RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
من اینطور فکر نمی کنم
خانم عزیز مادر منم کارمند بود دبیر بود دو شیفتم کار می کرد همیشه 4 تا بچه داشت کمک هم اصلا نداشت جز پدرم چون پدر و مادرش فوت کرده بودن من اصلا بچه بودم مادرمو یادم نمی یاد درست و حسابی تو خونه دیده باشم وقتی هم بود همش مشغول پخت و پز و شست و شور بود ما به این مساله عادت داشتیم و اصلا ناراحت نبودیم الان همه خانواده ما تحصیلات عالی دارن و تو فامیل مادرم به موفقیت معروفه ما هم بزرگ شدیم خیلی هم بهتر از بچه های فامیل که صبح تا شب مادراشون براشون ساندویچ درست می کردن و پارک می بردن در اومدیم راستشو بخوای خیلی هم افتخار می کنیم که چنین مادر اجتماعی و با فرهنگ و تحصیل کرده ای ما رو بزرگ کرد.
این حرفا رو بریز دور عزیزم بچه چشم به هم بزنی بزرگ می شه و اون موقع به یه مادر اجتماع دیده و دنیا دیده ای خیلی بیشتر افتخار می کنه و بیشتر قدر زحمتاتو می دونه.در واقع براش الگوی بهتری هستی وقتی بزرگ شه.