خیلی ممن.نم tiktak mehrdad joker saba ,...
نمایش نسخه قابل چاپ
خیلی ممن.نم tiktak mehrdad joker saba ,...
سلام
خونوادت با دوستی مخالفن چون میترسن کسی ازت سوء استفاده کنه.اگه طرف بیاد خواستگاریت که نمیگن چون با هم دوست بودین نمیذاریم ازدواج کنین.بعدشم اگه خیلی اصرار کنی کوتاه میان.این دوستیو به هیچ وجه اینجوری ادامه نده.بلاخره که باید بیاد خواستگاریت.چه الان چه 2 سال دیگه چه فرقی می کنه؟
سلام
joker عزیز ، من امسال و پارسال دو سه تایی خواستگار داشتم ، بابا هر دو رو بدون اینکه صحبت زیادی بشه رد کرد و اصلا نخواست خودش یا من بهشون حتی فکر کنیم ، چون من درسم رو تموم نکردم .
من می خواستم چهار پننج سالی حدااقل صبر کنیم تا همه شرایط به جز خبر دار شدن خانوادم فراهم شه ، ولی می خوام یه جورایی رو حرف شما و چندتا دوست دیگه که گفتند هرچه زودتر این کار بشه بهتره ؛ می خوام با سعید هم در میون بزارم که تا سال بعد که میشه خرداد 89 بیان خواستگاری
درسته شاید اگه خیلی یاد بخوایم صبر کنیم مشکلات دیگه ای هم بوجود بیاد
بله joker جان بلاخره که میاد خواستگاریم و من که همیشه این نگرانی رو دارم چه بهتر که زود مطرح بشه ، و شاید ترس و وحشت ی هم که من از اون موقع دارم منو رها کنه که حتی یک لحظه هم از ذهنم بیرون نمیره
اینکه پدر شما فکر میکنه سنتون مناسب نیست. به رفتار خودتون برمیگرده. اگر بزرگانه رفتار کنین و تو همه مسائل با منطق تصمیم بگیرین مطمئنا این نظر پدرتون نسبت به شما عوض میشه و میتونن بهتون اطمینان کنن. به سنتون ربطی نداره به رفتارتون مربوطه که تا چه حد مسئولانست.
امیدوارم موفق و شاد باشین.
سلام
همینه درسته pooarot ممنونم
نظر بابا در مورد من بیشتر میتونه به رفتارم ربط داشته باشه نه سنم
بله عــــــــــــــــــــــــ ـــالیه pooarot خان
من خیلی تو این فکر بودم و همش می خواستم کاری کنم که خونوادم بفهمن که دیگه بزرگ شدم ولی تا الان اینو کسی بهم نگفته که ...
حالا دیگه مطمئن شدم و محکم
تشکر فراوارن فـــراوان
مارو از نتیجه کاراتون وتصمیماتون بی خبر نزارین.
سلام
وقت بخیر !
امروز رفتم برای ترم جدید دانشگاه ثبت نام کنم >> نمی خوام معدلم کمتر از 19 شه
همه حواسم رو جمع می کنم که زین پس به قول pooarot هر کار کی می خوام بکنم و تصمیمی که بگیرم با منطق و عقلانه باشه ( نه بچه گانه ) pooarot خان فعلا که اتفاقی پیش نیومده که بخوام کاری کنم یا تصمیمی بگیرم ولی در مورد خوردم و سعید که ترس و دلهوره همه وجودم رو گرفته هر چی بشه میام و با شماها درمیون میزارم
حالا یه چیز دیگه اینکه : سعیدم چند روز دیگه می خواد بیاد باز شهر ما که همدیگه رو ببینیم و من نمیدونم چکار باید کنم ؟
خیلی خیلی ازتون ممنــونم
سلام
تقریبا6 ماه از نوشته های قبلم تا الان میگذره
من و سعید بیشتر از پیش به هم علاقه مندیم
هنوز خانواده ام از چیزی با خبر نشده اند و البته به جز داداش بزرگه که ... تهدید شدم به اینکه حتی کـوچکترین کاری اگه ازم سربزنه که باز متوجه بشه با سعید رابطه داشتم حتی به اندازه یک تک زنگ ، کارم ...:54:
ولی من نمیتنم واقعا نمیشه که رابطه نداشته باشیم
حتی 2 روز پیش که مسموم شده بود و من 8، 9 ساعتی ازش خبر نداشتم انگار تو ان دنیا نبودم هیچی نفهمیدم تو اون روز که چی گذشت
من خیلی احترام و علاقه دارم به خانواده ی خودم
بابا دیگه اعتماد کامل دارن بهم دیگه اجازه بعضی کارها رو بهم میدن (خیال می کنند و خبر ندارند که من باز با سعید رابطه دارم)
سعید بنابه مدارکی فقط 5 ماه سربازی داره، از دی شروع میشه
من هم سه ترم برای اتمام دانشگاه
ارتباطمون هنوز پنهانی ادامه داره
ارتباط پنهانی
اشتباه
ای کاش قبل از اینکه خودمان تجربه ی دیگران شویم از تجربه های دیگران اسفاده کنیم
سلام
بله
میدونم کاملا میدونم که اشتباه ِ
ولی نمیدونم دیگه چکار میتونم بکنم
:47: