نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
به نظر من با پدرتون صحبت کنید و لی غیر مستقیم...
مثلا بگید یکی از دوستام فهمیده پدرش زن دوم گرفته...خیلی ناراحته می خواد کاری بکنه اون زنو اگه بشه از زندگیشون بیرون کنه اما نمیدونه چه طوری؟ نمیدونه چرا پدرش زن گرفته؟ از من کمک خواسته ... از پدرتون بپرسید به نظر شما دلیلش چی بوده و اگه دوستم بخواد کاری کنه بهترین کار چی میتونه باشه؟اصلا میتونه کاری بکنه؟میشه اون زنو از زندگی خانودگیشون بیرون کنه؟
من فکر میکنم شاید از این طریق بتونید متوجه بشید آیا میشه کاری انجام بدید یا نه؟
اما ایشون کار خلاف شرع انجام ندادند ولی تهنا موردی که هست اینه که ازدواجشون بدون اجازه همسر اولشون بوده!
یک سئوال دیگه؟ببخشید شما مطمئن هستین این خانوم همسر دائم پدر شما هستند؟شاید هنوز ازدواجی در کار نباشه؟شاید عقد دائم نباشند؟ چون اگر ازدواج دائم باشه به نظر من تا پدرتون تصمیم نگیرند شما نمیتونید کاری انجام بدین....و مسئله دیگه حریم خصوصی پدر شماست... که باید از طرف شما حتما رعایت بشه..
به نظر من برای یه ماه پاپی ماجرا نشید
مطمئنن اون خانم به پدرتون گفتن که با شما صحبت کردن
یه مدت صبر کنید ببنید واکنش پدرتون چیه بعد از تعطیلات عید مجدد چک کنید ببینید رابطه ای وجود داره یا نه
عزیزم ماجرای مکالمه ی تلفنی را به پدرت بگو . اگر حدس و حرفهای شما کاملا درست باشد آن خانم حتما به پدرتان میگوید که با شما صحبت کرده و اگر شما به روی خودت نیاوری و پنهان کاری کنی فکر نمی کنم اتفاق خوبی بیفتد . در ضمن از حدس و گمان های خودت پدرت را آگاه کن و از ترسها و وحشتها ی خودت در غالب یک فرزند پسر بزرگ با پدرت حرف بزن . قطعا پدرت یا شما را از اشتباه بیرون میاورد و یا حرفهای شنیدنی برای شما خواهد داشت که می توانید به حرفهای پدرت از چند منظر توجه کنی ، اول در مقام یک مرد و هم جنس و دوم در مقام یک پسر . با پدرت حالت رودرویی نداشته باش شاید موضوع به آن اندازه که شما فکر می کنید مهم نباشد و شاید هم آن خانم خطرجد ی برای زندگی خانوادگی تان باشد . اما زود قضاوت نکن . هر چند که سن شما را مناسب نمی بینم ولی به هر حال اگر عاقلانه رفتار کنی و با پدرت عاقلانه صحبت کنی مطمئنم که می توانی از ماجرا و چگونگی آن آگاه شوی ولی شلوغ کاری را از دایره ی توانایی هایت در این ماجرا حذف کن . به هر حال مادر و پدر شما انسانهای عاقلی هستند و خوشبخت هم هستند . نباید با کارهای نابخردانه زندگی پدرو مادرت را به خطر بیندازی .فعلا هم به کسی اطمینان نکن و موضوع را به غیر از پدرت با کسی در میان نگذار .
سعی کن بیشتر با پدرت جور شی و کاری کنی باهات احساس صمیمیت بیشتری کنه.بعدهم با حالت کاملا خونسرد و منطقی باهاش صحبت کن و ازش توضیح بخواه ممکنه اولش قبول نکنه و زیر بار نره واسه همین سعی کن قبلش حتما مدرک جورکنی تا نتونه حاشا کنه .حالت تدافعی نگیر و خودتو بی طرف نشون بده.با هم صحبت کنید و سعی کنید با هم راه حل واسه موضوع پیدا کنید .قبلش اطلاعاتتو درباره زن دوم پدرت تکمیل کن و سعی کن ایراداشو گیر بیاری به بابات بگو یجوری که ازش زده بشه کم کم .فهمیدن علت اینکه چرا حاضر شده زن بابات شه هم میتونه کمک کنه.یه ادم عاقل هیچ وقت اینکارو نمیکنه مگر اینگه مشکلی داشته باشه.احتمالا بابات فکر میکنه خانمه عاشقش شده و دوستش داره از بابات بخواه امتحانش کنه به احتمال زیاد خلافش ثابت میشه.به بابات ثابت کن این خانم قصد نابودی زندگی شما رو داره مثلا همون بسته ارسالی به خواهرت میتونه مدرک خوبی باشه.فقط باید بتونی ثابت کنی.سعی کن یکمی هم خودتو افسرده نشون بدی و اینکه مثلا (خدای ناکرده)این موضوع میتونه باعث گرایش شما به مواد مخدر باشه.باباتون هم که اصلا دلش نمیخواد پسرش از دست بره کم کم به فکر میفته و تکلیف خودشو مشخص میکنه.راستی اگه میتونی ببین خانمه دور از چشم پدرت با مردای دیگه ارتباط نداره؟
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط ester
من هم با نظر جالب ester موافقم مخصوصا حالا كه احتمالا فهميده كه شما يه چيزهايي ميدونيد.
ضمنا اگر شما از يك نفر كه اقوام و آشنا نباشه كمك بگيري چي ميشه؟علني هم نميشه!همه ما به مشورت نياز داريم.
سعي كن احساسات خودت را كنترل كني تا تصميمات درستي بگيري
سعی کن چیزی نگی.زندگیتون خراب میشه.سکوت اختیار کن پسر جان.
اگر مامانت فهمید خیلی بد میشه.
البته میگن زن چراغ خونست.
حالا چه خوبه که خونه 40 چراغ باشه :-)
البته مزاح کردم.باباتون خلاف شرع که نکرده.نظر خودت چیه؟