-
RE: ازدواج مجدد
با سلام به دوستان عزیزم آتنا ،زینب،عرفان،شایلان،honarmandو تاره که منو با پست مو شکافانه اش خوشحال کرد:228:
با جمع بندی نظرات شما به این نتیجه رسیدم که بهتره فعلا به ازدواج فکر نکنم تا خودمو پیدا کنم .شاید ادم تا ازدواج نکرده تحمل تنهایی براش راحتتر ه اما وقتی ازدواج کردی و طعم باهم بودن رو چشیدی تحمل رنج تنهایی به مراتب سختتر میشه البته به قول setarehداشتن نیمه گمشده برای مدت کوتاهی وازدست دادنش دردناکه مخصوصا وقتی احساس کم گناهی میکنی یا احساس میکنی حقت این نبوده :54:دوباره سر درد دلم باز شد بگذریم
راستی رفقا من امسال کنکور ارشد دارم لطفا برام انرژی مثبت بفرستید و برام دعا کنید:303:
در ضمن دنبال کار میگردم این معضل بیکاری هم بد دردیه البته من الان به خاطر شرایط جدیدم باید کار کنم چون زیاد تمایل به کار بیرون از منزل ندارم اما حالا...
به هر حال از اینکه برام وقت گذاشتید و باهام همدردی کردید خیلی ممنوننم امیدوارم یه روزی همتونو روی قله موفقیت ببینم
با تشکر:43:
-
RE: ازدواج مجدد
سلام فاطمه2
این کنترل خویشتن و تصمیم معقولانه شما نشانه شخصیت خود ساخته ای هست که حتما برای آن زحمت زیادی کشیده اید.
آرزو موفقیت روز افزون شما را در همه مراحل زندگی دارم.
-
RE: ازدواج مجدد
خيلي خوشحالم كه راه خودتو پيدا كردي او تصميم به جايي گرفتي ين كه بتوني كار پيدا كني و سرگرم شي هم خيلي خوبه چون اينجوري كمتر فكر مي كني و مشغول مي شي
-
RE: ازدواج مجدد
با سلام خدمت اعضای تالار
من توسط یکی از همکارهایم با سایت شما آشنا شدم .
من در سن 15 سالگی ازدواج کردم و صاحب فرزند دختری شدم نزدیک به دوسال و نیم است که از همسرم جدا شدم وحضانت دائم فرزندم را بر عهده گرفته ام.با توجه به اینکه الان من 25 سال سن دارم و دخترم 9 ساله است خانواده ام اصرار به ازدواج مجدد من دارند و پیشنهادهایی هم از سمت همکارهایم دارم ولی من نسبت به مردها دید خوبی ندارم و بدون فرزندم نمی توانم ازدواج مجدد کنم ؟:47:
-
RE: ازدواج مجدد
خوب تو اين مورد تصميم گرفتن خيلي سخت هست
به فرض آنكه شما به پيشنهاد ديگران به ازدواج فكر كنيد در اين صورت يه موضوع اين است كه شما نگران فرزند تان هستين چون معلوم نيست كه بعد از ازدواج چه شرايطي خواهد داشت.اگر فرزند دختر باشد اين نگراني بيشتر مي شود.دراين رابطه مي توان چنين جمع بندي كرد در هر صورت فرزند شما بعد از مدتي حتما از شما خواهد خواست كه پدرش را پيداي كني و با او ارتباط داشته باشي.بنابراين چه ازدواج كني و چه ازدواج نكني اين مشكل وجود دارد.
كمتر مردي پيدا مي شود كه فرزند شما را به عنوان فرزند خودش به حساب بياورد بنا براين در اين ازدواج بايد آنقدر علاقه قلبي بين شما و همسرتون وجود داشته باشد كه از طريق شما فرزند شما را دوست داشته باشد.
جدا از بد بيني شما به مردها به نظر شما دو راه بيشتر ندارين يا ازدواج كنيد و يا با فرزندتان زندگي كنيد.راه اول نيز دو حالت دارد يا مردي پيدا مي شود كه با عشق و علاقه به شما ،فرزند شما را نيز دوست داشته و يا فقط براي ازدواج بوده و عشق و علاقه آن معمولي و عادي است .به هر صورت در صورت انتخاب راه اول يعني انتخاب مردي كه واقعا شما را دوست دارد خيلي ايده ال است و به نظر اگر كيسي پيدا شد هيچ وقت تعلل نكن