همه یار دارند وبی یار ماییم

2 سال بعد :

من هنوز مجرد هستم!!
جالبه که الان تاريخ پست رو نگاه مي کنم مي بينم عجب چه زود گذشت !!1
واقعيتش چند روز پس از اون پست خدا، يکي رو تالاپي انداخت تو زندگيم ! يا شايد اتفاقي يکي وارد زندگيم شد البته مي شناختمش خيلي دختر خوبي بود و تو مايه هايي بود که من مي خواستم از نظر اخلاق منش و رفتار اما چند تا مشکل بود
يکي که بچه آذرباييحان بود ولي خودش چون کارش تهران بود تو تهران تنهايي زندگي ميکرد . و من زياد به از اين که خانواده همسرت خيلي ازت دور باشند خوشم نمي ياد ،چون همش يک پات تو يک شهري کار و زندگيت تو يک شهر ديگه
دوم و بزرگترين مشکل من با اين خانوم تفاوت قدي که با هم داشتيم بود ، ميدونيد من 192 و اون 162 من قد بلند و اون قد کوتاه و اين خيلي آزارم مي داد ،تصميم گرفتم همون اول بهش بگم و تمومش کنم ،اول خواستم نوع رابطه رو مشخص کنم و بعد تو دو هفته بهش گفتم من نمي تونم به اين دلايل با تو باشم

اما اون يک جوري نمي خواست به اين راحتي اين رابطه از دست بده و فکر ميکرد شايد بتونيم باصحبت کردن رفعش کنيم ،خلاصه ما همديگر رو چندين بار ديديم و حرف زديم و هر چي من فکر کردم نتونستم باهاش کنار بيام ،اما يک مشکل برام پيش اومده بود و اين بود که اين خانم با اينکه شرط کرده بوديم عاقلانه فکر کنيم و تصميم بگيريم و احساسي نشيم متاسفانه احساسي عمل کرد و ما رو در يک وضعيت بدي قرار داد ،اون عاشق شده بود و من هيچ کاري از دستم بر نمي اومد، هر چي تلاش ميکردم که منصرفش کنم بيشتر فرو مي رفت و من احساس گناه بيشتري مي کردم ، يک احساس گناه از اينکه با اهمال کاريم اين وضعيت رو براي اون بوجود آوردم و از يک گناه ديگه که فکر مي کردم که خدا بر حسب خواسته من اون رو جلو من گذاشته و خيلي عذابم داد ،تا بتونم يک جوري دکش کنم !! البته اون خيلي اصرار کرد و ديگه اصرار هاي اون برام زجر اور بود و عشق اون تو من تبديل به نفرت مي شد و احساس مي کردم که اون مريضه ...

خلاصه خيلي عذاب کشيدم و اون رو هم عذاب دادم و برعکس و تموم شد . البته سال قبل به يک سري مشکلات وحشتناک در زندگي و کار نائل شدم ،ولي تموم شد و امسال رفتم به يک کار جديد ولي موقعيت سال کاري سال قبلم رو نداره و بايد اينجا يکي د و سال کار کنم و خودم رو نشون بدم تا جاده برام بازه !!!

البته يک چيزي تو اين رابطه بود که ذهن من رو روشن کرد و اين بود که عشق يک طرفه اگه از يک طرف با شدت دنبال باشه در طرف ديگه بايد منتظر تنفر باشه ،اخه خودم يک بار شکست عشقي داشتم و هميشه فکر مي کردم خدا يا چرا اينجوري شد!! مگه من چه گناهي کرده بودم اما الان خيلي خوب اون طرف و درک مي کنم که چرا بدون اينکه چيزي به من بگه ! ودليلي براي کارش داشته باشه .همه چيز رو گذاشت رو رفت و رفت ..... و اين تنها التيامي هستش که به خودم مي دهم که شايد خدا اين دختر رو تو زندگي من گذاشته بود تا من اين حس رو درک کنم و از خدا و عدالتش گلايه نداشته باشم ...

طبق اون چيزي که تو پست اول گفته بودم فرصت دو سالم گذشته و بايد ريش و قيچي رو بدم دست مامانم و ببينم چي کار مي تونه بکنه !!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohsen2

ای بابا هم دخترا از بی شوهری می نالند و هم پسرا از بی همسری

منم یک پسر خوب و نازم یک بار عاشق شدم و به علت همراهی نکردن معشوق و خانواده ام محکوم به شکست شدم
خیلی هم آسیب دیدم ولی هنوز سر پام ،خدا رو شکر

ولی الان مثل دخترا شدم منتظر خواستگار :227: منتظرم خدا از اون بالا یکی رو بندازه جلو پام ، البته الان خونوادهم یک سری کیس ردیف کردند ولی هر کدوم پند تا از شرط های من رو ندارند مثلا شهرستانند ، فامیل هستند و ...که اصلا برای من مطلوب نیست

:203: خودمم صبح ساعت 6 تا 10 شب سر کارم در این مدت هم با مونثی بر خورد ندارم ،حالا فکر می کنین خدا یکی رو بندازه پایین :227::300: بدو خدا جون دیره الان 28 سالم

---

دقيقا مشكلامون با هم يكيست منم عين عين توام:160:

خوب بیا عقلامون رو رو هم بگذاریم

سلام

يعني اقايون به غير از وضع اقتصادي خانواده دختر به چيز ديگه هم فكر ميكنن!!!!!!!!!!!! من كه فك نميكنم اونقد كه اين قضيه براشون مهمه چيزاي ديگه حتي خوشگل بودن وقدوشخصيت خانوادگي و .......................براشون مهم باشه

اگه فقط مورد اول باشه بقيه حل شدس وگرنه دختر بهترين هم باشه اگه مورد اول رو نداشته باشه ديگه هيچي

البته در كل گفتم منظورم شخص خاصي نبود

شاد باشيدو شاد زندگي كنيد:72::

سلام. آفرين آقا محسن.:104: بسپاريد دست مادر يا خواهرتون خيلي بهتره. كيه كه همجنس خودشو نشناسه و كيه كه پسر يا داداش خودشو نشناسه؟ اجازه بدين چند مورد بهتون معرفي كنند و شما هم بهترين گزينه رو انتخاب كنيد.

توجه:
:305: سخت گير نباشين. وگرنه موقعيت هاي خوب رو هم به مرور زمان از دست ميدين. از ما گفتن بود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nazli_123

سلام

يعني اقايون به غير از وضع اقتصادي خانواده دختر به چيز ديگه هم فكر ميكنن!!!!!!!!!!!! من كه فك نميكنم اونقد كه اين قضيه براشون مهمه چيزاي ديگه حتي خوشگل بودن وقدوشخصيت خانوادگي و .......................براشون مهم باشه

اگه فقط مورد اول باشه بقيه حل شدس وگرنه دختر بهترين هم باشه اگه مورد اول رو نداشته باشه ديگه هيچي

البته در كل گفتم منظورم شخص خاصي نبود

شاد باشيدو شاد زندگي كنيد:72::

---

بله !!!
همچین چیزهایی هم داریم !!! مخصوصا از خانم ها بیشتر ،این مورد رو داریم و بعد از شناخت طرفمون حداقل اگه بدونیم آدممون هست فقط بخاطر پولش نمی پیچونیمش !! چون همزمان نمی ریم خواستگاری چند نفر ، اما بر عکسش خانم ها چند خواستگار دارند یکی پولدار یکی خوشتیب و خوشبرخورد و یکی هم فقیر و بامرام و کدومشون تاییده !!؟؟در خیلی از موارد دیده شده پولداره انتخاب شده !
همین خانمی که گفتم حقوق ماهیانش یک میلیون و خورده ای بود ،حتی از من هم بیشتر بود ،ولی ملاک من پول آدمها نیست

دوست عزيز من اخر نوشته هام عرض كردم كه منظورم شخص خاصي نيس يعني منظورم شخص شما نبود ولي چيزايي كه گفتم واقعا وجود دارد بيشتر هم در اقايون هست . اقايون كه بيشتر اولويتشون خوشگلي و متانت و تيپ طرف وتحصيلات و غيره هست ولي اگه همه اينا هم باشه اون موقيت مالي نباشه اونوقت انگار هيچ كدوم ز اون اولويتها مهم نميشه.......نميدونم اصلا موقيت مالي خانواده دختر چه ربطي به داماد داره .يا بالعكس موقيت مالي خانواده پسر به عروس چه ربطي داره

سلام!
به نظر بنده مواردی رو که برای رد کردن ایشون(قد، آذربایجانی بودن و دور بودنشون از خانواده) برشمردید نمیتونه دلیل محکمی باشه! به نظرم منطقی نمیاد!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط SENSEI

سلام!
به نظر بنده مواردی رو که برای رد کردن ایشون(قد، آذربایجانی بودن و دور بودنشون از خانواده) برشمردید نمیتونه دلیل محکمی باشه! به نظرم منطقی نمیاد!

---

سلام
میگن طرف به دلم نشست همه چیزش خوب بود ،اما به دلم نمی نشست ،کسی نمی گه غیر منطقیه ، چون واسه این داستان باید احساس رو هم در نظر گرفت ،اگه احساس رو در نظر نگیریم ،بی منطقیه ،چون فردا باید باید احساسمون رو به همسرمون نشون بدهیم تا زندگی جون بگیره و شکوفا بشه !!

حالا چه طوری می گین اختلاف قد !! منطقی نیست !؟؟ اونهم برای یک آدم قد بلند و لاغر ،که سایه خنده و تمسخر دیگران رو تو کل زندگیش احساس کرده !!

همین یک مورد کافی نیست !!؟؟

اقای محسن
اختلاف قد 30 سانتی چندان عجیب نیست وبا یه کفش پاشنه دار به راحتی قابل چشم پوشیه اما این که میگین طرف عاشقتون شده و این باعث ایجاد نفرت درشما شده قابل بحثه
نباید رابطتون رو اینقدر صمیمی میکردین

در ضمن من فکر نمیکنم قد 192 برای یک مرد خنده دار باشه احتمالا تلقینی که خودتون باورش کردین
بعد هم با یه رژیم غذایی مناسب میتونید به وزن ایده ال برسید
اینجوری حق انتخابتون هم بیشتر میشه:72: