اول يه سوال داشتم از omed عزيز، گفتي تا جاييكه شاهد بودم يعني همه ي اين ها رو ديدي؟
دوم اينكه من در مورد همشون كنجكاوم ولي اول 1 و 4 رو بگو.
نمایش نسخه قابل چاپ
اول يه سوال داشتم از omed عزيز، گفتي تا جاييكه شاهد بودم يعني همه ي اين ها رو ديدي؟
دوم اينكه من در مورد همشون كنجكاوم ولي اول 1 و 4 رو بگو.
سلام !
1- آدمی میشناسم که نزدیک 100 کیلو گرم جرم و حدود 30 کیلوگرم اضافه وزن داشت و روز اول ورود به باشگاه فشار خونش افتاد ، بیحال شد و همه بهش خنیدن ! همون فرد الان یکی از معروف ترین استادان همون رشته ی ورزشی در سطح کشوره ، با سنی بسیار کم !!!
2- آدمی میشناسم که با حداقل امکانات و در دورترین نقطه از شهر خودش (با حدود 2000 کیلومتر فاصله) درس خوند و الان یک از مدیران دولتی و مدرسان موفق دانشگاه دولتی کشوره ...
...
:shy::72:
اول: تشکر میکنم از آقا یا خانم asrin gozali:
چون الگوهایی را در ورزش و علم معرفی نمودند که اگر اطلاعات بیشتری از راز موفقیت این آقایان ارائه کنند ممنون خواهیم شد .:73:
دوم:سرکار خانم sahar.sh:
بله هر چهار نفر از اقوام و آشنایان هستند و نقل قولها از نزدیکترین دوستان و فامیل به این اشخاص است و برخی هم از طرف خودشان واما موارد :
1-در یکی از روستاهای نزدیک اصفهان در حدود 60 سال پیش متولد شده خیلی شیطان و بازیگوش بوده و همیشه از درس فراری تا سن حدود 16 سالگی که متوجه میشود یکی از اقوام در حال گرفتن دیپلم و رفتن به دانشگاه است میرود در روی تخته سنگی بیرون ده و با خود میگوید که درس که نخواندهای پول هم که نداری حالا چند سال دیگر باید بروی پادویی همان فامیلت در همان وقت هواپیمایی از روی آسمان ده رد میشود با خود میگوید آنقدر درس میخوانم و آنقدر پولدار میشوم که هزاربار سوار طیاره شوم !بعذ هر سال دو کلاس وبرخی را جهشی میخواند دیپلم میگیرد و وقتی 25 سال هم نداشت فقط با یک کت وشلوار ولی با اعتماد به نفس بینظیر به آمریکا میرود میگوید وقتی از هواپیما پیاده شدم دو ساعت تمام گریه میکردم که من کجا آمدم !!ولی درس میخواند و کار میکند وکار میکند و درس میخواند تا با نمرات ممتاز فوق لیسانس میگیرد وچون شاگرد ممتازی بود در همان زمان به استخدام شرکتی بزرگ در میاید و با پشتکاری بی نظیر یکی از موفقترین مدیران آنجا میگردد او سالی یکی دو بار میاید و خیلی زادگاهش را دوست دارد و به آن افتخار میکند و بارها برای توسعه انجا کمک کرده است:227:
4-بسیاری از روستاییان وقتی به تهران میامدند چون جایی نداشتند همگی باهم در خانه هایی که حیاط بزرگی داشت و دارای اتاقهای زیادی بود ساکن میشدند (مثل فیلمهای قدیمی) و چون وضعی نداشتند به جای قالی و یا حتی زیلو از کارتن استفاده میکردند ولی این با هم بودن حسنی که داشت کمک در کار وکاسبی بود که همه در یک صنف متمرکز میشدند و این قدرت زیادی به آنها میداد و کسی که میتوانست از این وحدت درست بهره ببرد کسی است که بعد ها
با مدیریت درست ثروت زیادی بدست آورد رمز کار در خود باوری ،مردم داری ،توکل و البته شاید هم کمی شانس و اقبال است
خواهش میکنم omed جان
رازی در کار نیست !!! هر دوی اونها زحمت کشیدند ! همین ! :shy:
:72::72::72: