RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
واااااااااااا
یعنی چی می خوای کارشناسی را ول کنی
اینجا بدون کارشناسی که دیگه هیچ کاری نمی تونی بکنی
ببین من با مدرک لیسانس از بهترین دانشگاه ایران در بهترین رشته ها بودم با زبان انگلیسی کامل و کلی مقاله و این حرف ها اومدم اینجا باز مشکل دارم فکر می کنی اینها دانشجو چطور انتخاب می کنتد؟ باید حتما سابقه درجه یک داشته باشی
در ضمن تنهایی را میشه تحمل کرد ولی سن ات که کمی بره بالا و وقتی بیای اینجا ببینی همه جفت جفت تو بقل هم هستند اونوقت می فهمی تنهایی واقعا یعنی چی
ببین من هیچ وقت از مشکلات مالی اینجا تو را نترسوندم ولی از تنهایی می ترسونمت!!!!!
من در باره شما نمی دانم ولی منم خودم تا جایی که تونستم در ایران دوام اوردم دیگه واقعا خانواده ام می خواستند که اینطور من را رد کردند تو هم سعی کن اگر می خواهی برای کسب تحصیلات بالاتر به خارج بری، حداقل درست اقدام کنی که ان شاءالله موفق بشوی.
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
ببخشید ولی یک سوال ذهن منرا درگیر کرده ؟اگر کسی که اهل دیسکو نیست و آدم سالمی است و خوب بالاخره هم ایرانی است با تمام روحیات (خونگرمی و...)چرا برای فرار از یک مشگل که در وطنش دارد هزار مشگل در غربت انتخاب میکند ؟آخرش چه میشود ؟حالا اگر آدم برود درس بخواند برگردد یا کار کند برگردد یا یک جوری ارتباطش را با کشورش حفظ کند یه چیزی !بالاخره کسی که در این کشور بدنیا آمده مدرسه رفته یا دانشگاه رفته نباید دلش به دوستی ،خاطره ای ،.. وابسته باشد !اصلا" برود مثل یک توریست شهرهای زیبایمان را ببیند !من تعجب میکنم که برخی عاقبت بقیه را میبینند ولی باز هم دنبال رفتن و ماندن در خارجند البته من ریشه غربت را در قطع رابطه با وطن میدانم وگرنه خیلیها میروند و میایند
وحتی همسر خارجی دارند ومشگلی هم ندارند .امیدوارم یک نفر منطق رفتن و ماندن را توضیح دهد !
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
سلام
omed :
من در ایران جایی نداشتم چون خانواده ام نمی خواهند که من ایران باشم حتا علاقه ای ندارند که من با یک ایرانی ازدواج کنم حتی به من می گن یک مدت با یک خارجی باش خوشت هم نیامد راحت ولش می کنی میری سراغ یکی دیگه، اصلا نیاز نداری درگیر کارهای مسخره و دست و پا گیر ایرانی ها باشی
من یک دخترم وقتی در ایران خانواده ام من را نمی پذیرند من کجا می توانم بروم؟؟
ولی اینجا ازادم. کسی حتی نمی پرسه و براش مهم نیست که خانواده من کی هست و چه عقیده ای دارند ولی در ایران برای یک دختر تنها که با خانواده اش مشکل داره کجا جا داره؟ هزار تا وصله بهش می چسبونند.
پدر و مادر من یک بار من را در سن 17 سالگی با بدترین شرایط من را به جایی فرستادن که حتی زبان بلد نبودم و خیلی از فقر زجر کشیدم بعد که امدم ایران بسیار خوب از من استقبال کردند من هم زیاد نمی دیدمشون چون من دانشگاه ام یک شهر دیگه ای بود و فقط هر چند ماه یک بار می دیدمشون. آنوقت با من مشکلی نداشتند و مشکلات من وقتی شروع شد که درسم تمام شد و بر گشتم خانه و دوباره همان کارهای قبلی به هیچ عنوان توجهی به من نمی کردند و حتی به خواستگار های من. با همه رابطه قطع کرده بودند و ما در اون شهری که بودیم هیچ فامیلی نداشتیم فقط دوستانی غیر صمیمی داشتیم پس کی می توانست به من کمک کنه؟ من 2 سال در خانه ماندم و فقط انها معتقد بودم که باید برم خارج برای همین خیلی از خواستگارهایم را بدون اینکه به من بگوییند رد می کردند آنهایی هم که من می گفتم انها حتی تحویل نمی گرفتند که بیایند. خانواده من از نظر مالی خوب هستند ولی به من پولی نمی دادند. زیاد به درسم هم توجه نمی کردند چون براشون مهم نبود فقط دوست داشتنید به قول خودشون من خودکفا بشوم.
من هم دوباره تصمیم گرفتم به خارج بروم به امید اینکه حداقل اینجا بتونم خودم تصمیم بگیرم و هر طور که دلم می خواد زندگیم را بسازم
در ضمن من در ایران بسیار بیشتر غریب بودم تا اینجا. حداقل یک شانس دیگری دارم.
من اینجا مورد احترام هستم و از من قدر دانی میشه.کارم خیلی خوب پیشرفت کرده انگار تمام زحماتم در ایران اینجا جواب داده اند. فقط دوست ندارم با خارجی ازدواج کنم. من خیلی روی ایران متعصب هستم و خیلی دوست دارم که بر گردم ایران ولی می خواهم این بار یک پناهگاه انجا داشته باشم. برای همین هم دنبال یک ایرانی هستم که با اون بعد از تمام شدن درسم به ایران برگردم ان شاءالله. خانواده ام فقط برای یک مدت کوتاه و بازدید من را قبول دارند و بهتره که من ایندفعه درست و حسابی به ایران بر گردم. من فقط از تنهایی و بی کسی درد و دل کردم و دوست دارم نظر شما را برای بهتر تحمل کردن این تنهایی را بدونم.
همیشه شاد و موفق باشید (;
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
این جمله هم به در بالای همین صفحه دیدم. شاید بهترین چیز در مورد من باشه
"هوا ضروری ترین نیاز جسم است و درک شدن و مورد احترام قرار گرفتن حیاتی ترین نیاز روح قلب"
این نیازی بود که من را به اینجا کشاند
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
من 100% بت حق میدم!
واسه یه دختر رفتار اینطور خونواده زجرآوره البته واسه همه همین طوره پسر و دختر اما دختر بدتره!ای داد!
فضولیه خیلی دلم می خواست دلیل خونوادتو واسه اینکار بدونم خواستی هم پیغام بده! راجع به کارشناسیم باید بگم من کاردانی دولتی دارم و کارشناسی آزاد اراک که هنوزم شروع نشده و من 2 ترم مرخصی گرفتم آخه هنوز کاردانیم تموم نشده و بخاطر وضع خوب تحصیلیم قبول شدم! من فکر نمی کنم کسی کارشناسیه آزاد رو قبول کنه!
یاعلی:72:
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
سلام mke
خانواده من اینطور فکر می کنند و شاید هم می خواهند خودشان را درگیر مساله ازدواج بچه هاشون نکنند. خدا بهتر می دونه
در هر صورت که من الان اینجا هستم
در ضمن کارشناسی ازاد باز هم بهتر از فوق دیپلم هست. ولی سعی کن برای کارشناسی سراسری اقدام کنی ان شاءالله موفق می شوی
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
بابا ماشاا.. یه پا برای خودت مردی (منظورم از لحاظ جنسیتی نیست )همین که به وطنت تعصب داری زندگی مشترک با خارجیها را انتخاب نمی کنی ،اصالت و ریشه خود را حفظ کرده ای ( البته با تمام نامرادیها )خیلی مردی !میتوانی مثل خیلی از پسرهای ایرانی مقیم خارج برگردی ایران مثلا"چند انجمن علمی یا دانشگاهی مطلب ارائه کنی و...بالاخره شاید همسفرت را پیدا کردی وباز برگردی. اگر هم نشد اتفاقی نیافداده باز سال بعد! هم ارتباطت را حفظ کردی وهم تلاش نمودی من فکر میکنم خودت به تنهایی با توکل و اعتماد به نفس موفق خواهی شد .
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omed
بابا ماشاا.. یه پا برای خودت مردی (منظورم از لحاظ جنسیتی نیست )همین که به وطنت تعصب داری زندگی مشترک با خارجیها را انتخاب نمی کنی ،اصالت و ریشه خود را حفظ کرده ای ( البته با تمام نامرادیها )خیلی مردی !میتوانی مثل خیلی از پسرهای ایرانی مقیم خارج برگردی ایران مثلا"چند انجمن علمی یا دانشگاهی مطلب ارائه کنی و...بالاخره شاید همسفرت را پیدا کردی وباز برگردی. اگر هم نشد اتفاقی نیافداده باز سال بعد! هم ارتباطت را حفظ کردی وهم تلاش نمودی من فکر میکنم خودت به تنهایی با توکل و اعتماد به نفس موفق خواهی شد .
انتخاب نکردن زندگی مشترک با خارجی ها مردونگیه؟ و احتمالا انتخاب کردن زندگی مشترک با خارجی ها نامردی!!
من به دلیل شرایط کاریم، دوستهای کاری خارجی (دختر خانوم) داشتم و همیشه از منطق اونها لذت می بردم. به شدت کم توقع بودند و اتفاقا یکیشون که البته 35-6 سالش بود و ازدواج نکرده بود می گفت خانومهای یونانی(ایشون یونانی بودند) اتفاقا کار خونه رو به راحتی انجام می دن و اینطور نیست که به آقایون بسپرند.
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
منظور من اعتماد به نفس این خانم است که هنوز اصالت ایرانی خود را حفظ کرده وگرنهSORENA-ARMAN:همه ما انسانها بنده خدائیم !!!
RE: تنها تو این غربت چه کنم؟؟؟
خدایا کاشکی مسلمان نبودم، کاشکی هیج وقت با فرهنگ ایرانی بزرگ نمی شدم، انوقت می توانستم مثل همین ها زندگی کنم. اگرچه زیاد به هم حسی ندارند و همه این روبوسی ها و عشق بازی هایشان زیاد دوامی نداره، ولی حداقل از درد تنهایی رنج نمی برند.