RE: آيا هر زندگي اي ارزش حفظ كردن رو داره ؟؟
mohat جان شما راست ميگي ، من هم وقتي اين موضوعات واسه كسي پيش مياد واقعا غصه ميخورم ، وقتي خودمو جاش ميذارم ميبينم واقعا نميتونم همچين زندگي اي رو تحمل كنم ، زجر آوره !!
من فكر ميكنم هدف هر كسي از ازدواج اين باشه كه به آرامش برسه و بتونه با كسي باشه كه دوستش داشته باشه و پا به پاي هم زندگيشونو جلوببرن و عاشقانه زندگي كنن ، اگه اين نبود كه والا آدم خونه ي باباش راحت تره كه زندگي كنه !! پول تو جيبي كه ميگيره ، اگه نگيره هم ميتونه بره كار كنه ، هم خونه هست و هم يه خانواده كه دوستش دارن ، خيلي بهتر از زندگي با مرديه كه دنبال هوسشه ، غير از اون زنهاي ديگه توي زندگيش هستن ، اصلا ممكنه كلي بيماري به زنش منتقل كنه ، همش تحقير و توهين ، همش سركوفت و حس ها ي بد !!!!
من خودم اگه باشم ، مخصوصا اگه اولهاي زندگيم باشه ، حتي يك لحظه هم در جوار همچين مردي زندگي نميكنم ، حتي يك لحظه ، حتي دليلشم نميخوام بدونم چون هرچي هم باشه غير قابل قبوله !!! مگه آدم چند سال زندگي ميكنه ؟ فكر كن مثلا 30 سالگي بفهمي كه شوهرت اين كارها رو ميكنه ، جداشي و 50 سال بقيه ي زندگيت رو توي تنهايي بگذروني بهتر از اينكه كه بيشتر از دوبرابر سنت مجبور باشي اين مرد و معشوقه هاشو توهين هاشو به جون بخري ، تازه بعد هم بگن تقصير خودته كه واسش دلبري نكردي يا اينكه بگن بيشتر واسش دلبري كن !! اه اه منزجر كننده است ، خودتو بزك كني واسه يه گرگ كه هوس بره هاي ديگه رو نكنه !!!
غير قابل تحمله
خدا به خانم هايي كه مجبورن اين شرايط رو تحمل كنن صبر بده !! واقعا كه خيلي زجر ميكشن
خانم Danialmaman واقعا وقتي شنيدم متاثر شدم ، بچه ها خوب راهنماييتون كردن ، اميدوارم درست ترين تصميم رو بگيرين
موفق باشين
RE: آيا هر زندگي اي ارزش حفظ كردن رو داره ؟؟
به نظر من هم موندن در اين زندگي حماقت محض است ...ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه زور واجبار نميشه كسي رو به زندگي اميدوار كرد و در زندگي نگه داشت .....مي تونيم جسم همو به بند بكشيم اما روح و قلب كسي رو نمي تونيم به زنجير بكشيم ..اوني كه مي خواد بره بايد گذاشت بره .... و زندگي اجباري ..جر عذابي دو طرفه نيست ....
RE: آيا هر زندگي اي ارزش حفظ كردن رو داره ؟؟
سلام رویا جان. زنانی که در عوض خیانت شوهرشان بجای اینکه شوهرشان را مقصر بدانند می روند سراغ زنی که شوهرشون عاشقش شده دلیلش اینه که:
"زنان نسبت به بی وفایی شوهران خود حساسن و در مواجه با احتمال بی وفایی عاطفی شوهرشان واکنش قویتری نشان می دهند اعم از اینکه بی وفایی به عمل جنسی انجامیده باشد یا نه.
زنان در مقابل بی وفایی عاطفی و جنسی همسرانشان حسادت نشان می دهند و برانگیخته می شوند تا این حسادت خود را جبران کنند که راهی جز ماندن در زنئگی و برداشتن مانع(زن دوم) نمی بینند.