RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
از del به خاطر راه حل منطقي و زيبايي كه داده تشكر مي كنم.
وقتي من عصباني ميشم (عصباني ميشم ها ....) دوس دارم خانمم سكوت كنه اون موقع. خيلي طول ميكشه كه من سرد بشم. حداقلش ده دقيقه اي طول مي كشه تا كاملا آروم بشم. اما خانومم انتظار داره بلافاصله بعد از يك داد و فرياد، (بعد از 3 ثانيه) همه چيز به حالت طبيعي برگرده و ما بتونيم دوباره منطقي صحبت كنيم. ولي من نمي تونم. شايد مرداي ديگه اي هم باشن كه اينطوري باشن. زود داغ ميشن اما طول ميكشه كه سرد بشن. اوايل كه خودمونو زياد نميشناختيم، خانومم سعي مي كرد با كلامش منو آروم كنه، غافل از اينكه فقط داشت هيزم به آتيش خشم من مي ريخت. كم كم نشستيم (وقتي با هم خوش بوديم) فكر كرديم. من بهش گفتم دوس دارم وقتي عصباني مي شم، شما هيچ حرفي نزني، تا وقتي كه خودم شروع كنم. حتي اگه خيلي هم طول بكشه نبايد ناراحت بشي. اونو بذار به حساب يه قهر كوچولو.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
به نظر من هم بهترین راه حل اینه که زن و مرد بشینن و خیلی راحت با هم در این مورد صحبت کنن و حتما هم سعی کنن که به اون حرفهایی که بهم گفتن و قول دادن در زمان خودش انجام بدن!
راستی! همه ی اون حرفها راه حل هایی بود که وقتی خودم با همسرم مشکل داشتم یعنی وقتی هر دو فهمیدیم که همسرم زود عصبانی میشه و عصبانیش داشت باعث جدایی ما از هم می شد، تجربه ها و راههایی بود که با مشورت با افراد دانا و متخصص بهم پیشنهاد شده بود.
به هر حال امیدوارم که سودمند بوده باشه!
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
يكي از خصوصيات مردان، "جنگجو" بودن اوناس. شايد بشه گفت خشم هم يكي از "نعمتهاي الهي" هست كه خدا به اونا داده تا در راه درست البته ازش استفاده كنن. بر همگان واضح و مبرهن است كه مثلا توي جنگ نميشه با قربون و صدقه رفتن و ناز و نوازش جنگيد. توي جنگ مردا بايد خشم و كينه خودشون رو به اوج برسونن و بتونن ساعتها در همون حالت باقي بمونن. (شايد دليل دير تر آروم شدن مردا هم همين باشه؟؟؟).
البته بايد بدونيم كه خشم يكي از سپاهيان ناداني هم هست (نمي دونم حديث "جنود عقل و جهل" رو شنيدين يا نه. يك حديث قشنگ، آموزنده و بسيار كاربردي هست درباره سپاهيان ناداني و دانش كه خدا اونا رو آفريده و راه مبارزه با هر كدوم رو بوسيله سپاهيان دانش نشون داده).
بايد خشم رو شناخت. خشم يك حالت ساختگي نيست. يك چيز مجازي نيست. يك واقعيته، موجوديه كه لحظاتي بر ما مسلط ميشه. شايد مثال خوبي نباشه ولي مثل وقتي مي مونه كه يه زنبور بياد دور يه نفر و دائم دورش وول بزنه. اونجا ديگه آدم دستش خودش نيست دائم خودش رو ميپاد تا زنبور نيشش نزنه. منظورم اينه كه وقتي خشم سراغ يه نفر مياد، از حالت طبيعي خارج ميشه. بهترين كمك اينه كه خشم رو از اون دور كرد (زنبور رو فراري داد) چون در غير اين صورت هر كار نا آگاهانه ديگه اي باعث قويتر شدن خشم و تسلط بيشتر اون به فكر و قدرت تصميم گيري ميشه. (باعث جري تر شدن زنبور و افزايش احتمال نيش زدن اون ميشه).
اگه طرف دوم هم خشمگين بشه، ديگه كار به اين راحتي ها نيست. چون ديگه اصلا خودشون نيستن. اختيار خودشون رو دادن به خشم. اونه كه داره براشون تصميم مي گيره و هر بلاي شيطاني كه بخواد سرشون در مي آره و وقتي كه آروم ميشن تازه ميفهمن كه چه كارايي كردن يا چه چيايي گفتن...
موثر ترين كار و اولين كار اينه كه طرف دوم به هيچ وجه خشمگين نشه و حالت طبيعي خودشو حفظ كنه. سعي در دور كردن خشم از طرف مقابل كنه (حتي با تاييد كارهاي اون همونطور كه del به اونا اشاره كرد).
وقتي كه خشم دور بشه، راه عقل و منطق و بحث سازنده هم باز ميشه طبيعتا.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
واقعا از همتون ممنونم اما یه سئوال دارم ،واقعا چرا خدا دو موجودی رو که قرار بوده در کنار هم زندگی کنند رو اینقدر متفاوت آفریده ؟
بعضی وقتها با همسرم در مورد تفاوتهای زن و مرد صحبت میکنیم اما شوهرم میگه من از بعضی از خصلت زنها خوشم نمیاد و نمی تونم باهاش کنار بیام ...
اینجوری هم من باید خودمو عوض کنم هم باید مردها رو خوب بشناسم و درکشون کنم ،بنظر شما این انصافه؟
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
بايد ببينيد شوهرتون از كدوم خصلتهاي زنانه خوشش نمي آد؟ شايد خصلتهاي نادرستي هستند كه اتفاقا ربطي هم به خانومها نداره ولي چون احتمالا اطرافيان ايشون (خانمها) اين خصوصيات رو دارن، آقا هم اونو به حساب خانومها گذاشتن!
اگر هم ايشون از چيزايي مثل پرحرفي و غرغر كردن و ... (كه معمولا مردا رو از خانوماشون شاكي مي كنه) ناراحت هستن، كه اين موضوع نياز به يك شناخت دوطرفه داره. هم شوهرتون بايد بدونن كه شما نياز به يك شنونده دارين و هم شما بايد مهرت آغاز صحبت و ادامه اون رو با همسرتون پيدا كنين. توي همين سايت مطالب خيلي خوبي در اين زمينه ها هست كه پيشنهاد مي كنم اونا رو پيدا كنين و بخونين.
يك خانم معمولي، نيازي نيست كه خودشو عوض كنه. فقط كافيه كه خودشو كنترل كنه. براي آقايون هم همينطور هست. شايد تا وقتي در محيط همجنس بوديم، يه سري خصلتهاي پسرونه (يا دخترونه) توي ما تشديد شده بود (دقت كنيد كه تشديد شده بوده) اما بعد از ازدواج بايد به حالت طبيعي و عادي خودش برگرده. در واقع وقتي زن و مرد با تفاوتهاي خداداي خودشون با هم زندگي مي كنن، زندگي خوب و آرومي دارن. البته شناخت داشتن در اين رابطه هم خيلي خيلي كمك مي كنه.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
به نظر من هم اینکه هر کسی یعنی توی یه رابطه ی دو طرفه زن و مرد هر کدوم سعی کنن که خودشون رو بشناسین خیلی خیلی می تونن به بهبود اون رابطه کمک کنن. اینکه من بدونم وقتی ناراحتم چه چیزی من رو از ناراحتی در میاره و اون رو به همسرم انتقال بدم و اینکه همسرم بدونه وقتی عصبانی شد چه جیزی اون رو آروم میکنه می تونه به من هم کمک کنه که در مقابلش عکس العمل خوبی رو از خودم نشون بدم!
اما یه موضوع دیگه ای که هست اینه که باید توانایی اجرای اون خواسته ها رو هم در خودمون تقویت کنیم. مثلا شاید برای من سخت باشه که همسرم وقتی عصبانی هستش و تقریبا تمام کلمات شاید پوچ و بی معنی که از روی عصبانیت داره می زنه رو بشنوم و با اینکه ناراحت میشم اما به خاطر عشقمون و زندگی مون سعی کنم که سکوت کنم و خودم رو کنترل کنم.
به هر حال به نظر من زن و مرد با توانایی های خودشون هست که می تونن زندگی شون رو زیبا کنن و البته همین تضادها و تفاوتهاست که خیلی چیزها رو برامون جذاب می کنه
به نظر من اصلا نیازی نیست که همیشه خودتو رو عوض کنی بلکه خودت رو بشناس و به همسرت هم کمک کن که خودش رو بشناسه!