RE: با همسرم چگونه رفتارکنم که دوستم داشته باشه
سلام به نظر من تحقیق کن این مریم چه خصوصیاتی داره که تو نداری چی میگه چی میپوشه چه عطری میزنه؟ تو هم تا یه مدت همون کارارو بکن. هر چند میدونم دلت از همسرت پره ولی عشق و دوست داشتنو ازش نگیر وحتما پیش یه روانشناس مجرب برو خیلی کمکت میکنهاگه مشکلت حل نشد به این دوست ایمیل بزن ومشکلت کاملا بنویس و ازش راهنمایی بخواه کمکت میکنه
ادرسش :www.pishgooye_asemani@yahoo.com
RE: با همسرم چگونه رفتارکنم که دوستم داشته باشه
سلام دوست عزيزم
به نظر من كه چون اين زندگي شكل گرفته بايد براي حفظ و نگهداريش تمام تلاشتو بكني و اگه تمام راه ها رو رفتي و به هيچ عنوان جواب نداد و همچنان سرد و بي روح بود و به فكر مريم خانوم اون موقع بايد فكر جدايي بيوفتي
الان تا ميتوني بهش عشق بده اونم ابراز علاقه هاي جذاب و منطقي نه كاراي بي نمك و غير معمولي.طوري بهش محبت كن كه گويا اصلا از اينكه در گذشته چه اتفاقاتي رخ داده ناراحت نيستي.بهش بفهمون از اينكه الان و در اينده ميخواي در كنارش بموني راضي هستي. خودت رو براش آراسته كن و از در كنارش بودن لذت ببر اين حس ناخوداگاه به طرف مقابل القاء ميشه ولي يه كم بايد صبور باشي..........و در ضمن زياد بهش گير نده و اونو به خاطر كارايي كه ميكنه مورد بازخواست قرار نده . لازم نيست از اين كاراگاه بازي هاي تابلو انجام بدي .فقط دورادور و خيلي خيلي خيلي نا محسوس كاراشو زير نظر داشته باش( منظورم اين نيست كه هر روز صبح باهاش از خونه بزني بيرونو ببيني كجا ميره و چي كار ميكنها......اصلا اصلا........) اين حس رو بهش منتقل كن كه الان بهش بي اعتماد نيستي و بهش بفهمون كه نبايد از اين اعتماد و اطمينان تو سوءاستفاده كنه........
اصلا اين مساله رو براي اطرافيان(منظورم اعضاي فاميل و نزديكانه) بازگو نكن (البته از يه مشاور خوب و مجرب كمك بخواه ) ....اين طوري كار زشتش كم كم تو ذهنش كوچيك جلوه ميكنه و با خودش ميگه حالا كه همه ميدونن پس بذار دوباره بيشتر و علنا اين كارمو تكرار كنم. حالا كه آب از سرمون گذشت چه يك وجب چه صد وجب.........
اصلا كي ميگه كه اگه درست منطقي باهاش رفتار كني و بهش عشقو محبت بدي بازم ترو دوست نميداره......نه گلم...محبت سنگ رو هم آب ميكنه چه برسه به آقا محمد شما رو.....فقط چون شايد از اين جداييشون زمان كميه كه ميگذره هنوز خاطره هاش براش تداعي ميشه..........