RE: شوهرم دست به زن داره ...
وقتی با نامه پزشک قانونی به کلانتری بروی، شاهد هم می خواهند که معلوم شود که ضرب و شتم کار همسر خانم بوده است و نه کس دیگر و تازه اعضای درجه یک خانم هم بعنوان شاهد قبول نیستند. این را من با اطمینان می گویم.
من که به این نتیجه رسیدم که یا باید بی حیا باشی و وقتی که همسرت رویت دست بلند کرد، سر و صدا راه بیاندازی و همسایه ها را خبر کنی تا شاهد ادعایت شوند و یا اینکه بی خیال قانون، شخصی را اجیر کنی تا در ازای دریافت پول شوهرت را همانقدر که تو را زده، بزند. موشک جواب موشک!!!!!!!!!
RE: شوهرم دست به زن داره ...
من قبل ازارسال پستم متوجه پست شماره 3 نشدم،الان خوندم.
سوفياجون پيشنهاد ميدم از مشاور کمک بگيري.
RE: شوهرم دست به زن داره ...
بهتره فعلا فكر بچه رو از سرش دربياري تا بعد....اما خوب ميتوني تهديدش كني كه اگه يه بار ديگه دستتو رو من بلند كني ميرم و ديگه برنميگردم و .....طلاق ميگيرم .....شايد تهديد به طلاق جواب بده نظر استادان گرامي همدردي چيه!؟
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سلام دوستاى خوبم از اون هفته تا اين هفته نتونستم بيام اما عوضش خبراى داغ دارم ! و اونهم اين كه امروز هم يه دعواى مفصل و يه كتك حسابي خوردم! واقعا" كلافم ايندفعه حتا مثل دفعه هاى قبلى خيلى هم كريه نكردم شايد دارم كم كم عادت ميكنم ولى عوضش نميدونين جقدر كينه تو دلم جمع شده...
من 5 سال هست كه از ايران امدم امارات و همسرم هم اينجا بدنيا اومده و اينجا در اصل زادكاهش هست و هركز احساس غربت نميكنه!
كفتم كه ادم عصبي و به شدت برخاشكرى هست و براى اينجور ادم ها بهانه تراشيدن خيلي هم كار سختى نيست! نميدونم جرا انقدر اصرار دارين بدونين موضوع سر جى شروع ميشه ولي خب حالا ميكم تا كمي هم بخنديد! هفته ء قبل كتك كارى كرد به خاطر اينكه تخم مرغ خريده بود و توى ماشين نصفش شكشسته بود و وقتى اورد تو اشبزخونه به من كفت: جند تاييش توى راه شكست و بلافاصله جندتايي هم از دستش افتاد زمين و شكست! من خيلي اروم كفتم : عيبى نداره خودم جمع ميكنم تو برو بيرون و اون درحاليكه ميرفت كفت : جيه لجت كرفته كه مجبورى زمين و pak كنى؟ من هم كه ديكه عصباني شده بودم كفتم: نه ! لجم ميكيره كه وقتى نميتوني سالم بياريش خونه جرا تخم مرغ شونه اى ميكيرى؟ خب مدل جعبه اي بكير كه نشكنه! و بعد شروع كردم تخم مرغاى شكسته رو سوا كردن و انداختم محكم توي سطل... و ديكه نفهميدم جى شد! خون جلوى جشماشو كرفته بود منو محكم ميكوبيد به در وديوار و ميكفت تو goh ميخورى برت ميكنى! تو غلط ميكنى برت ميكنى! هر جى داد ميزدم كه بابا شكسته شكسته ميكفت حتا شكسته رو هم غلط كردى برت كنى .... و خلاصه دست هرزش رو روى من دراز كرد...
تورو خدا بجه ها اين موضوعيه كه ادم زنش و به خاطرش بزنه؟!
يعني من واقعا" بايد سر موضوع به اين سادكى كتك بخورم؟! واقعا" شادزى حرف قشنكى زدى شزهرم يه مرد روانيه اينو كم كم دارم ميفهمم و من رو هم مثل خودش روانى كرده...
امروز هم دعوامون شد سر اينكه اقا تصميم كرفت بدون من عيد بره كنسرت !!!!!!!!! حالا حتما: ميخندين ولي اينارو ميكم كه باورتون شه كه اين مرد جنون داره و نميتونه خودش روكنترل كنه! اولش با عزيزم و جونم و قربونت برم شروع كردم بعد يواش يواش كفتم كه تو مرد متأهلى و اكر هم قرار باشه برى با هم ميريم . هرجى كفتم زير بار نرفت كه نرفت و وقتى كفتم حق ندارى برى اكر ازدواج كرديم و براي من محدوديت هايي كذاشتى بس براى تو هم بايد محدوديت هايي باشه كفت ok! بس تو هم ديكه حق ندارى از خونه برى بيرون!( اينم بكم كه من هيج كجا بدون اون نميرم حتا كلاس هامو. منظورش از هيج جا نميرى همين جاهايي كه خودش ميبره و مياره بود!!!!!!!!!!!) منم كفتم تو اين سن و سال تازه بايد بشينم تعهد يادت بدم! كفت: وقتي به من اعتماد دارى و من هم قرار نيست اونجا كارى كنم بس نميتونى جلوم و بكيرى! خب من ميكم اكه قرار نيست كارى كنى مشكل جيه؟ با هم ميريم! اما اون همجنان در موضع خودش بود تا اينكه بعد از بك بكو مكوى طولانى درحاليكه همه جيز نرمال بود و داشتيم بحث ميكرديم يهو بريد روم و ايندفعه شاهكار بود جون لباسم و تيكه تيكه كرد و با مشت محكم ميزد توى سرم... درضمن حرفه اي هم شده ديكه به صورتم كاري نداره جون يه بار لبهام و تركوند و جون در معرض ديد بود خودش خيلي اعصابش خورد بود!
خلاصه اينم از بدبختى من شب عيدي! از صبح تا حالا دارم راه ميرم نفرينش ميكنم هرجند كه ميدونم انرزى نفرين به خود ادم برميكرده ولي از خدا خواستم حق اين مرد زور كو و وحشى رو كه من افتادم زير دستش رو بزاره كف دستش . و من باشم و ببينم كه اين تقاصش و بس بده...
امروز كفت برو كم شو ايران كفتم ok بس مهريم رو بده تا دست خالى نرم! بااينكه وضعش خوبه و خيلي هم براي من ولخرجه كفت: goh خوردى كه مهر ميخواى برو ايران ماهى 1 سكه برات ميفرستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !
این مردی که شما تعریفش می کنید دو حالت داره یا روانی یا از شما سیر شده. نه عزيزم به قول خودش دوستم داره ولي نه بودنم و ميخواد نه نبودنم!
ايكاش دختر بودم و هيجوقت ازدواج نميكردم ولى جيزي كه الان بهش فكر ميكنم اينه كه : كى ضمانت ميكنه من بعد از طلاق اوضاع بهترىداشته باشم؟؟ هيج كس.....
اگه قصدتون طلاق هست زودتر و اگه قصدتون ادامه هست ، زود تربچه دار شین ، شاید یک کم مهربون تر شد .
بخاطر شايد ها و ممكن ها حاضر نيستم ريسك كنم... بجه جه كناهى داره كه يه باباى وحشي داشته باشه؟ درثانى من الان كتك خوردنهاى خودم رو تحمل ميكنم بس فردا اكه بخواد با بجم هم اينكارو بكنه امكان نداره بشينم تماشا كنم اونموقع يه كارى دست جفتمون ميدم....
RE: شوهرم دست به زن داره ...
به من بكيد جه جورى به خونوادم بكم سكته ميكنن بفهمن! همينجورى بى مقدمه كه نميتونم بكن الو سلام خوبي مامان جون؟ من جند سال كه دارم اينجا تو سرى ميخورم حالا هم با اجازتون ميخوام طلاق بكيرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اخه كفتم كه همه, جه فاميل خودم ,جه فاميل همسرم , فكر ميكنن ما ليلى و مجنون هستيم از بس كه اين مرد مارموذيه! انقدر نجيب و سر بزيره كه اكه ببينيدش قسم ميخوريد حرفاى من دروغ بوده!
درضمن اينرو هم بكم توى خونواش تنها بجه اي هست كه سرتا سر كودكيش از باباش كتك ميخورده. تا سن نوجوانى هم كتك هاي شديدى ميخورده البته بماند كه الان محبوب ترين بجهء بابا مامانش هست ولي يه جورايي حس ميكنم از درون سر خورده شده و من قربانى باز شدن اين سرخوردكي هام....
RE: شوهرم دست به زن داره ...
راستي تهديد به طلاق هم براى مردهاى توى ايران كارسازه اينجا من هر موقع كفتم طلاق بدون اينكه بترسه با روى باز استقبال كرد ! در هر حالتى بازنده منم و ازين بابت از خودم متنفرم... امروز به من كفت طلاقتو بكبر و وقتى كفتم: نه عزيزم طلاق بدون مهريه نميكيرم كفت : خيالت راحت, انقدر ميزنمت تا خودت فرار كنى...نميتونيد 1 لحظه هم جاي من باشيد... امشب منو شام برد بيرون كه مثلا" خرم كنه . نميدونم جرا وقتي دختر بودم هميشه فكر ميكردم اين مسائل فقط يا مال زن همسايه ست يا مال تو مجلهء خانواده..! هركز تصور روزهاي وحستناكى مثل امروز رو نداشتم و امروز به خدا كفتم : خدايا اكه اشتباهي تو زندكي كردم كه حالا دارم تقا ص بس ميدم ديكه بسه خواهش ميكنم بسه ...ياد حرفاى قبل از ازدواجش مىافتم دلم ميخواد بكشمش جون اين حس به من دست ميده كه فريب خوردم... يادمه هميشه ميكفت: زندكى اي برات ميسازم مثل فيلم ها...
خب البته راست هم ميكفت, من بايد ميفاميدم كه سوفيا خانوم! همهء فيلم سينمايي ها عشق و عاشقي نيستند... اكشن هم داريم... درام هم داريم...
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سوفياي عزيز واقعا خدا به دادت برسه!!!در مورد اينكه گفتي شوهرت اونقدر موذيه كاملا دركت ميكنم چون شايان هم همينطوريه ظاهر آروم و مظلوم.
من كه ديروز براي اولين بار دو روز پيش براي اولين بار كتك خوردم دارم ديونه ميشم.عزيزم بهتره خانواده ها رو در جريان قرار بدي شايد فكر كرده بيكس و كاري و هر كاري بخواد ميتونه بكنه.
RE: شوهرم دست به زن داره ...
به نظر من اون آقا حق چنین کاری رو نداره و سریعا یه تصمیم جدی بگیر و اجراش کن اون چه حقی داره که شما رو کتک بزنه حتی اگر شما مقصر باشید به نظر منم باید خانوادتونو در جریان بزارین و سریع خام حرفای بی اساسش نشین اون اگه شمارو دوس داشته باشه نه شما رو میزنه نه بدون شما میره تفریح به نظر من باید یه فکر اساسی کنی اینکه نشد بیاد کتک بزنه ببرتت بیرون شام بهت بده دوباره روز از نو روزی از نو ایندفعه اگر حرفی برای جدایی بهش میزنی رو حرفت وایستا من فکر میکنم اون احساس میکنه شما رو حرفت نیستی اگر بفهمه که تصمیمت جدی یا خودش میره پیش روانپزشک تا مداوا شه یا یه فکری می کنه این که نشد زندگی
به: شوهرم دست به زن داره ...
سوفیای عزیز
تو زورت بهش نمی رسه؟
به نظر من به مردها نبایدرو داد
از فکر بچه هم که یکی از دوستان گفته بود بیا بیرون.
لپ کلام جلوش کم نیار
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سوفیا حان تا اونجا که من فهمیدم کلا خون کتک زدن تورگای مردان عرب است کلیت نداره ولی اونجورکه من دیدم اکثریتشون اینگونند.همینطورخشن وعصبانیت با همسرانشان درخانه..
عزیزدلم آدم یا باید بتونه توروابط باهمسرش بهبودی ببخشه واگر نمیتونه دورش را خط قرمز بکشه ...وحال اگر عاشقی پس باید همینطور یک کیسه بوکسی برای همسرت باشی تا دیگران همچنان درخیال واهی شما را لیلی ومجنون ببینند...(به عبارتی بسوزه وبسازه!!)
شما حق نداری آسایش را ازخودت بگیری به خاطر حرف دیگران چون به اندازه یه نخود فکرهای دیگران ارزش نداره جایی که شما تو این همه عذاب می کشی!!
اگر شما با حمایت خانوادت ازدواج کرده باشی راحتر میتوانی حرفهای چندساله دلت را بهشون بزنی اما اگر سرخود وبدون خواسته خانوادت ازدواج کردی بهت حق میدم نگران زندگی بعدازطلاقت باشی...اما خانمی بشین ببین شرایطت بعداز طلاق بهتر ازقبل از طلاقت نمیشه ..؟اگر قرارباشه به پاش بسازی ایشون یک مدت درمورد بچه دار شدن باهات راه میاد ولی بعدازمدتی بالاخره اون بچه را به زورهم که شد ازت میخواد....اینجورکه شما گفتی استنباط من براین است که شما طلاق بگیری شرایط بعداز طلاقت بهترازقبل از طلاقت نباشه بدتر هم نیست...دیگه ازسیاهی که رنگی بالاترنیست...اگر نمیتوانی جلوی شوهرت نیم من بشی و من من می خوای بکنی باید بهت بگم کاری را که آخر انجام میدی اول انجام بده ...متاسفانه قبح کاررا برایش ازبین بردی وقتی یک دفعه دودفعه دیدی دست برویت بلند می کنه نباید دیگه کار وبحث را به جایی می کشاندی که اینقدر خونسرد این حرکات زشتش را انجام دهد...کاری که نباید میشده شده اگر قراره به همین روال زندگیت ادامه پیدا کنه عزیزم فاتحه این زندگی را بخون وخودت را بیاربیرون ازاون معرکه....باور اگر مهارت زندگی داشته باشی قول میدم بعدازطلاق می توانی یک زندگی شیرینی روشروع بکنی ولی اگه می گی کشته مردش هستی باید باهاش کنار بیایی وبسازی.....