-
RE: بی گمان راهی هست ...
ممنون از حرفهاي اميدواركننده اي كه نوشتيد
به نظر خودم هر دو تا مهمه ... هم كار و هم درس ... اما كار مساله ايه كه بيشتر ذهنم رو مشغول ميكنه ...
خب البته شايد اين يه مقداري هم برميگرده به وضعيت روحي ِ خودم و بيشتر از اون شرايط جامعه مون .... من توي خانواده هيچوقت طعم محدوديت رو نچشيدم ... هميشه دنبال اين بودم كه بيشتر وبيشتر ناشناخته هاي اين دنياي نامحدود رو بشناسم ... توي هر زمينه و فعاليتي كه دوست داشتم كار كردم بدون اينكه كسي بهم امر و نهي كنه كه مثلاً اجازه نداري اينجا بري يا اين كارو انجام بدي ....
براي همين هم هست كه تصوري كه از محدوديت دارم براساس چيزهاييه كه از ديگران شنيدم يا جاهايي خوندم .... هميشه آدم از يه حس ناشناخته بيشتر ميترسه تا از چيزي كه قبلاً اونو حس كرده...
يه مدتي هم مطالعات گسترده اي داشتم درباره مسائل حقوقي ... و اين شرايط رو خيلي برام سخت تر كرد .... اصلاً باورم نميشد حقوق زنان توي ايران اينقدر عقب مونده و ضدانساني باشه ... ميگم ضدانساني چون نمودش رو توي زندگي خيلي از زنانِ
رنج كشيده. ديدم ... زناني كه اكثراً چون از نظر مالي به همسرشون وابسته هستن
مجبورند خيلي حقارت ها رو تحمل كنند ... قطعاً اين همه مشكل نيست اما استقلال مالي پيش زمينه ايه براي استقلال فكري .... تازه وقتي از نظر مادي بتوني خودت رو تامين كني
اين حق رو داري كه به اين شرايط نابرابر اعتراض كني ... و انتظار داشته باشي جامعه هم آزادي هاي انساني تو رو به رسميت بشناسه ....
راستش حتي تصورش هم برام سخته كه يكي جلوي پيشرفتم رو بگيره و براساس سلايق شخصي ِ خودش منو از فعاليت هايي كه دوست دارم پيگيرشون باشم محروم كنه... خب كار كردن لااقل اين اطمينان رو بهم ميده كه اگه 1% (با خوشبينانه ترين نگاه) كسي خواست اين اجحاف رو در حقم بكنه من اونقدر استقلال داشته باشم كه بتونم از راه و اعتقاد خودم دفاع كنم .... حالا اين آدم ممكنه همسر باشه يا هر كس ديگه!
اما كلاً به نظر من اين از اصول يه جامعه انساني سالم هستش كه آدم هاش بتونن نيازهاي شخصي شون رو خودشون برطرف كنن ... اصلاً اين باعث بالا رفتن اعتمادبه نفسِ
خود فرد ميشه ... و حتي توي روابط اجتماعي شخص با ديگران هم تاثير مثبت ميذاره ...
خلاصه اينكه دعا كنيد بتونم زودتر يه كار مناسب پيدا كنم .... آخه توي اين مدتي هم كه درسم تموم شده دو جا كار مي كردم اما خيلي بيخود و الكي بود .... بيشتر سرگرمي بود تا كار .... درآمدش هم درحد پول تو جيبي ... الان دنبال يه كار اساسي مي گردم ...
والبته درس خوندن هم دوست دارم ... يه جورايي آدم رو سرزنده و بانشاط نگه ميداره!