RE: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
حضرت فاطمه (س) كسي هستند كه تا به حال نشده من در دلم ايشان را صدا بزنم و ايشان به دل من سر نزنند.
مي دانيد ، به نظر من خانم فاطمه دل رئوفي دارند و حال و اوضاع ما خانمها را خيلي زود درك مي كنند و كمك مي كنند. هميشه از خانم فاطمه خواستم تا در اين دنيا با آبرو زندگي كنم و ميدانم كه او كمكم مي كند.
برترين خانمهاي اين دنيا و آن دنيا ساده و سالم و پاك و مهربان زيست و گذشت و مقاومت را بايد از ايشان آموخت.
RE: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
سلام
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: 3 گروه از زنان عذاب قبر ندارند و در قیامت با حضرت زهرای مرضیه (س) محشور می شوند.
1- زنی که با فقر و تنگدستی شوهرش بسازد.
2- زنی که با بد اخلاقی شوهرش صبر و بردباری را از دست ندهد.
3- زنی که مهریه خود را به شوهرش ببخشد.
عزیزان من شما جزء کدام گروه هستین یا می خواین باشین؟
امیدوارم هیچ شوهری فقیر یا بداخلاق نباشه ، اما اگر بود یا شد ، شما ببخشید .اما مهریه رو همه می تونن ببخشن ، این راحت ترینشه
RE: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
و سخنانی دیگر از دکتر علی شریعتی در وصف حضرت فاطمه (س):
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه، یک "زن" بود، آنچنان که اسلام میخواهد که زن باشد.تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.
وی در تمام ابعاد گوناگون "زن بودن" نمونه شده بود.
مظهر یک "دختر"، در برابر پدرش.
مظهر یک "همسر"، در برابر شویش.
مظهر یک "مادر"، در برابرفرزندانش.
مظهر یک "زن مبارز و مسئول"، در برابرزمانش و سرنوشت جامعه اش.
وی خود یک"امام"، است.یعنی یک نمونه ی مثالی، یک تیپ ایده آل برای زن، یک "اسوه"، یک "شاهد" برای هر زنی که می خواهد "شدن خویش" را خود انتخاب کند.
به: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
سلام بر پیروان حضرت زهرا (س):
پنجاه و پنج حدیث از حضرت فاطمه الزهرا (س)
أصبح علي بن أبيطالب (ع ) ذات يوم ساغبا ، فقال : يا فاطمة هل عندك شيء تغذينيه ؟ قالت (ع ) : لا والذي أكرم أبي بالنبوة و أكرمك بالوصية ما أصبح الغداة عندي شيء ، و ما كان شيء أطعمناه مذ يومين إلا شيء كنت أؤثرك به علي نفسي و علي ابني هذين الحسن و الحسين . فقال علي (ع ) : يا فاطمة ألا كنت أعلمتيني فأبغيكم شيئا ؟ فقالت (ع ) : يا أباالحسن إني لأستحيي من إلهي أن أكلف نفسك ما لا تقدر عليه .
در يكي از روزها ، صبحگاهان امام علي (ع ) فرمود : فاطمه جان آيا غذايي داري تا از گرسنگي بيرون آيم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدايي كه پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزيد سوگند ، دو روز است كه در منزل غذاي كافي نداريم و در اين مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجيح دادم . امام (ع ) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادي تا به دنبال تهيه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع ) فرمودند : اي اباالحسن ، من از پروردگار خود حيا مي كنم كه چيزي را كه تو بر آن توان و قدرت نداري ، درخواست نمايم . 1) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59
من أصعد إلي الله خالص عبادته ، أهبط الله عزوجل إليه أفضل مصلحته .
كسي كه عبادتهاي خالصانه خود را به سوي خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترين مصلحت او را به سويش فرو خواهد فرستاد .
2) بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249
بشر في وجه المؤمن يوجب لصاحبه الجنة ، و بشر في وجه المعاند المعادي يقي صاحبه عذاب النار .
پاداش خوشرويي در برابر مؤمن بهشت است ، و خوشرويي با دشمن ستيزه جو ، انسان را از عذاب آتش باز مي دارد .
3) بحار الانوار ، ج 75 ، ص 401
قالت فاطمة سلام الله عليها : يا رسول الله دخل علي نساء من قريش و قلن لي زوجك رسول الله من فقير لا مال له . فقال صلي الله عليه و آله لها : و الله يا بنية ما ألوتك نصحا أن زوجتك أقدمهم سلما و أكثرهم علما و أعظمهم حلما . يا بنية إن الله عزوجل اطلع إلي الأرض اطلاعة فاختار من أهلها رجلين ، فجعل أحدهما أباك و الَخر بعلك .
حضرت فاطمه سلام الله عليها به پدر گرامي شان عرض كردند : اي رسول خدا زنان قريش به منزل من وارد شدند و گفتند : پيامبر تو را همسر كسي قرار داد كه سرمايه اي ندارد . رسول اكرم صلي الله عليه و آله در جواب فرمودند : قسم به خدا دخترم ، در خيرخواهي تو كوتاهي نكرده ام كه تو را به اولين مسلمان و عالمترين و بردبارترين اشخاص تزويج نموده ام . دخترم ، همانا اي عزوجل نگاهي به زمين افكند و از اهل آن دو نفر را برگزيد، كه يكي از آن دو را پدرت و ديگري را شوهرت قرار داد . 4) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 133
و نحن وسيلته في خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته في غيبه و نحن ورثة أنبيائه .
ما اهل بيت رسول خدا ، وسيله ارتباط خدا با مخلوقات و برگزيدگان خداييم ، ما جايگاه پاك خدا و دليلهاي روشن او و وارثان پيامبران الهي مي باشيم . 5) شرح نهج البلاغه لابن ابي الحديد ، ج 16 ، ص 211
فجعل الله ... طاعتنا نظاما للملة و إمامتنا أمانا من الفرقة .
خداوند اطاعت و پيروي از ما اهل بيت (ع ) را سبب برقراري نظم اجتماعي در امت اسلامي ، و امامت و رهبري ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه ها قرار داده است . 6 ) احتجاج طبرسي ، ايران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
أبوا هذه الأمة محمد و علي ( عليهما السلام ) يقيمان أودهم و ينقذانهم من العذاب الدائم إن أطاعوهما ، و يبيحانهم النعيم الدائم إن وافقوهما .
پيامبر (ص ) و علي (ع ) دو پدر امت اسلام مي باشند ، كه اگر مردم از آنان پيروي كنند ، كجي ها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاويدان نجات مي دهند ، و اگر همراه و ياورشان باشند نعمتهاي هميشگي خداوندي را ارزانيشان مي دارند . 7 ) بحار الانوار ، ج 23 ، ص 259
قالت فاطمة ( عليها السلام ) : قال رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) : " مثل الإمام مثل الكعبة إذ تؤتي و لا تأتي " .
از حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) روايت شده كه رسول خدا فرمودند : امام همچون كعبه است كه بايد به سويش روند ، نه آنكه ( منتظر باشند تا ) او به سوي آنها بيايد . 8 ) بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353
إن السعيد ، كل السعيد ، حق السعيد من أحب عليا .
همانا خوشبخت حقيقي كسي است كه علي ( عليه السلام ) را دوست بدارد . 9 ) مجمع الزوائد علامه هيثمي ، ج 9 ، ص 132
ألا لا يلومن امرؤ إلا نفسه يبيت و في يده ريح غمر .
كسي كه پس از خوردن غذا ، با دستي آلوده و چرب بخوابد ، هيچ كس جز خودش را سرزنش ننمايد . 10) كنز العمال ، ج 15 ، ص 242 ، ح 40759
فدك ، فإن الله عزوجل أنزل علي نبيه قرآنا يأمره فيه بأن يؤتيني و ولدي حقي ، قال الله تعالي : " فَت ذاالقربي حقه " فكنت أنا و ولدي أقرب الخلايق إلي رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) فنحلني و ولدي فدكا .
اما حقانيت من در مالكيت فدك ، همانا خداوند بزرگ آيه "آت ذاالقربي حقه " را وقتي در قرآن كريم بر رسول خدا نازل فرمود ، من و فرزندانم نزديكترين مردم به پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) بوديم ، پس رسول خدا فدك را به من و فرزندانم هديه فرمود . 11) مستدرك الوسايل ، ج 7 ، ص 291
نعم تحفة المؤمن التمر .
براي مؤمن ، خرما هديه خوبي است . 12 ) كنز العمال ، ج 12 ، ص 339 ، ح 35305
قالت فاطمة ( عليها السلام ) : لما نزلت " لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا " ( 63 نور ) هبت رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) أن أقول له " يا أبة " فكنت أقول " يا رسول الله " فأعرض عني مرة أو اثنين أو ثلاثا ، ثم أقبل علي فقال ( ص ) : يا فاطمة إنها لم تنزل فيك و لا في أهلك و لا في نسلك ، أنت مني و أنا منك ، إنما نزلت في أهل الجفاء و الغلظة من قريش أصحاب البذخ و الكبر ، قولي " يا أبة " فإنها أحيي للقلب و أرضي للرب .
حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) فرمود : وقتي آيه 63 سوره نور نازل شد كه : " اي مسلمانان ، رسول خدا را آن گونه كه همديگر را مي خوانيد ، صدا نكنيد " ترسيدم كه رسول خدا را با لفظ " اي پدر " بخوانم ، من هم مانند ديگران پدر را با نام "يا رسول الله " صدا زدم . دو سه بار كه پدر را با اين نام خواندم ، رو به من كرده فرمودند : اي فاطمه ! اين آيه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است ، فاطمه جان ، تو از مني و من از تو ، همانا اين آيه براي ادب كردن آدم هاي خشن و درشت خوهاي قريش ، انسان هاي خودخواه و متكبر ، نازل شده است . دخترم تو با جمله " پدر جان " خطاب كن كه مايه حيات قلب من است و خداوند را خشنود مي كند . 13 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 33
استأذن أعمي علي فاطمة ( عليها السلام ) فحجبته ، فقال رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) لها : لم حجبتيه و هو لا يراك ؟ فقالت ( عليها السلام ) : " إن لم يكن يراني فاني أراه و هو يشم الريح " . فقال رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) : " أشهد أنك بضعة مني " .
مردي نابينا از حضرت فاطمه ( عليها السلام ) اذن خواست كه داخل خانه شود . فاطمه ( عليها السلام ) خود را از او مستور كرد . پيغمبر خدا ( صلي الله عليه و آله ) به فاطمه فرمود : به چه سبب خود را مستور كردي و حال اين كه اين مرد نابينا تو را نمي بيند . حضرت زهرا ( عليها السلام ) پاسخ داد ، " اگر او مرا نمي بيند ، من او را مي نگرم ، و اگرچه او نمي بيند اما بوي زن را استشمام مي كند " . رسول خدا پس از شنيدن سخنان دخترش فرمود : " شهادت مي دهم كه تو پاره تن مني " . 14 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 91
فجعل الله الايمان تطهيرا لكم من الشرك ، و الصلاة تنزيها لكم عن الكبر
خداي تعالي ايمان را براي پاكيزگي از شرك قرار داد ، و نماز را براي دوري از تكبر و خودخواهي . 15 ) احتجاج طبرسي ، ايران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
جعل الله ... الزكاة تزكية للنفس و نماء في الرزق ، و الصيام تثبيتا للاخلاص .
خداي تعالي زكات را مايه پاكي جان و فزوني روزي ، و روزه را براي پابرجايي اخلاص قرار داد . 16 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
جعل الله ... الحج تشييدا للدين ، و العدل تنسيقا للقلوب .
خداي تعالي حج را موجب استحكام ديانت ، و عدالت را مايه وحدت و هماهنگي دلها قرار داد . 17 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
جعل الله ... الجهاد عزا للإسلام ، و الصبر معونة علي استيجاب الأجر .
خداوند جهاد را موجب عزت و هيبت اسلام ، و صبر را وسيله استحقاق و شايستگي پاداش حق تعالي قرار داد . 18 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
جعل الله ... الأمر بالمعروف مصلحة للعامة .
خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود . 19 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258
جعل الله ... بر الوالدين وقاية من السخط ، و صلة الأرحام منساة في العمر و منماة للعدد .
خداي تعالي نيكي به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند ، و دستگيري از خويشان را موجب افزايش عمر و سبب فزوني جمعيت و قدرت قرار داد . 20 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259
جعل الله ... القصاص حقنا للدماء ، و الوفاء بالنذر تعريضا للمغفرة .
خداي تعالي قصاص را وسيله حفظ جانها و وفاي به نذر را براي رسيدن به مغفرت و آمرزش قرار داد . 21 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259
جعل الله ... توفية المكاييل و الموازين تغييرا للبخس ، و النهي عن شرب الخمر تنزيها عن الرجس .
خداي تعالي مراعات كامل وزن و پيمانه را براي جلوگيري از كم فروشي ، و نهي از شراب خواري را براي پرهيز از پليدي تشريع نموده است .
22 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259
جعل الله ... اجتناب القذف حجابا عن اللعنة ، و ترك السرقة إيجابا للعفة .
خداي تعالي پرهيز از افترا و دشنام را براي دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدي را منع كرد تا راه عفت پويند . 23 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259
حرم الله الشرك إخلاصا له بالربوبية ، " فاتقوا الله حق تقاته و لا تموتن إلا أنتم مسلمون " و أطيعوا الله فيما أمركم به و نهاكم عنه ، فانه " إنما يخشي الله من عباده العلماء " .
خداوند شرك را حرام فرمود تا به اخلاص طريق بندگي و يكتاپرستي جويند ، " پس چنانكه بايد ، ترس از خدا را پيشه گيريد و جز مسلمان نميريد " و آنچه فرموده است به جا آريد و خود را از آنچه نهي كرده باز داريد كه " تنها دانايان از خدا مي ترسند . 24 ) احتجاج طبرسي ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 - آل عمران ، 101
قالت فاطمة ( عليها السلام ) لسلمان إذ أراد منها معونة لمسكين : " يا سلمان و الذي بعث محمدا بالحق نبيا إن لنا ثلاثا ما طعمنا و إن الحسن و الحسين قد اضطربا علي من شدة الجوع ، ثم رقدا كأنهما فرخان منتوفان ، و لكن لا أرد الخير إذا نزل الخير ببابي " .
حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) در جواب سلمان كه براي فقيري تقاضاي كمك داشت فرمود : " اي سلمان ! سوگند به خداوندي كه حضرت محمد ( صلي الله عليه و آله ) را به پيامبري برگزيد ، سه روز است كه غذا نخورده ايم و فرزندانم حسن و حسين ( عليهما السلام ) از شدت گرسنگي بي قراري مي كردند و خسته و مانده به خواب رفته اند . اما من نيكي و نيكوكاري را كه درب منزل مرا كوبيده است ، رد نمي كنم " . 25 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 72
إلهي و سيدي أسألك بالذين اصطفيتهم و ببكاء ولدي في مفارقتي أن تغفر لعصاة شيعتي و شيعة ذريتي .
پروردگارا! بزرگا! به حق پيامبراني كه آنها را برگزيدي و به گريه هاي حسن و حسين در فراق من ، از تو مي خواهم گناهكاران شيعيان من و شيعيان فرزندان مرا ببخشايي . 26 ) ذخائر العقبي ، ص 53 - كوكب الدري ، ج 1 ، ص 196
قال الحسن بن علي ( عليهما السلام ) : رأيت أمي فاطمة ( عليها السلام ) قامت في محرابها ليلة جمعتها ، فلم تزل راكعة ساجدة حتي اتضح عمود الصبح ، و سمعتها تدعو للمؤمنين و المؤمنات و تسميهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشيء ، فقلت لها يا أماه لم لا تدعين لنفسك كما تدعين لغيرك ، فقالت : " يا بني الجار ثم الدار " .
امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) فرمود : مادرم فاطمه ( عليها السلام ) را ديدم كه شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و ركوع و سجود بود ، و شنيدم كه براي مؤمنين دعا مي كرد و اسامي آنان را ذكر مي نمود و براي آنان بسيار دعا مي كرد ولي براي خودش دعا نكرد ، پس به او عرض كردم : مادر ، چرا همان طور كه براي ديگران دعا كردي براي خودت دعا نكردي ، فرمودند : " پسرم ، اول همسايه و سپس خود و اهل خانه " . 27 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81
قالت فاطمة ( عليها السلام ) يوما لأميرالمؤمنين علي ( عليه السلام ) : " أدن لأحدثك بما كان و بما هو كائن و بما لم يكن إلي يوم القيامة حين تقوم الساعة " .
روزي حضرت فاطمه ( عليها السلام ) خطاب به حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) فرمود :" علي جان ! نزديك بيا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پيوستن است و آنچه در آينده رخ خواهد داد تا روز قيامت هنگامه برپايي رستاخيز عمومي " . 28 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 8
قالت فاطمة ( عليها السلام ) : قال رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) : إن في الجمعة لساعة لا يوافقها رجل مسلم يسأل الله عزوجل فيها خيرا إلا أعطاه إياه . فقلت : يا رسول الله أية ساعة هي ؟ قال : إذا تولي نصف عين الشمس للغروب .
حضرت زهرا ( عليها السلام ) در رابطه با دعاي روز جمعه از رسول گرامي اسلام نقل فرمودند كه : در روز جمعه ساعتي است كه هر خواسته خير و نيكويي در آن ساعت به اجابت مي رسد. پرسيدم : رسول الله كدام ساعت است ؟ فرمودند : آنگاه كه نصف قرص خورشيد در افق پنهان شود . 29 ) كنز العمال ، ج 7 ، ص 766
خياركم ألينكم مناكبه و أكرمهم لنسائهم .
بهترين شما كساني هستند كه در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و با همسرانشان مهربان و بخشنده اند . 30 ) دلائل الامامه طبري ، ص 7
ما يصنع الصائم بصيام إذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه .
اگر روزه ، زبان و گوش و چشم و دست و پاي روزه دار را از ارتكاب اعمال ناپسند حفظ نكند ، روزه را مي خواهد چه كند ( و به چه دردش مي خورد ) . 31 ) مستدرك الوسائل ، ج 7 ، ص 366
مرض الحسن و الحسين ( عليهما السلام ) ، فأشار بعضهم علي علي ( عليه السلام ) أن لو نذرت علي ولديك نذرا ... فقالت فاطمة ( عليها السلام ) : " إن برئ ولداي مما بهما ، صمت لله ثلاثة أيام شكرا " .
وقتي امام حسن و امام حسين ( عليها السلام ) مريض شدند ، به حضرت علي ( عليها السلام ) گفتند : چرا براي سلامتي دو فرزندت نذر نمي كني ؟ ... پس حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : "اگر فرزندانم شفا يابند ، سه روز براي خدا جهت شكرگزاري روزه خواهم گرفت " . 32 ) بحار الانوار ، ج 35 ، ص 245
خير للنساء أن لا يرين الرجال و لا يراهن الرجال .
آنچه براي زنان نيكوست اين است كه ( بدون ضرورت ) مردان نامحرم را نبينند ، و نامحرمان نيز آنها را ننگرند . 33 ) بحار الانوار ، ج 37 ، ص 69
يا رسول الله إن سلمان تعجب من لباسي ، فو الذي بعثك بالحق ما لي و لعلي منذ خمس سنين إلا مسك كبش تعلف عليها بالنهار بعيرنا و إذا كان الليل افترشناه ، و إن مرفقتنا لمن أدم حشوها ليف .
اي رسول خدا ، سلمان از سادگي لباس من تعجب نمود ، سوگند به خدايي كه تو را مبعوث فرمود ، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندي است كه روزها بر روي آن شترمان علف مي خورد و شب ها بر روي آن مي خوابيم ، و بالش ما چرمي است كه از ليف خرما پر شده است . 34 ) بحار الانوار ، ج 8 ، ص 303
أدني ما تكون من ربها أن تلزم قعر بيتها .
آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند ، ( و به امور زندگي و تربيت فرزند مي پردازد ) به خدا نزديك تر است . 35 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 92
قيل لها ( عليها السلام ) : يا بنت رسول الله دبرت كفاك و هذه فضة . قالت ( عليها السلام ) : " أوصاني رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) أن تكون الخدمة لها يوما و لي يوما ، فكان أمس يوم خدمتها و اليوم يوم خدمتي " .
به او گفته شد : "اي دختر رسول خدا ، دستهايت زخم شده است ، خود را به زحمت مينداز ، در كنار شما خدمتكار منزلتان فضه ايستاده است ، كار منزل را به او واگذار" ! حضرت زهرا ( عليها السلام ) پاسخ داد : " رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) به من سفارش فرمود كه كارهاي خانه را با فضه تقسيم كنم ، يك روز او كار كند و روز ديگر من ، ديروز نوبت او بود و امروز نوبت من است " . 36 ) الخرائج و الجرائح لقطب الدين الراوندي ، ص 530
تقاضي علي و فاطمة إلي رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) في الخدمة ، فقضي علي فاطمة بخدمة ما دون الباب و قضي علي علي بما خلفه ، فقالت فاطمة ( عليها السلام ) : " فلا يعلم ما داخلني من السرور إلا الله بإكفائي رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) تحمل رقاب الرجال " .
حضرت علي و فاطمه ( عليهما السلام ) در تقسيم وظايف زندگي زناشويي از رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) راهنمايي استند . فرمودند : كارهاي داخل منزل را فاطمه ( عليها السلام ) و كارهاي بيرون منزل را علي ( عليه السلام ) انجام دهد . پس حضرت زهرا ( عليها السلام ) با خوشحالي فرمود : " جز خدا كسي نمي داند كه از اين تقسيم كار تا چه اندازه خوشحال شدم ، زيرا رسول خدا مرا از انجام كارهايي كه مربوط به مردان است بازداشت " . 37 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81
قالت فاطمة ( عليها السلام ) لأسماء بنت عميس حين توضت وضوءها للصلاة : " هاتي طيبي الذي أتطيب به ، و هاتي ثيابي التي أصلي فيها ، اجلسي عند رأسي ، فاذا جاء وقت الصلاة فأقيميني ، فان قمت و إلا فأرسلي إلي علي ( عليه السلام ) .
حضرت زهرا ( عليها السلام ) در لحظه هاي واپسين زندگي ، پس از وضو گرفتن به اسماء بنت عميس فرمود : " اي اسماء ، عطر مرا همان عطري كه هميشه مي زنم ، و پيراهني را كه هميشه در آن نماز مي گزارم بياور و بر بالينم بنشين ، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بيدار كن ، اگر بيدار شدم كه نماز مي گزارم ، و اگر بيدار نشدم كسي را به دنبال علي ( عليه السلام ) بفرست " . 38 ) كشف الغمه ، بيروت : دار الاضواء ، ج 2 ، ص 122
قالت فاطمة ( عليها السلام ) لمؤمنة غلبت معاندة في جدال - في أمر الدين - دار بينهما ، ففرحت المؤمنة لذلك فرحا كبيرا : " إن فرح الملائكة باستظهارك عليها أشد من فرحك ، و إن حزن الشيطان و مردته بحزنها أشد من حزنها " .
حضرت فاطمه ( عليه السلام ) به زن مؤمنه اي كه در يك بحث ديني و عقيدتي بر زني فاسد و از دشمنان اهل بيت ، غلبه كرده و بسيار خوشحال شده بود ، فرمود : " همانا شادي فرشتگان در غلبه تو بر آن زن معاند ، بيش از شادي توست ، و اندوه و نگراني شيطان و دوستان شيطان در اين شكست ، بيشتر و شديدتر از آن زن شكست خورده است " . 39 ) بحار الانوار ، ج 2 ، ص 8
إذا حشرت يوم القيامة أشفع عصاة أمة النبي ( صلي الله عليه و آله ) .
آنگاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم ، از گناهكاران امت پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) شفاعت خواهم كرد . 40 ) احقاق الحق ، ج 10 ، ص 367
ان كنت تعمل بما أمرناك و تنتهي عما زجرناك عنه ، فأنت من شيعتنا و ألا فلا .
اگر به آنچه به شما امر مي كنيم عمل مي كني و از آنچه شما را بر حذر مي داريم دوري مي كني ، از شيعيان ما مي باشي ، و الا هرگز. 41 )بحار الانوار ، ج 68 ، ص 155
شيعتنا من خيار أهل الجنة ، و كل محبينا و موالي أوليائنا و معادي أعدائنا و المسلم بقلبه و لسانه لنا ليسوا من شيعتنا اذا خالفوا أوامرنا و نواهينا في سائر الموبقات ، و هم مع ذلك في الجنة ، و لكن بعد ما يطهرون من ذنوبهم بالبلايا و الرزايا أو في عرصات القيامة بأنواع شدائدها أو في الطبق الاعلي من جهنم بعذابها، إلي أن نستنفذهم بحبنا منها و ننقلهم إلي حضرتنا .
شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند ، و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما و كسي كه با قلب و زبان تسليم ما اهل بيت شده ، در صورتي كه از اوامر ما سرپيچي كنند و نواهي و موارد پرهيز را محترم نشمرند ، از شيعيان واقعي ما نخواهند بود ، با اين حال جايگاهشان در بهشت خواهد بود ، ولي بعد از پاك شدن از گناهان به وسيله بلاها و مصيبتها در دنيا ، يا تحمل مشكلات و شدائد روز قيامت و يا قرار گرفتن اندك زماني در طبقات بالاي جهنم و چشيدن عذاب ، تا اينكه ما به خاطر دوستي شان با ما نجاتشان داده و آنان را به پيشگاه خودمان انتقال خواهيم داد . 42 ) بحار الانوار ، ج 68 ، ص 155
ص 208 + قالت فاطمة (عيها السلام ) :" يا أبتاه من يقتل ولدي و قرة عيني و ثمرة فؤادي " ؟ قال ( صلي الله عليه و آله ) : " شر أمة من أمتي " . قالت : " يا أباه إقرأ جبرئيل عني السلام و قل له في أي موضع يقتل " ؟ قال ( صلي الله عليه و آله ) : " في موضع يقال له كربلا " . قالت ( عليه السلام ) : " يا أبة سلمت و رضيت و توكلت علي الله " .
پيامبر گرامي اسلام ( صلي الله عليه و آله ) حوادث تلخ آينده را براي حضرت زهرا ( عليها السلام ) توضيح داد و به شهادت حضرت ابا عبدالله الحسين ( عليه السلام ) اشاره كرد . حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : " اي پدر ! چه كسي فرزندم و نور چشم و ميوه دلم ، حسين ( عليه السلام ) را شهيد مي كند " ؟ فرمود : " بدترين افراد امت من ". حضرت زهرا ( عليها السلام ) پرسيد : " اي پدر سلام مرا به حضرت جبرئيل برسان و از او بپرس كه در كجا حسين مرا شهيد مي كنند " ؟ رسول خدا ( صلي الله عليه و اله ) فرمود : " در سرزميني كه به آن كربلا مي گويند ". پس حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : ! اي پدر در برابر خواسته هاي خدا تسليم و راضي ام و به خدا توكل كرده ام " . 43 ) نهج الحياة ، ص 208
حضرت امرأة عند الصديقة فاطمة الزهراء ( عليها السلام ) فقالت : إن لي والدة ضعيفة و قد لبس عليها في أمر صلاتها شيء و قد بعثتني إليك أسالك ، فاجابتها فاطمة ( عليها السلام ) عن ذلك ، فثنت فأجابت ثم ثلئت إلي أن عشرت فأجابت ، ثم خجلت من الكثرة فقالت : لا أشق عليك يا ابنة رسول الله ، قالت فاطمة "هاتي و سلي عما بدالك ، أرايت من اكتري يوما يصعد الي سطح بحمل ثقيل و كراه مائة ألف دينار يئقل عليه " ؟ فقالت ؟ : لا . فقالت ( عليها السلام ) : " إكتريت أنا لكل مسألة بأكثر من مل ء ما بين الثري إلي العرش لؤلؤا فأحري أن لا يثقل علي ".
يكي از زنان مدينه خدمت زهرا ( عليها السلام ) رسيد و گفت : مادر پيري دارم كه در مسايل نماز سؤالاتي دارد و مرا فرستاده است تا مسايل شرعي نماز را از شما بپرسم . حضرت زهرا فرمود: بپرس . و آنگاه مسايل فراواني مطرح كرد و پاسخ شنيد. در ادامه پرسشها آن زن خجالت كشيد و گفت : اي دختر رسول خدا بيش از اين نبايد شما را به زحمت اندازم . حضرت فاطمه عليها السلام ) فرمودند :" باز هم بيا و آنچه سؤال داري بپرس ، آيا اگر كسي را روزي اجير نمايند كه بار سنگيني را به بام بالا ببرد و در مقابل صد هزار دينار طلا مزد بگيرد ، چنين كاري براي او دشوار است " ؟ گفت : خير . حضرت ادامه دادند : "من هر مسأله اي را كه پاسخ مي دهم ، بيش از فاصله بين زمين و عرش گوهر و لؤلؤ پاداش مي گيرم ، پس سزاوارتر است كه بر من سنگين نيايد . " 44 ) بحار الانوار ، ج 2 ، ص 3
ج 43 ، ص 179 +
با أبا السحن ، رقدت الساعة فرأيت حبيبي رسول الله في قصر من الدر الأبيض ، فلما رآني قال ( صلي الله عليه و آله ) : هلمي إلي يا بنية فإني إليك مشتاق . فقلت : والله إني لأشد شوقا منك إلي لقائك ، فقال : أنت الليلة عندي . و هو الصادق لما وعد و الموفي لما عاهد.
اي ابا الحسن ، در همين ساعت به خواب رفتم ، پس محبوبم رسول خدا را در قصري از مرواريد سفيد ديدم . چون مرا ديد ، فرمود : دخترم ! به نزد من بشتاب كه سخت مشتاق توام . بي صبرانه پاسخ دادم : سوگند به خدا پدر جان ، اشتياق من براي زيارت شما شديدتر است . در اين هنگام پدرم فرمود : تو امشب در پيش ما خواهي بود . علي جان ! رسول خدا آنچه وعده دهد راست است و به آنچه عهد و پيمان بندد وفا مي كند . 45 ) بحار الانوار ، ج 43 ، ص 179
أمسوا جياعا و هم أشبالي أصغرهم يقتل في القتال بكربلا يقتل باغتيال لقاتليه الويل مع و بال
فرزندانم ديشب را گرسنه به روز آوردند ، فرزند كوچك من " حسين " در ميدان جنگ كشته مي شود . در كربلا فرزندم را با حيله و تزوير شهيد مي كنند ، واي و نكبت و عذاب بر قاتلانش باد . 46 ) بحار الانوار ، ج 35 ، ص 239
ص 271 +
حبب إلي من ديناكم ثلاث : تلاوة كتاب الله و النظر في وجه رسول الله و الإنفاق في سبيل الله .
از دنياي شما سه چيز محبوب من است : 1 - تلاوت قرآن 2 - نگاه به چهره رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) 3 - انفاق در راه خدا 47 ) نهج الحياة ، ص 271
يا أبا الحسن إن رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) عهد إلي وحدثني أني أول أهله لحوقا به ولابد منه ، فاصبر لأمر الله و ارض بقضائه .
اي ابا الحسن ( علي عليه السلام ) ! همانا رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) با من پيمان بسته و خبر داده است كه من اول كسي خواهم بود كه به آن حضرت مي پيوندم و گريزي از آن نيست . پس علي جان ، در برابر اوامر و فرمان و خواست خداوند بزرگ ، بردبار و به حكم او راضي باش . 48 ) نهج الحياة ، ص 233
قاري " الحديد " و " إذا وقعت " و " الرحمن " يدعي في السموات و الارض ساكن الفردوس .
تلاوت كننده سوره هاي حديد و واقعه و الرحمن ، در آسمانها و زمين اهل بهشت خوانده مي شود . 49 ) كنز العمال ، ج 1 ، ص 582
في المائدة ائنتا عشرة خصلة يجب علي كل مسلم أن يعرفها ، أربع فيها فرض و أربع فيها سنة و أربع فيها تأديب . فأما الفرض فالمعرفة ، و الرضا ، و التسمة ، و الشكر . فأما السنة فالوضوء قبل الطعام ، الجلوس علي الجانب الايسر ، و الأكل بئلاث أصابع . فأما التأديب فالأكل بما يليك ، و تصغير اللقمة ، و المضغ
در سر سفره غذا ، دوازده دستور العمل ارزشمند وجود دارد كه سزاوار است هر مسلماني آنها را بشناسد . چهارتاي آن واجب و چهارتاي آن مستحب و چهارتاي آن نشانه ادب است . چهار دستور العمل واجب عبارتند از 1- شناخت و معرفت پروردگار ( كه نعمت ها از اوست ) 2- راضي به نعمت هاي خدا بودن 3- گفتن " سم الله الرحمن الرحيم " در آغاز غذا 4- شكر و سپاسگزاري خدا. و چهار دستور العمل مستحب عبارتند از : 1- وضو گرفتن قبل از غذا 2- نشستن به جانب چپ 3- در حال نشسته غذا خوردن 4- غذا خوردن با سه انگشت . و اما چهار دستورالعملي كه نشانه ادب است : 1- از آنچه در پيش روي شماست بخوريد 2- لقمه ها را كوچك برداريد 3- غذا را خوب بجويد و با شدت نرم كنيد 4- كمتر در صورت ديگران هنگام غذا خوردن بنگريد . 50 ) عوالم العلوم للعلامة البحراني ، ج 11 ، ص 629
قالت فاطمة (ع ) : إن أبي ( صلي الله عليه و آله ) نظر إلي علي (ع ) و قال : هذا و شيعته في الجنة .
روزي پدرم رسول خدا " كه درود خدا بر او و خاندان او باد " به علي ( عليه السلام ) نگاه كرد و سپس با اشاره به او فرمود : اين مرد و پيروان او در بهشتند . 51 ) ينابيع المودة ، ص 257
قالت فاطمة (ع ) : إن رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) قال لعلي (ع ) يا أبا الحسن أما إنك و شيعتك في الجنة .
رسول گرامي اسلام " كه درود خدا بر او و خاندان او باد " به علي ( عليه السلام ) فرمود : اي ابا السحن همانا تو و پيروان تو در بهشت موعود خواهيد بود . 52 ) نهج الحياة ، ص 326
قالت فاطمة (ع ) : قال رسول الله (ص ) : فاطمة بضعة مني ، فمن آذاها فقد آذاني .
حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) فرمود : پيامبر گرامي اسلام (ص ) فرمودند : فاطمه پاره تن من است ، پس هر كه او را بيازارد مرا آزرده است . 53 ) بحار الانوار ، ج 28 ، ص 303
إلزم رجلها فإن الجنة تحت أقدامها - يعني الوالدة .
در خدمت مادر باش ، زيرا بهشت زير پاي مادران است . 54 ) نهج الحياة ، ص 312
أشبه أباك يا حسن واخلع عن الحق الرسن واعبد إلها ذا منن و لا توال ذاالإحن
1- حسن جان ! مانند پدرت علي (ع ) باش و ريسمان را از گردن حق بردار 2- خداي احسان كننده را پرستش كن و با افراد دشمن و كينه توز دوستي مكن 55 ) حار الانوار ، ج 43 ، ص 286
RE: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
موعود عزيز خيلي عالي بود ، خصوصا اينکه از کتب برادران اهل سنت نيز رفرنس داده بوديد.:104:
به اميد ظهور يوسف فاطمه :72:
به: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
سلام
دوست گرامی جناب baby متشکرم و خوشحالم که استفاده کردید :72:
بايد از حضرت زهرا (عليها السلام) ياد بگيريم كه چگونه « لِوَجهِ الله» فرزند خود را تربيت كنيم ، چگونه غذا بپزيم ،چگونه خانه را جارو كنيم ، چگونه براي منزل خريد كنيم كه «لوجه الله» باشد و موجب رشد انسان شود .
چگونه به اداره برويم ، چگونه تدريس كنيم و چگونه درس بخوانيم كه «رَبّ اَدخِلني مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجني مُخرَجَ صِدقٍ وَاجْعَلْ لي مِن لَدُنكَ سُلطانًا نَصيرًا » باشد .
به: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
موعود عزيز
ممنون از لطفتون،
ميشه توضيح بدين " لوجه الله " رو ، يعني چي "لوجه الله" کارهامونو انجام بديم ، "لله" شنيده بودم اما "لوجه الله" خير، اما گمون کنم خيلي حرف برا گفتن تو اين مورد وجود داشته باشه.
به: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
سلام
baby گرامی
من این مطلب رو از متن سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد براعتی ، با موضوع « جایگاه وجودی حضرت زهرا (س) » از یه وبلاگ قرآنی گرفتم.
لینکش رو براتون میذارم اگه خواستین ببینین.
http://quran-mobin.blogfa.com/post-2.aspx
اما لوجه الله یعنی آنقدر خدا را دوست داشته باشی که دیگر حتی فایده کار خالصانه برات مهم نباشه چون اصلا خودت رو نمی بینی که دنبال فایده براش باشی. همان عشق واقعی که آدمها حرفش رو زیاد می زنن ...لوجه الله زندگی کردن...
از توجه تون بسیار سپاسگزارم دوست عزیز:72:
التماس دعا:203:
RE: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
سلام بر حضرت زهرا (س) و پیروانش:72:
از کرانه کوثر
فاطمه! ای گلواژه آفرینش !
کجا زبان ما را رسد که وصف تو گوییم و کجا به اندیشه ما آید که ذکر تو آریم ، و کجا توان قلم بود که نقش حسن تو نویسد و کدام آینه است که درخشش نور تو را بتاباند.
فاطمه! ای بزرگ بانو !
ای نام تو ، جامع کمالاتت که گویای عصمت آتش سوز توست .ای آنکه دامنت ، رسالت سردار توحید را پرورد.ای آنکه مهر رخت ، خورشید فروزان مریم و آسیه و خدیجه را فزونتر است، چرا که جهان بانوان را تو سروری .ای آنکه شهد شهادت سوزانت را از چشمه صداقت و اخلاص چشیده ای .آی آنکه بر گرده گیتی ، دو ریحانه مصطفی (ص) را مادری ، پس نقش آفرین کربلای 61 تویی .آریتویی.
ای آنکه در بهشت ، نامت نقش بسته است ، تو مظهر خشم خدایی ، تو جلوه گاه رضای حقی.
و تو ای نامت زینت آرای آستانه بهشت ، تو چه دیدی؟ چه کشیدی که جز خدای خبر ندارد!؟ آن فرشته که تسلیت بخش دل آزرده و به غم نشسته ات بود ، چه گفت؟ چگونه تسلیتت می داد>؟
فاطمه ! ای دختر رسالت !
ای به حق واصل ! ای ناجی شانه های دربند بندگی ! همه می گفتند : این دختر رسول خداست ، او فرزند رهبر ماست ولی تو یادگار همسرت را از گردنت باز می کنی و گردنی را با بهای آن آزاد می سازی ، چرا که مایه مسرت قلب پیامبر است.
فاطمه ! ای زایر قبر شهیدان !
تو گلواژه شهادتی وتو بهشتیان را جلو داری. تو مظهر حیایی. چه کسی را رسد که فردای قیامت در مسیرت سر بر آرد؟ ای خلایق ! سر فرود آرید ! چشم فرو بندید که حیا می آید . پس چگونه بود که همین دیروز، آری آن روز که در سوگ بودی ، تو را حرمت نداشتند ؟ چه کسی درِ خانه توحید را پاس نداشت> چه کسی جمع بهشتیان را پریشان کرد> تو را پدر « شافعه » خواند چرا که بانوان بهشتی را به شفاعت تو در بهشت خانه گزینند.
فاطمه ! ای وازه خوشبختی !
تو واژه خوشبختی را معنا بخشیدی .تو توحید را خانه داری کردی.دستس که چرخ هدایت را می چرخاند ، همو آسیای کوچک خانه خویش را برای پخت گرده نانی می چرخاند.شاهدش دست پینه بسته و تاول زده است.همو که در کنار خندق برای پدر ، گرده نانی می برد و همو که شمشیر مجاهد مردی چون علی مرتضی(ع) را می شوید و همو که در دفاع از ولایت و فدک که مظهر افشای دوزخیان و دشمنان سامری نسب بود، به خطابه می نشیند ، آری همو غنچه دامن خویش را به سینه می چسباند تا از گریه باز ایستد و مهر مادر بچشد.
فاطمه ! ای ام ابیها !
تو پاره تن پدر بودی تو را می بوسید و تو نیز می بوسیدی.می بوید ، به جای خویش می نشاند ، آخرین وداعش با تو بود و اولین دیدارش خیر مقدم از تو.چرا تو عزیزترین مردم برایش بودی؟ایا چون فقط دخترش بودی؟! او که دختران دیگری نیز داشت.نو را از بهشت گرفته بود و دامنت جایگاه شکوفه های سرخ ولایت کبرای حق بود.تو جوابگوی پرسشی بودی که دیگران مانده بودند.بازو و پهلویت نشان از مرزبانی حریم ولایت و امامت دارد.
فاطمه ! ای پاره وجود مصطفی (ص) !
در کنار خندق بر تو چه گذشت؟برای پدر چه آورده بودی؟خودت گفتی : « نانی است که برای فرزندو پخته ام ، تکه ای از آن را برای شما آورده ام »
پاسخ پدر با دل تو چه کرد؟ « ای دخترم ! بدان که این اولین غذایی است که بعد از سه روز در کام پدرت جای می گیرد ».
فاطمه ! ای گلبانگ ولایت !
تا تو می خروشیدی و تا بر منافقان بانگ بر می آوردی ، کسی را یارای سلطه بر ولی خدا نبودوتو « ام ابیها»ی پدر و همچون او ، رکن همسر بودی ، و چه زود این دو استوانه ولی (ع) فرو ریخت.
فاطمه ! ا ی راز سر به مهر !
تو مگر یگانه یادگار اشرف کاینات نبودی؟ چرا نباید کسی از درد تو آگاه باشد ؟ گویا تو با این سکوت ف با عالمی سخن داری. سخن از ظلم نفاق پیشگان ، سخنی در سکوت ، سکوت شبهای علی (ع) که پرستاریت می کرد.سکوت غسل شب و دفن شب و پنهانی قبر .تو با علی که سرور سینه اش بودی چه راز ی ، چه سری
، چه عهدی داشتی که با گونه های تر مقابل قبر مصطفی (ص) از قلت شکیبایی خود ، در غم فراقت سخن می گوید ؟
راستی ، ای جلوه گاه صبر و رضا ! مگر آن روز که نشان قهرمانی را به بازویت گرفتی ، به علی (ع) نگفتی که چه گذشت؟ مگر به او نگفته بودی که استخوان پهلو ضربه دیده است؟ های ! خلایقی که در قیامت ، در معبر عبور فاطمه (س) سر به زیر و چشم بر هم می نهید ، آیا می نگرید که سامری مسلکان بر بازوی فرزند « وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیتَ ، وَلکِنٌ اللهَ رَمی » چه فرود می آورند؟آیا می شنوید ناه جانسوز فرزند « وَ ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی ، إن هُوَ اِلا وَحیٌ یُوحی » را که چه سان میان در و دیوار کمک می طلبد ؟
فاطمه ! ای کوثر حیات !
حیات تو ، شهادت تو ، قبر تو ، همه و همه افشاگر خط سامری صفتان است.
ای مقتدای ما ! خط سرخ شهادت را ملت ما ، که امامشان آنان را فرزندان معنوی کوثر تو خواند ، از تو و گلهای دامنت گرفته اند.نیک می دانیم که حضور تو در صحنه محشر ، محشر دیگر است .آنگاه که قایمه عرش را به دست می گیری و داوری خون گل کربلایت را خواهانی . به خدای کعبه سوگند که حق از آن توست و بهشت در انتظارت.آنک دلمان به حضور تو خوش آست ، ما را دریاب .
منبع : سیّد ضیاء مرتضوی ، فاطمه گلواژه آفرینش ، قم :بوستان کتاب قم : 1369.
RE: دختران ، حضرت فاطمه (س) را از یاد نبرید.
حرفي براي گفتن ندارم .فقط ميتونم بگم كه شرمسارم كه نتونستم تا حالا ذره اي از اعمال و كردار حضرت فاطمه رو در زندگي اجرا كنم. فقط از اين بانوي بزرگ ميخوام كه خودش كمكم كنه تا فاطمه وار زندگي كنم و فاطمه وار بميرم