-
1 فایل پیوست
RE: خصوصیات مثبت خانم من
سلام به همه::72:
مثل اینکه صحبت از نامه نگاری به همسر شد اون هم از نوع عشقولانه!!!:228:
ولی وقتی که یه خانم یا اقا عصبانی و سوپاپ هاش از کار افتاده دیگه نمی تونه عشقولانه بنویسه . پس چکار کنه؟؟؟؟؟؟؟؟:47:
اونها می تونند اول دق ودلی هاشون تو اول نامه سر هم خالی کنند و کم کم وقتی احتراق کمتر شد وسبک تر شدن وترمز گرفتن راهشون رو تغییر بدن و برن تو جاده ی محبت.:D:227:
حتمامی گید چه طوری.؟:162:
از کتاب رازهایی درباره عشق براتون می نویسم:
ابتدا از خشم و انزجار خود شروع کرده و سپس به سرزنش بپردازید بهخود اجازه دهید ،تمامی سطوح احساسی را تجربه کرده و از تمامی لایه های احساسی خود بگذرید،تا به هسته ی مرکزی که همان عشق می باشد،برسید.
نامه ی الن به رابرت.
رابرت عزیز،:43:
تو خیلی خوخواه و خود محوربینی .از این که نمی خواهی وقت بیشتری رو بامن بگذرونی ازت متنفرم .ازاین که خودت رو این قدر غرق کار کردی،از دستت عصبانی ام.از این که رابطه و خانواده را نادیده می گیری از تو خشمگین هستم .اگر مشتری تو بودم همین الان دوست داشتی بامن حرف بزنی ،اما چون زنت هستم ،طوری رفتار می کنی که انگار هیچ چیز برات همیت نداره.
از این که می یای خونه و خیلی سرد با من برخورد می کنی،متنفرم .وقتی که هرشب خسته به خونه می یای و دوست نداری عشق ورزی کنی ،متنفرم.احساس ناامنی زیادی دارم،حالم به هم می خوره.تو خیلی بچه ای .وقتش رسیده یه خورده بزرگ بشی و این قدر کرخت و بی احساس نباشی.وقتی این طور دعوایمان می شود،خیلی می رنجم .وقتی این قدر منتظرت بودم برسی خونه ،اما وقتی تو می رسی و خیلی سرد با من حرف می زنی و نسبت به من بی تفاوتی ،خیلی دلم می شکنه و.می رنجم .وقتی کنارم می خوابی هیچ وقت سعی نمی کنی ،نزدیکم بشی و به من دست بزنی غمگین می شم و دلم می شکنه .دوست دارم بیشتر با هم عشق ورزی کنیم .ازاینکه این قدر کار می کنی و هیچ تفریحی نداری ،غمگین می شم . امشب که سرم دارد زدی و گفتی که یه زن نق نقو هستم ،دلم شکست .چون که فقط می خواستم بعداز شام وقت بیشتری با تو باشم.وقتی عشقم رو پس می زنی ،خیلی می رنجم .وقتی قلبتو به روی من می بندی ،قلبم به درد می یاد.
می ترسم این قدر زیاد کار کنی،که هیچ وقت فرصت نکنی با ما باشی .می ترسم ازدواجمان را خراب کنی .می ترسم پسرمان با احساس دوست نداشتنی بودن فبزرگ بشه. میترسم از من خسته بشی و خودتو غرق کارت بکنی و پشت اون ،خودتو پنهان کنی .می ترسم هیچ وقت احساس دوست داشتنی بودن به من ندی.می ترسم قلب و روحت رو ،به روی من باز نکنی و می ترسم میل و نیاز به صمیمیت با تو ،بیش از میل و نیاز تو به صمیمیت با من ،باشد.
متاسفم که بعضی وقتها یادم می ره به خاطر کار سختی که می کنی به تو بگم،متشکرم .متاسفم که امروزروز سخت و بدی داشتی.متاسفم که امشب تاازدرامدی تو ،به تو پریدم . مشکلاتم را یک دفعه روی سرت خراب کردم .متاسفم که امشب دعوایمان شد .متاسفم کاری کردم که نمی تونی به من اعتماد کنی و نگرانی هایت را بامن درمیان بگذاری.می خوام به من اعتماد کنی .
می خوام که بتونیم دوباره به هم نزدیک بشیم.می خوام مثل یک تیم باشیم.می خوام اوقات رمانتیک بیشتری رو با هم بگذرانیم .دوست درامعضبی وقتها به تو کمک کنم با احساس تنهایی نکی .دوست دارم بدونم که تو منو دوست داری و هیچ وقت هیچ احساس نا امنی دررابطه با ازدواج و رابطه مان نداشته باشی .دوست دارم با احساس امنیت تمام خودتو رها کنی و احساساتت رو بیرون بریزی .دوست دارم باهم خوشبخت بشیم.
عزیزم خیلی دوستت دارم .شب ها وقتی سر کاری ،دلم خیلی برات تنگ می شه .تو برای من همه چیزی .خیلی خوشحالم از این که با توزندگی می کنم ،وبه خاطرکا ر سختی که می کنی به تو افتخار می کنم .ازاین که تو کارت موفق هستی ،به تو افتخار می کنم .تو مرد فوق العاده ای هستی .از این که ذهنی بازداری و با هوشی ،به تو افتخار می کنم.
خیلی خوشحالم که دیگران ،همیشه تحسینت می کنند .می دونم که توهم می خوای بامن باشی ،اما بار مسئولیت و فشار زیادی روی خودت احساس می کنی .دوست دارم بیشتر با هم سعی کنیم ،تا ازدواج فوق العاده ای داشته باشیم.
چون که ازدوج خیلی خوبی داشتیم ،می خوام همین طور ی ،ادامه داشته باشه .از همان روز اولی که دیدمت عاشقت شدم و هم چنان دوستت دارم .خوش گذرانی و تفریح با تورو خیلی دوست دارم.بیا دوباره با هم اشتی کنیم و مثل قبل همدیگر رو دوست داشته باشیم.
http://www.hamdardi.net/attachment.php?aid=71
عجب تفکر شطرنجیی داشته خانم!!!! .اول احساسات نه خوب! بعداحساسات خوب ورنگی! و درست زدن به هدف (ایجاد عشق ،ماندگاری عشق)تازه افزودن عشق.
به نظر شما ایا این اقا ی رابرت کیش و مات نشده؟؟؟
حاالت ونوع نوشتار نامه های این چنینی:
1-خشم ،انزجار و سرزنش
2-رنجش ،غم و اندوه
3-ترس و ناامنی
4-ندامت ،پشیمانی و احساس مسئولیت
5-خواسته ،تمایلات و ارزوها
6- عشق ،بخشش ،درک متقابل و قدردانی
امیدوارم همیشه درزندگی متفکرانه و اگاهانه وتکنیکی عمل کنید و موفق باشید.:203:
در قسمت بعدی رابرت به الن نامه می نویسه پس حتما دنبال کنید !براتون می نویسم.:16:
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
سلام::72:
اول یه انتقاد از خودم بکنم .اینکه صحبت از نامه شدو یه کم از بحث خصوصیات مثبت خانمم دور شدیم
اقای مدیر از این بابت پوزش می خوام.:203:
فقط قبلش یه چیز رو بگم:
طاهره دوست خوبمون نظر خوبی داره .می گه این نامه ها یه خورده اشکال نیز داره و اون اینه که با جامعه ما وفرهنگ ما و مردانمون هم خونی نداره.مردان ما ممکنه با صحبت ها ی تند وتیزی که اول نامه میشه دیگه حاضر به خوندن نامه تا اخر نباشندویه کتاب با عنوان «چهل نامه »معرفی کردن که با فرهنگ ما بیشتر سازگاره .ولی از طرفی بالاخره باید این فرهنگ را باز سازی کرد و ظرفیتها رو بیشتر کرد.اخه تا کی باید حرفهای نگفته را توسینه نگه داشت از ترس اینکه طرف ازمون نرنجه .تا کی تعارف های بی خودی برای هم تکه پاره کنیم .ما باید به عنوان مسلمان بلد بشیم تو حرفهامون تو رفتارهامون صداقت داسته باشیم .
پس خانمهای محترم ایرانی با توجه به شرایط شوهرانشون و ظرفیت اونها نامه هاشون رو تنظیم کنند .ولی احساسات واقعی شون را پنهان نکنن و به شوهرانشون نشون بدن.
اما حالا که براتون از نامه و ناراحتی های الن نوشتم بی انصافی که نامه ی رابرت ننویسم.:D
خانم نی نی کوچولوی عزیز،
ازاین که یک نی نی کوچولوی بزرگ هستی،ازت متنفرم .
می شه یک شب کمتر وحشت زده بشی و اینقدر بکن و نکن نکنی و راحتم بگذاری تا کارم رو انجام بدم.خیلی عصبانی می شم وقتی خسته از سرکار می یام خونه،وتو سرم داد می زنی .چرا نمی تونی ،یک دفعه هم که شده دست از این کارت برداری وبزاری خودم باشم؟
فقط فکرخودت و نیازهات هستی .خب من چی الن.
وقتی این قدر محتاج وپرتوقعی،ارت متنفرم .حالم بهم می خوره که همیشه به من می گی ،بلد نیستم کارها رو درست انجام بدم.
دوست ندارم این قدر اظهار نظر کنی،اگهواقعا فکر می کنی خیلی بدم ،خوب برو دنبال زندگیت.متنفرم از این که از من انتظار داری بعد از یک روز سخت ،بازهم سرحال باشم .ازاین که تایک مورد کوچیک پیش می یاد فکر می کنی ازدواجمان خراب شده ،بدم مییاد .وقتش شده که دست ازاین بچه بازیت برداری و یک خورده بزرگ بشی.
وقتی دررابطه با کار سختی که انجام می دم از من قدر دانی نمی کنی،می رنجم .خیلی هم دوستت دارم .وقتی احساس دوست نداشتنی بودن می کنی ،سرخورده و دلسرد میشم وقتی با چشم های ورم کرده نگاهم می کنی ،انگار که مرتکب قتل و جنایت شده ام ،احساس خیلی بدی بهم دست می ده .
وقتی به من بی اعتمادی ،خیلی می رنجم .احساس بدی است که همش دعوا کنیم و ان طور که باید وشاید بهم نزدیک نباشیم .می ترسم هیچ وقت احساس خوسبختی نکنیم و به من نزدیک نباشی .می ترسم همیشه ناراضی باشی.می ترسم مجبور باشم که سخت تراز این کار کنم.http://i27.tinypic.com/2h66a2x.jpg
می ترسم وقت نداشته باشم،کارهایی که دوست دارم را انجام بدم.می ترسم هرچی که دارم صرف تو و شغلم کنم،دیگه هیچ چی برای خودم نمونه.
می ترسم ازاین که بعضی وقت ها ضعیف به نظر برسم و تئ بفهمی که من هم به کمک و حمایت نیاز دارم.
متاسفم ازاین که زیاد کار می کنم،متاسفم که برای خودمان و با تو بودن وقت نمی گذارم .متاسفم که دیشب ،سرت داد زدم وبا کلمات بدی توروصدا زدم ،واقعا منظوری نداشتم.وقتی نمی تونم خوشحال نگهت دارم ،می ترسم .متاسفم که بعضی وقت ها ،احساس ترک شدگی می کنی.متاسفم ،بعضی وقت ها از کوره درمی رم و عصبانی می شم .وقتی سرت داد می زنم احساس بدی دارم،لطفا منو ببخش.
من هم مثل تو ،دوست دارم بیشتر به هم نزدیک باشیم.می خوام که اوقات رمانتیک بیشتری روباهم داشته باشیم .دوست دارم که خیلی موفق تر باشم تا بتونم رفاه بیشتری برای خانواده ام فراهم کنم .دوست درم نیازهای تو رودرک کنم و راه هایی پیدا کنم تا بتونم ،انها رو براورده کنم.
من تنها خواسته و هدفم تو زندگی اینده اینه که،تورو خوشبخت کنم.
الن دوست دارم،فقط به همین خاطر ه که سخت کارمی کنم.تنها جیزی که به کار و شغلم ارزش می بخشه ،تویی.دوست دارم این رو احساس کنی وواقعا ببینی که تمام چیزی که می گم،واقعیت داره.دوست دارم شب ها بیام خونه و پیش تو بخوابم .خیلی خوشم می یاد وقتی این قدر به من احتیاج داری،برای این که من همون اندازه ،به تو احتیاج دارم .از این که کادری فوق العاده و همسری ایده ال هستی،ازت متشکرم.از این که مایلی همیشه نانه های محبت امیز بنویسی تا بتونیم مشکلاتمان روحل و فصل کنیم و دوباره باهم اشتی کنیم ،خوشحالم و ازت متشکرم.قول می دم که برای با تو بودن،بیشتر تلاش کنم.خیلی خوشحال می شم وقتی این قدر دوست داری بهم نزدیک بشیم .فکر می کنم تو واقعا دوست داشتنی هستی ،حتی موقعی که عصبانی هستی .به خاطر دیشب معذرت می خوام.
رابرت»
حالا یه خواهش:
خانمها ،اقایون همیشه یه نامه را تااخر بخونید وهمون اول نامه را پاره نکنید وجوجه هاشو اخر پاییز بشمرید.
از لطفتون یه دنیا تشکر:72:
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
سلام
به نظرم نامه روش خوبیه من که حتما سعی می کنم عملیش کنم.
البته اگه دو طرفه باشه مؤثرتره
:72:
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
سلام ميخوام خصوصيات خوب همسرم را بگم
- همسر من بسيار قانع است
- همسر من مردم داره
- همسر من نسبت به پدر و مادرش مهربانه
- همسر من مومنه در حد تعادل
- همسر من دست پخت خوبي داره
- همسر من با گذشته
- همسر من هنرمنده (گل دوزي پولك دوزي خياطي )
- همسر من پشتكار خوبي داره
- همسر من از پس میهمانیها بزرگ خوب برمياد
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
سلامhamidrahimiگرامی:
الهی شکر!
من به شما به خاطر داشتن چنین همسری تبریک می گم و به همسرتون نیز .
چون همسر خوب و نکته سنج و مثبت بینی چون شما دارد.
الهی به پای هم پیر شوید و شاد و خوشبخت زندگی کنید و به رشد و کمال برسید.«امین»
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
آخه بی انصافا نمیگین ما مجردا میایم اینا رو میخونیم حسودیمون میشه:302:
.
.
.
شوخی کردم ما هم از شادی شماها شادیم:227:
دعا کنین به زودی ما هم بتونیم اینجا از خوبیهای عشقمون بنویسیم:43:
همیشه دلاتون گرم عشق باشه:16:
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
سلام:
الهی امین!
از شما حرکت از خدا برکت
پس هرچه زودتر اقدام به این امر مقدس کنید
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
موضوع عالی مفید بود دستون درد نکند ممنونم موفق وشاد باشید
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
جالبه
آتنا خانم شما میدونی که
اگر چی کار کنی زندگیتون بهشت میشه ولی انجامش نمیدی!
-
RE: خصوصیات مثبت خانم من
درود به همه اعضای این خانواده گرم
من زندگی رو خیلی زیبا می بینم واین مطلب بام همیشه جای فکر داشته:
"انسان به خدا گفت: به من همه چیز بده تا از زندگی لذت ببرم.خداوند به انسان گفت :من به تو زندگی دادم تا از همه چیز لذت ببری"
شوهر من انسانی بسیار خوش قلب و.....+است ولی مثل اکثر قریب به اتفاق آقایون در ابراز احساساتش زیاد تبحر نداره .این موضوع چیزی از علاقه من به اون کم نمی کنه چون روحش رو کامل شناختم ولی خیلی دوست داشتم کمک کنم تا از بیان احسا ساتمون نسبت به هم و ثبتشون یه فضای خوب داشته باشیم تا شاید بعد ها پسرمون هم با خوندنشون حس خوبی براش ایجاد بشه در نتیجه یه وبلاگ خانوادگی درست کردم که در ابتدا اصلا ایشون راضی نبود ولی ....
وقتی یه روز که سر کار بود دعوتش کردم بره و وبلاگم رو ببینه .وقتی اومد خونه به من گفت :از خوندن پست هایی که براش نوشتم احساس خیلی خوبی داشته .
دوستان عزیز شما هم به یه همچین کاری فکر کنید شاید کمکی باشه برای نزدیک شدن بیشتر به عزیزانتون و گفتن حرفهایی که بیانشون رو در رو سخت به نظر میرسه .
از شما هم دعوت می کنم به کلبه من سری بزنید:
http://labkhand-f.blogfa.com