(مثل نصب ويندوز و نرم افزار، ويروس كشي، بازيابي اطلاعات و ...).
اگه قشر جوون و امروزي توي شهرتون بيشتره، تاسيس يك كافي شاپ، ساندويچ و پيتزا، آبميوه و بستني هاي مدرن هم بد به نظر نمي رسه. سرمايه و مهارت خيلي زيادي هم نمي خواد.
كارهاي توليدي هم خوبه. مثلا با يكي دو تا چرخ خياطي شما مي توني چيزاي زيادي توليد كني. از دستمال و دستگيره آشپزخانه گرفته تا انواع لباس راحتي و ملحفه و ... (توجه داشته باشين كه اين يك كار هنري نيست مثل گلدوزي، بلكه توليد انبوهه) و بايد به فكر بازاري براي فروشش هم باشيد.
به: بیکاری همسرم و دلسردی من
سلام عزیزان
باز ازتون نظر خواهی و راهنمایی می خوام
چند روزی است که همسرم برای کارتایپ و تکثیر و شراکت درکار کامپیوتری و تجهیزات شبکه
بر سر دوراهی مانده .
به نظر شما کار فردی تایپ و تکثیر بهتر است یا کار شراکت در یک شرکت معتبرتخصصی در زمینه
کامپیوتر و تجهیزات شبکه ، دوربین مدار بسته و کارت ساعت زن و...
با توجه به اینکه شهر ما کوچک است و از لحاظ هردو کار تقریبا اشباع شده
با این تفاوت که تایپ و تکثیر ازعهده هر شخص بر می آید ولی تجهیزات شبکه و...
تخصصی تر است و در شهرستان ما کمتر کسی این کار را داراست و پیشرفتش هم بیشتره فقط عیبش شراکتشه
و شوهرم تنهایی از عهده اش بر نمی یاد
.البته همسر من نظرش روی تایپ و تکثیره .چون میگه هر چی باشه از شراکت بهتره
چون کاری رو که گفتم شرکت یکی از دوستان نزدیکشه که می گه نمی خوام بخاطر شراکت از دوستی بیفتم
در ضمن تجربه دوستش در این زمینه عالیه و به قول همسرم واقعا مخه بی اغراق
و خیلی ها حاضرند با دوستش شریک بشن که دوستش نمی خواد
و تقریبا تو کارش جاافتاده و می خواد کارشو گسترش بده
و چون به همسرم اعتماد داره حاضره باهاش شریک بشه
من هم به اینکه کارتا تایپ و تکثیر بیشتر مایلم با توجه به اینکه به مدرک همسرم می خوره
لطفا اگه کسی در این مورد چیزی می دونه کمک کنه ممنون میشم
وقت زیادی برای تصمیم گیری نداریم .
اگه ممکنه کسی که اطلاعاتی داره به من بگه
راستی یه خبر بهتون بدم تو این چند روزه فهیدم که خودم کار خیلی خوبی دارم
تصمیم گرفتم روش وقت بذارم مطمئنم آینده خوبی داره
به: بیکاری همسرم و دلسردی من
به نظرم كار شراكت رو با رعايت احتياط اگه انجام بدين بهتره چون همونطور كه گفتين تخصصي تره.
1. مواظب باشيد كه به هيچ وجه اسير چك و سفته و ضمانت هاي سنگين و مشكوك نشين. آدمهايي هستند كه سر مسايل مالي به پدر و مادرشون هم رحم نمي كنن، چه برسه به دوست.
2. در شراكت همه كارها بايد كاملا شفاف باشه و سهم هر طرف از سرمايه و سود مشخص باشه. يادتون نره كه حساب حسابه و كاكا بردار!
به: بیکاری همسرم و دلسردی من
خیلی گیجم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دیگه واقعا کم آوردم
صبرم دیکه تموم شده چهار سال صبر آخرشم هیچی . دارم به جدایی فکر می کنم
مشکلم حل نشد که هیچی .زندگی داغونتر شده با اینکه دوسش دارم ولی می خوام همه چیزو تموم کنم
به: بیکاری همسرم و دلسردی من
خانم محترم :
با توجه به شرایط با جدایی شما همه مشگلتان حل میشود ؟ایا زندگی یعنی سراسر خوشبختی ؟ببنیدودقت کنید :
آیا همه انسانهای خوشبخت از میان کوهی از سختیها و رنجها و... به سعادت نرسیده اند؟حتی اگر کسی ارث هم رسیده باشد آن ارث ثمره رنج و تلاش است .نمیخواهم شعار دهم ولی هم خیلی آدمها را وخودم را میتوانم مثال بزنم که با تلاش و صبر به رفاه و آرامش رسیده اند .باور کنید شغل اصلا" مهم نیست !اندیشه شما مهم است اگر بخواهی واقعا" بخواهی می توانی هر چقدر که لازم داری پول در آوری !من کسانی را میشناسم که باربری کردند یا پیک موتوری بودند ویا...والان مرفه وچند کارمند دارند .اول تمام آنچه که داری هم شما وهم همسرتان روی یک کاغذ بنویس :1-سلامتی(یک میلیارد تومان میارزد)2-شور و عشق به موفق شدن 3-...بعد حداقل حداقل زندگی یعنی کمترین متراژ منزل و پوشاک و...باور کنید شما با هم میتوانید هر چقدر بخواهید پول در بیاورید ولی :با هم باشید به خدا توکل کنید و عملا" بخواهید (روزی 15 ساعت کار کنید هر کار حلال که شد حتی کار فیزیکی )وقتی کار کنید یاس و ناامیدی هم میرود من امتحان کردم کار و توکل بهترین چاره است .کار حلال عار نیست !!فقط دنبال کار اداری وبا کلاس نباشید چون زمان را از دست میدهید وقتی بنیه مالیتان قوی شد میتوانید بهتر تصمیم بگیرید.