سلام
به نظرم بیشتر در این روابط دقت کنید.
همسن بودن شما دو نفر باعث میشه که این جور مسائل زیاد رخ بده.
البته این نظر من هست.
بهتره توانایی کنترل این جور اتفاقات را نه تنها در این دوران بلکه در دوران زندگی مشترک هم کسب کنید.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
به نظرم بیشتر در این روابط دقت کنید.
همسن بودن شما دو نفر باعث میشه که این جور مسائل زیاد رخ بده.
البته این نظر من هست.
بهتره توانایی کنترل این جور اتفاقات را نه تنها در این دوران بلکه در دوران زندگی مشترک هم کسب کنید.
دوستان فعلا مشكل حل شد. براي توضيح بگم كه من همراه نامزدم نرفتم شهرشون و با خودم گفتم بذار تنها برهو يه ذره از من دور باشه .آخه به اعتقاد من گاهي دور شدن از هم لازمه.
اون ديروز برگشت و خوشبختانمه اخلاقش خيلي فرق كرده بود و كلي هم معذرت خواهي كرد كه منو اذيت كرده بود.حالا ببينم تا بعد چي پيش مي اد.در جريان مي ذارمتون
انشالله مشكل همگي حل بشه
خانم گل
شما باید به همسرتون ارزش وشخصیت بدید نه با حرفاتون شخصیت ایشونوکوچیک کنید وتحقیر کنید...شما که میدونید همسرتون حساس هست بیشتر روی رفتاروصحبتتون دقت نظر داشته باشید...اگررویتان دراین دوره بهمدیگر بازشود وای به حال بعدازازدواج پس از الان شخصیت خودتان را دست خودتان بگیرید وبه جای میدان دادن به بدوبیراه گفتن به همدیگر فضای رمانتیک وشیرین ودلخوش بوجود بیاورید..من وهمسرم توعقد میشه گفت آماراختلافیمان صفربوده ولی بعدازازدواج هم موقعی درموردی اختلاف بوجود اومده یکیمون نیم من شده واکثراخانمها نیم من میشن بعدازنیم من شدن دوباره دریک فرصت آرامش بخش که همسرم خسته نبوده ویا استراحتشو کرده غذا شوخورده وحالش به جا بوده دوباره مسئله اگر مهم بوده بازکردم وبا ایشون صحبت می کردم اما اگر کاربه باریکی می کشد باید مسئله را ببندی وبه مرورراهی برای حل کردنش بیابی...یک زن باید سیاست داشته باشد درصحبت کردنش شما با خلقتی که داری وشیرین زبانی دل اورا بدست بگیر اون وقت ببین که چجوری کفشوجلوی پات جفت می کنه !! البته سیاست باید زیاد باشه ....با مطالعه بیشتر زندگیت را بهبود ببخش.
سلام نگار جان.خوشحالم كه در حال حاضر مشكلت حل شده.ميدونم كه صحبتهاي منم تكرار مكررات ميشه.
منو شوهرم همسن شما هستيم و فكر ميكنم شوهرت حساس نيست تو فكر ميكني حساسه و بهش گير ميدي.سعي كن درك كني كه اون يه مرد هست و تو اين سن قبول كردن يه مسئوليتي به اين بزرگي واقعا مرد بودنش رو ثابت ميكنه.سعي كن خيلي وقتها به حال خودش بذاريش و رهاش كني و كاملا تنهاش بذاري،اين جوري اگه چيزي ذهنش رو مشغول كرده باشه راحت تر ميتونه فكر كنه.بازم ميگم اونو تحت تسلط خودت نخواه و كاري نكن كه فكر كنه با بودن در كنار تو آزاديهاش سلب شده.
موفق باشي.
نگار جان به نظر من هم تو خیلی رک و بی پروا با همسرت صحبت میکنی در صورتی که میتونی یه مقدار با محبت تر و با گرمی بیشتری با همسرت صحبت کنی و در کل البته ببخشید که دارم رک می گم اما شما خیلی سطحی و ساده دارید برخورد میکنید و البته بدون فکر. به نظر من خیلی روی صحبت هاتون و کلامتون و نحوه ابراز اونها و گرمی رابطه تون کار نمی کنید. و دارید این جوری انجام میدید که هر آنچه پیش آمد خوش آمد.
من هم خودم توی دوران عقد بستگیم این جوری بودم همیشه بی مهابا دست به عمل می زدم و این موضوع باعث شد که تمام 20 ماه نامزدی برای من و همسرم پر از خاطرات بد و بدتر باشه که دیگه اون دوران قابل برگشت نیست اما خیلی برامون تجربه شد و اینکه الان باید بهترین استفاده رو از در کنار هم بودن ببریم و خدا را شکر روز به روز روابطمون داره عاشقانه تر و پرمحبت تر از قبل میشه.
این موضوع رو به این دلیل گفتم که شما راهی رو که می تونی عاشقانه و با گرمی پیش بری با سردی و یه جورایی بچه بازی خرابش نکن و حتما حتما با مطالعه بیشتر روی تفاوتهای مرد و زن و همین طور دقت روی رفتارهای خودت سعی کن یه مدیر مدبر روی روابط تون باشی که همسرت هم روز به روز به شما دلگرمتر باشه!
موفق باشی عزیزم
اگه یه کم تند رفتم معذرت می خوام
سلام دوستان.چند روزي با هم خوب بوديم اما امروز صبح دوباره يه ماجراي ديگه پيش اومد.من يه مشكلي كه باهاش دارم اينه كه تو مسواك زدن خيلي تنبله و من هم در يك خانواده اي بزرگ شدم كه به اين چيزا خيلي اهميت ميديم بر عكس خانواده اون.اون الان يه دو هفته اي ميشه كه اصلا مسواك نزده !!!امروز ديگه حوصلم سر رفت . صبح يه ذره نوازشم كرد.منم موقعيت رو مناسب ديدم و بهش گفتم مگه نگفته بودي ديگه هر شب مسواك مي زني پس چرا ديگه رعايت نميكني.اصلا مسواكت كجاست؟؟
اونم با شوخي گفت ول كن بابا هر يه ماه يه بار مي رم جرم گيري !!!خيلي حرصم در اومد باز خودمو نگه داشتم گفتم من براي خودت مي گم براي پيريت.موقعي كه پير شدي ديگه هيچ دندوني تو دهنت نيست براي خودت بده.خلاصه ديدم اصلا اهميت نميده طبق معمول !!!
آخر سر حرصم در اومد گفتم تواصلا برات مهم نيست نامزد داري يه ذره به خودت برسي . تو اون ته داهات هم مردمش مسواك مي كنن.تا اينجا بهش بر نخورده بود و گفت من مال ته تر هستم.منم گفتم تو دنيا همه مسواك مي كنن جز تو يه نفر...
اونم بهش بر خورد و گفت چيه منو نمي پسندي؟؟؟از سرت هم زيادي ام.از اين حرفش خيلي ناراحت شدم.گفتم من از سرت زيادي ام.مگه من چي كم دارم؟؟گفت هيچي كم نداري(با حالتي كه يعني بس كن حوصلم سر رفت)
خلاصه الان هم اون از من دلخوره هم من از اون.
من كه خيلي بهم بر خورد.خودشو انگار از من بالا تر مي دونه.مي دونم چرا اين حرفو زد.ما يه خونه جديد خريديم براي زندگي مون.اون خونه رو به اسم من ميس خواد بخره و قولنامه شو هم به اسم من كرده.واسه همين حالا فكر مي كنه تو كره ي زمين اين يه نفر تكه ...البته كارش بزرگه ولي چه فايده كه اينجوري دلمو بشكونه.
دوستان من خيلي دوست دارم رومون به هم باز نشه.اما نمي دونم چيكار كنم.اون هر وقت عصباني مي شه راحت حرفشو مي زنه.اگه من بودم اين حرفو شايد بهش نمي زدم.
سلام
من شکوه شب هستم واین اولین پیام من واظهار نظره .متاهل هستم و 15 سال از ازدواجم میگذره ، 33 سال سن دارم و کارمند . بیوگرافی کوتاهی از خودم گفتم تا هم شما و هم بقیه دوستان کمی از من دانسته باشید . عزیزم صبر و حوصله و تدبیر لازمه اداره سکان زندگی متاهلیه چون در ابتدای این راه دراز هستنی پس برای ادامه بهتر و شاد زیستن می بایست خوب همسرت رو بشناسی این نیاز به گذشت زمان داره وهر روز بیشتر از روز قبل اورا خواهی شناخت حداقل عادتها و علایق را شناسایی خواهی کرد بعد به ترتیب اولویت دسته بندی کن نکات مثبت را قوت بده و ضعفها را با روی خوش و تدبیر و حوصله کم کم برطرف کن یادت باشه هیچ وقت شتاب در قضاوت نکنی ضمن آنکه باید با این عادت همسرت نه آنکه مدارکنی بلکه در جهت مرتفع نمودن تلاش کنی ( بطور غیر مستقیم بدون آنکه حساسیت آنرا بیشتر تحریک کنی ) :72:
يه اشكالي كه خيلي از زن و شوهراي جوون دارن اينه كه حس مي كنن تغيير دلخواهشون بايد يك شبه توي طرف مقابل ايجاد بشه. درحالي كه اصلا اينطور نيست.
اگه مشكل مسواك زدن شوهرتون يه مشكل خانوادگيه، شما بايد اين كار رو بهش ياد بدي، نه اينكه وادارش كني مسواك بزنه. درست مثل يه بچه كوچولو. ممكنه خنده دار باشه ولي واقعيت همينه. اون بايد به مسواك زدن عادت كنه و بايد اين عادت به تدريج درونش شكل بگيره.
بايد اونو تشويق كنين. (البته ديگه نميشه با قاقا لي لي سرشو كلاه گذاشت). مسواك زدن رو به صورت تفريحي انجام بدين. با هم مسواك بزنين. روي مسواك خميردندون بمالين و بدين به دستش (اگه فكر مي كنين به خاطر تنبليشه!!!)
ضمنا اگه همسر من هم راجع يه يك چيز پيش پا افتاده (البته از نظر من) خيلي گير بده، منم عصباني مي شم ديگه. شما هم يادتون نره كه مقايسه كردن شوهرتون با بقيه مخصوصا بقيه مردا كار خيلي اشتباهيه و به شدت روي اونا تاثير مي ذاره. خوبه اونم شما رو با بقيه خانوما مقايسه كنه؟؟؟؟؟؟
من الان 4 ماهه دارم سعي ميكنم كه مسواك بزنه.ولي نمي شه.الان كه ديگه مسواكش رو هم گم كرد راحت !!!
شبا كه مي رفت دستشويي براي خواب آخرا كه مي خواست بياد بيرون من مسواكشو ميگرفتم دستم و پشت در ميموندم هر وقت درو باز مي كرد مسواكو با شوخي ميدادم بهش و كلي ادا در مياوردم و اونم مي خنديد و اون شب مسواك مي كرد.ولي آخه خسته شدم.چقدر اينكارو كنم.اگه يه شب اين كارو نمي كردم اونم مسواك نمي كرد.بابا يعني نبايد خودش بفهمه؟؟؟الان كه ول كردم اين كارو ات
من هم خیلی دلم می خواد که همسرم به بهداشت دهانی خودش اهمیت بده اما خوب نمی دونم باید از کجا شروع کنم و چه جوری یادش بدم. در این مورد لطفا من رو هم راهنمایی کنید.
ولی خانوم نگار شما خیلی زود میرید سر اصل مطلب و رک و رو راست به قولی حرفتون رو به طرفتون میزنید و بعدش تازه انتظار دارید که طرف با حوصله و صبر با شما برخورد کنه! به قول یه خانومی جواب سنگ چیزی جز کلوخ نمیشه!
درسته که اشتباه از طرف همسرتون هست اما شما نباید این اشتباه رو به این صورت بیان کنید، خصوصا با این کلمات که تنها چیزی رو حل نمی کنه بلکه مساله رو به جاهای انحرافی هم می کشونه. شما باید منطقی تر و پخته تر عمل کنید و با کلماتتون به ایشون هم اجازه ندید که هر چیزی رو در قبال شما به زبون بیارن.
به نظر من وقتی مساله ای بین تون به وجود اومد بهتره به اصل مساله فکر کنید و بپردازید نه با نیش و کنایه و گفتن کلمات اجباری بحث رو به جاهای باریک بکشونید.
لطفا در مورد رفتار و کلماتتون تجدید نظر کنید.