نمایش نسخه قابل چاپ
dostehmeh عزيز
100% درست گفته به حرفهاش گوش كن ، ضمنا اين رو بدون كه سارا خانوم خيلي بچه است و ممكنه تحت تاثير اطرافيان قرار بگيره((حسود-بد ذات))
اگه بتونيد اين رابطه رو رسمي كنيد حرف و حديث فاميل تموم ميشه.ضمنا اين رو هم بدونيد شما الان با هر دختر ديگه اي هم ازدواج كنيد قبل از شما تجربه دوستي رو داشته...........
موفق باشيد
سلام دوست عزيز
شايد الان دير باشه كه من بخوام چيزي بگم خوب من تازه مطلب شما را خواندم با بعضي از دوستان موافقم اما يه دليل قطعي هست و اون اينكه اون بخاطر شرايط شما نمي خواد شما را از دست بده و احتمالا يكمي هم بخاطر اينكه پوز دختراي فاميل را بزنه و اينو بدون كه توي هر ازدواجي 50 درصد رضايت خودتون و 50 درصد رضايت خانواده ها براي داشتن يه زندگي دائمي حرف اول را مي زنه چون شما بجز خودش بايد با خانواده اش و اون هم متقابلا با خانواده شما زندگي كنه و عملا مادر شما موافق قضيه نيست و دوم اينكه مطمئن باشيد حسي كه شما نسبت بهش داريد كافي نيست و عشق و دوست داشتن هم نيست شايد يه جور دلسوزي باشه و يه حس نسبت به اون دختر ولي با شرايطي كه وجود داره بهتره بدونيد كه در آينده شرايط بهتر نخواهد شد ايشان به اعتقادات شما پايبند نيست فقط براي جلب شما حاضره تظاهر كنه كه مطمئنا بعد از مدتي خسته خواهد شد عاقلانه فكر كنيد هميشه عقل بهترين راهه با اينكه سختگيره ولي شما فكر كنيد اگر اون دختر زيبا نبود باز هم همان احساس را داشتيد و سوم اينكه شما هم يكم نسبت به حرفهاي اطراف كه زده مي شه مي شه گفت خيلي زود تحت تأثير محيط هستيد پس اول بايد خودتان را اصلاح كنيد و فراموشي چيزي است كه مي شه باهاش راحت كنار اومد با سركار رفتن و انتخاب كسي كه واقعا مناسب زندگي باشه خيالتون راحت اگر همينقدر مقيد بمانيد و دل به خدا بسپاريد و شك نكنيد و سعي كنيد ايشان را كنار بگذاريد هر زمان كه لازمه شخص مورد نظر را پيدا مي كنيد باور كنيد اين شخص شايسته شما نيست و اصلا قابل اعتماد هم نيست چون زندگي و دوست داشتن و كلا همه چيز براش يه بازي ساده بچه گانه است
اي دوست بيا تا غم فردا نخوريم
فقط عاقلانه نه از روي احساسات زود گذر تصميم بگير اين هوسهاي چند روزه مي گذره و بيشتر اوقات فقط نا اميدي و پشيماني به جا مي مونه ولي رها كردن اين شخص كه خودش تكليف خودش را نمي دونه اصلا پشيماني به دنبال براتون نخواهد داشت آزاد فكر كنيد و سعي كنيد اول يه زندگي خوب براي خودتان و بعد ان شاء الله ازدواج هم خواهيد كرد با كسي كه واقعا لايق دوست داشتن باشه نگذاريد بازيچه كسي باشيد و آبرو و شرفتون مهمتر از هرچيزي است عشق را هم نمي شه گدايي كرد عشق اينقدر پاكه كه به هيچ دروغي آلوده نمي شه اگر اينطور شد عشق نيست عشق ريا و دورويي نداره
رفتار اون دختر عجیب نبوده اولا که خیلی بچس دوما که حتی کسانی که از اون بزرگتر هم هستن چنین کارهایی میکنن این دختر خانم فکر کنم اخرین بچه خانوادش باشه.به خاطر راز فراکنی اش ناراحت نباشید یه جورایی پز دادن بوده به بقیه دخترای فامیل یه جوراییم فکر میکرده چه اشکالی دیگران بفهمن ما که نمی خواهیم کاره بدی بکنیم ما می خواهیم ازدواج کنیم اینجوری شاید زودترم ازدواج کنیم.ولی راجع به گذشتش اگه بهش اعتماد نداری باهاش ازدواج نکن
سلام:
جریان زندگی شما کاملا شبیه داستان کتاب گندم نوشته م.مودب پور است....من اول فکر کردم شما داستان اون کتاب رو گذاشتید که نظر خواهی کنید....جدی می گم ....دقیقا همونه.....
به هر حال دوست عزیز در صورتی که هنوز نمی دونید حقیقتا چه همسری نیاز دارید اقدام به این گکار نکنید.. به خصوص که شما فامیل هستسد و عواقب یک ازدواج غلط دامن خیلی ها را خواهد گرفت.....عشق قبل ازدواج عالی است ولی تصمیم گیری با احساسات و به دور از منطق در ازدواج کاملا غلط است.......چه بسا بعد از ازدواج همین مشکلات امروز دامن شما را بگیرد...به نظر من اون خانم بسیار بچه گانه رفتار کرده است و تنها خواستار جلب نظر شماست....همین......اگر ایشان را همین طور که هست می پذیرید اقدام کنید در غیر این صورت به فکر تغییر وی نباشید...
موفق باشید:82: