عزیزم متاسفانه همسر من حشیش مصرف می کرد داستانمو لینک برات میکنم بخونش یه مقدار شبیه زندگیه تو
این لینک داستان من بد نیست بخونیش http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=4939
نمایش نسخه قابل چاپ
عزیزم متاسفانه همسر من حشیش مصرف می کرد داستانمو لینک برات میکنم بخونش یه مقدار شبیه زندگیه تو
این لینک داستان من بد نیست بخونیش http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=4939
خوب مشکل اصلی و اساسی زوجهای ما همین غرور هست که هیچ کدوم حاضر نیست غرورش رو بشکنه چون فکر می کنه کوچیک میشه.ببین عزیزم یک مرد مغرور هست .چرا؟ چون سرپرست خانواده هست چون خود را موظف می دونه از تو مراقبت کنه و بنابراین فکر می کنه هر کاری می کنه درست هست و در مقابل تایید تو را می خواهد.دوست داره از طرف تو تایید بشه. دوست داره حتی اگر اشتباه هم می کنه تو توی ذوقش نزنی.دوست داره به خانوادش ثابت کنی که در انتخابش اشتباه نکرده.وحالا اون ور سکه رو ببین مردها درسته ظاهرا اینجورین ولی باور کن دلشون بچه هست.مثل بچه لجبازی می کنن و دوست دارن لوس بشن و زنشون نازش بخره.پس یکی از سیاستهای شوهر داری اینه که ناز شوهرت بکشی. غرورت رو بزار کنارو بهش بگو من و تو غرور کاذب داریم و می خوای از خودت شروع کنی و غرورت رو له کن.با بچه 2 ساله چطوری حرف می زنی. باهاش اینطوری حرف بزن و لپش بکش و ببوسش.اگر تو رو نبوسید ازش بخواه بگو دلم برای بوسه هات تنگ شده. با هم بازی کنید از سر و کله هم بالا برید عین بچه ها.محیط خونه رو براش شاد کن.شاد باش و این ور و اون بپر وبرقص وبخند.تا اون هم دل مرده خودش رو زنده کنه. بگو می خوام یکی دیگه بشم.اگر حرکتی از کسی دیدی به روی خودت نیار وبهش بگو برای من تو مهمی نه افراد دیگه. بهش ثابت کن که مقصر تو نیستی چون اونا می خوان از آب گل آلود ماهی بگیرن و نشون بدن که تقصیر از تو هست. با خانواده شوهرت مهربون باش حتی اگر بدی دیدی.ادمهای حسود کارشون همینه. بر هم زدن زندگی عاشقانه.پس مطالعه خودت رو بالا ببر.کتاب رازهایی در مورد مردان حتما بخون.لبخند و هرگز از لبات بر ندار.نوازش و بوسه سیاست خوبی هست.به هیچ وجه عصبانیش نکن. حرفهای قشنگ بزن.شما دو عیب بزرگ داری که باید حتما ترکش کنی: غرورو بدبینی که نق و نوق به همراه داره.می دونی برای حل هر مشکا باید از خودمون شروع کنیم. موفق باشی
شادزي جون حرفات بهم جون مي ده
راستي نظرت راجع به ارسال اس ام اس براش چيه ؟ اگه مثبته براي حل اين قهري كه پيش گرفتيم، چي بنويسم براش ؟
مي دوني كه قهرمون سر اين بود كه با خواهرم هر وقت مي يومد خونه مون بي تفاوتي مي كرد ولي خودش انتظار داره كه پيش خونوادش خرابش نكنم.
توی زندگیت هرگز و به هیچ عنوان روش تلافی کردن رو انجام نده چون مشکل رو که حل نمی کنه هیچ بدتر هم میشه و کینه به وجود میاره.پس این روش رو برای همیشه حذفش کن.یعنی فردا رفتی پیش خواهرش تلافی نکن و با لبخند بهش سلام بده و احوال پرسی و بشین . اگر هم تونستی یه کپی بزن. البته اگر بتونی بهش نزدیک بشی و صمیمی که خوبه ولی نه به این زودی تا همه فکر کنن یهو عوض شدی .کم کم شروع کن. هر وقت خانوادت میخواد بیاد با حرفهای خوشکل و قشنگ آمادش کن و بگودیگه من رفتار گذشتم کنار گذاشتم و تو هم سعی خودت بکن.می خوام همه بدونن آرش من کیه و در موردش اشتباه فکر می کردن.براش با اس ام اس بگو: "از بابت همه ناراحتیها و دلخوریها ازت معذرت می خوام و برای ساختن یک زندگی قشنگ و دوست داشتنی به کمکت احتیاج دارم ومی خوام در کنارم باشی چون بیشتر از اونی که فکر کنی دوست دارم و بهت افتخار می کنم.برای دیدنت لحظه شماری می کنم عزیزم.دوست دارم یه دنیا. بوس واسه شوهریکی یه دونه خودم" اینو براش بفرس اگر دیدی اونجوری که می خوای جواب نمی ده بازم نازش بکش .گفتم که مردها بچه هستند و لوس می شن. نتیجه رو به من بگو !! شاد باشی عزیزم
شادزي عزيز هر چي بگي مي كنم در مورد شوهرم
اما در مورد خواهر شوهرم خيلي امتحان كردم دو سه جلسه بهتر شده بعد دوباره روز از نو روزي از نو چون با آرش قبل از من خيلي عياق بود به نظرم فكر مي كنه من اونو ازش گرفتم
خوب با خواهر شوهرت حرف بزن تا اگر تفکر اشتباهی هست از بین بره.سعی کن جوری احساس کنه انگار داره با خواهر خودش حرف می زنه.بهش بگو اصلا فکر نکن من برادرت رو بردم بلکه فکر کن خدا یه خواهر دیگه بهت داده.می دونی چرا روز از نو روزی از نو شد؟ چون تو داشتی تلافی می کردی و همه چیز خراب کردی. قرار شد این روش حذف بشه. . ایشالا که نتیجه میگیری
دوست خوبم تو اول باید خودت رو اصلاح کنی شوهرت اگر ذختر عموشو ویخواست که قبل از تو دیده بودش خوب باهاش ازدواج میکرد ولی حالا کاری نکن که از کردش پشیمون شه من نوشته هاتو خوندم بیشتر به دلیل حسادتهای ساده زنانه ست سعی کن به شوهرت اعتماد کنی بهش غر نزن تو دوست نداری میتونی حجابت رو حفظ کنی ضمنا باید باور کنی که مادر قبل از تو بوده و همیشه خواهد بود نباید انتظار داشته باشی مهر مادرش رو فراموش کنه سعی کن با آرامش برخوردکنی کمتر بهش گیر بده بهش توهین نکن مطمئن باش زندگیت گلستان میشه
فاطيما جان ممنون از همدرديت
مي دونم خودش هم هميشه مي گه من اگه اونو مي خواستم با تو ازدواج نمي كردم ولي چون شوهرم دهن بينه و هر چي مردم بگن قبول داره ( تنها كسي كه حرفاش براش مهم نيست منم) هميشه فكر اينكه راحت هر كسي مي تونه از راه بدرش كنه عذابم مي ده و براي همين خيلي روش حساسم هميشه به خودش هم مي گم كه من به خودت اعتماد دارم ولي به اطرافيان نه هر لحظه حس مي كنم كه مي تونن روت نفوذ كنن هميشه مي گه من هيچوقت بهت خيانت نمي كنم ولي با همه اين حرفها مثلاً وقتي مي بينم به كسي هايي كه جلوش بپربپر راه مي اندازن رو مي ده نمي تونم رو حرفي كه گفته حساب وا كنم تازه اين تنها حرفش نيست روي هيچ قولي كه تا الان داده پايبند نبوده ...
روش محبت و دلش رو بدست آوردن رو خيلي امتحان كردم اون موقع خوب هست ولي دوست داره فقط من ببوسمش يعني عين يه دختر بچه خودش رو مچاله مي كنه توي بغل من كه نوازشش كنم بدون اينكه فكر كنه آخه بابا اين وسط من دخترم نياز به نوازش دارم نه يه مرد آخه تا كي نوازشهاي بي جواب ، كادوهاي بي جواب ، ارزش دادن هاي بي جواب،...
نمي دونم كار درستيه يا نه ولي اين بار مي خوام از يه در ديگه وارد بشم اون با خانواده خودش باشه من هم با خانواده خودم يعني اون كه به خانواده من اهميت نمي ده خب اون روزهاي تعطيل بره خونه مادرش اينا من هم خودم تنها برم نمي دونم روش درستيه يا نه ولي خب ديگه مي خوام ببينم اينجوري چه نتيجه اي مي گيرم وقتي خونوادش بيان خونه مون تصميم گرفتم به جاي خوش و بش و خوش اومدين عين آرش كه با خانواده من مي كنه سكوت كنم و فقط بشينم
كســــــــــــــــــي تا الان اين راههها رو امتحان كرده و نتــــــيـــــجه اي هم گرفته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رز روشن عزيز از اينكه همسرت راضي شده كه به كنگره بره خيلي خوشحال شدم و از اينكه تونستي توي شب تاريك يه روزنه اي براي يافتن روز روشن پيدا كني خوشحال تر.
ولي من نمي دونم از كجا بايد برم و آي ديم رو عوض كنم؟چون شادزي جون ازم خواسته كه عوضش كنم