نه انی جان
من خیلی سعی میکنم به خودم برسم و به شوهرم محبت کنم ولی متاسفانه شوهرم دیگه چندان شوق و ذوقی نداره. میدونید اون خونه مثل یه زندان میمونه واسم . اینقدر کوچولو و تاریکه . ولی هیچ چیز مثل تنهای عذابم نمیده. شوهرم میاد یه سر میزنه و میره. میخواد مامانش ارز دستش ناراحت نشه. پس من چی؟ من کمبودامو با چی جبران کنم؟