-
RE: زندگی جهنمی
سلام آقای mhasan
خیلی ممنون از اینکه جواب سوالات منو دادید و با اینکه معمولا
یاد آوری این موضوعات افراد را ناراحت میکند شما تمایل نشان دادید و با حوصله به همه جواب دادید.
اگر اجازه بدید من از صحبتهای شما این نتایج را میگیرم که:
1. عملا مشاوران کار زیادی برای زوجها نمیتوانند انجام بدهند.
2. تکرو بودن و نادیده گرفتن نظرات خانواده گاهی میتواند به ضرر ما تمام شود .
3. مصمم بودن در ازدواج آنهم بر پایه های سست عاشقی و دلدادگی ...کافی نیست و نمیتوانند آینده درخشانی را تضمین کند..
5.گاهی به شک هایی که میکنیم توجه کنیم شاید بر اساس یکسری اصول که از ضمیر نا خودآگاه ما سرچشمه گرفته اند برخواسته باشد.
6. بهتر است مثل هر کار دیگری قبل از اجرای هر تصمیمی بخوبی به تمام معیارهایی که در نظر داریم فکرکنیم تا ضرر را به حداقل برسانیم واگر سرنوشت با ما یار بود و همسفر موافق خود را یافتیم بعد از ازدواج خوشبختی را در طول زمان امتداد دهیم .
البته خوشبختی هم نسبی است ...
ای بابا خوشبختی چیه ؟ تو این دنیای نا آرام کی میتونه خوشبخت باشه؟
-
RE: زندگی جهنمی
اسم موضوع خوب نیست من مخالف هستم
-
RE: زندگی جهنمی
متاسفم براتون خوب همه ما به نحوی مشکل داریم من این حرفا رو قبول ندارم که چرا قبل از ازدواج نشناختیش یا چرا مشاوره .... چون به نظر من زیر یه سق فزندگی کردن خیلی فرق داره چون اونجاس که میبینی ادمی رو که فکر می کردی زن یا مرد زندگیته خیلی فرق داره منظورم اینکه نمیشه صد در صد کسی رو شناخت ادمهایی هستن که هنوزبعد از چندین و چند سال هنوز همو نمی شناسن نمونش همسر خودم که اگه بیاین شرکت همه میگن اقاس اما الان فهمیدم عصبی معتاده............نمیدونم چرا اما شده و خیلی سخت کنار اومدن با این شرایط امیدوارمبتونین زندگی خوبی رو در اینده داشته باشین خوبسهم بعضی از ادمام تو زندگی مشترک این میشه
-
RE: زندگی جهنمی
-
RE: زندگی جهنمی
سلام
آقای ابراهیمی عزیز. در چه مورد یا قسمتی توضیح می خواهید که براتون بیشتر باز کنم.
بزرگترین مشکل من در زندگی بعد از انتخاب نادرستم ترسم بود، ترس از دست دادن و امید زیادی به آینده. چون لحظی به لحظه اخلاقها و رفتارهای بد و ناپسند و مخرب ایشون برای من روشن می شد. دروغ هاشون بر ملا می شد ولی ایشون ککش هم نمی گزید. الان می فهمم که اگر به قضاوتم اطمینان می کردم شاید 3-4 سال از عمرم رو نجات می دادم. وقعا زندگی زیر یک سقف یک چیز دیگه هست. به قول خانواده ام که گفتن اگر می دونستیم ایشون این اخلاق ها رو داره و به این شدت صدمه خورده به هیچ قیمتی نمی گذاشتیم که این وصلت صورت بگیره. همسر من رفتار انشانی در وجودش مرده بود و فقط و فقط و فقط خودش رو میدید. 100 ها بار مصالح خانودامون با مصالح شخص خودش در تضاد بود و ایشون خودش رو انتخاب کرد. یا با اکراه و اجبار تن در داد.
-
RE: زندگی جهنمی
چند روز قبل با دکتر هلاکوئی صحبت کردم. اول از همه کلی به خودم توپید که تو بسیار ساده و ساده لوح هستی و کی به تو مدرک فوق لیسانس داده! و البته اعصابش از صبر من و امید بیش از حد من خورد شده بود و گفت که تو در تصوراتت غرق هستی و بیا بیرون و پات رو روی زمین بگذار. خلاصه خیلی بهم سرکوفت زد که تحمل زیادت احمقانه بوده. به هر حال حرف راست رو باید پذیرفت.ولی دوستان اگر به جای همسر سابقم یک انسان نرمال که متجاوز هم نبود قرار داشت و چیزی در درونش بود که خودش جلوی خودش رو می گرفت، به نام وجدان و تقوی آیا ایشون هم از مهربانی و پذیرا بودن و مثبت بودن من هم شکایت می کرد؟
و در مورد خانم سابقم گفت که flirt می کرده(لاس زدن) این کار شایسته هیچ انسانی نیست و یک انسان چنین کاری نمی کنه پس....
و در مورد گدشته اش گفتم و گفت "اگر قبول کنم که همینگونه که می گوئید باشه" براش عجیب بود همچبن گذشته پاره پاره ای!
گفتم که ظاهر و باتنش 180 درجه با هم متفاوت بود و بسیار خنده رو و خون گرم می نمود و گفت که این آدمها به دلیل رنج درونی بسیار به این سمت رو میارن و بسیاری از غمکین ترین آدمها خندان ترین هستد و گفت که اینها من رو نمی تونن گول بزنن. آقای دکتر من اطلاعات شما رو نداشتم و گول خوردم.
گفتم که در 2 مورد احساس رنج و گناه می کنم. کاری که با خودم کردم و خودم رو گول زدم و 6 سال عمرم رو هدر دادم. که ابدا موافق نبود و گفت که اصلا اینجوری نیست و تشبیه کرد به یک ماشین که فقط یه ماشین دیگه بهش مالیده و خسارت جرئی چیزی نیست. و گفتم ناراحتم شاید من باید قبلا می بردمش پیش روانشناس وطی یک دوره طولانی درمان بشه. ولی گفت که اصلا وظیفه تو نبوده. اصلا و ابدا. به خصوص که خودش هم قبول نداشته. و گفت که این آدمهای تحفه و آشغال هستند و زندگی ها رو خراب می کنند و با کارهائی می کنند و عشوه و حرف هائی که می زنن و کارهای سکسی که می کنن
گفت که این آدم با ابن کارهاش گور خودش رو کنده و خودش رو خاک کرده! گفت اینکه سخته درسته. اینکه اشتباه کردی درسته. اینکه کاش اتفاق نمی افتاد این هم ای کاش. ولی ابدا احساس گناه نکن!
گفتم این آدم با افتخار به همه هم می گه که دوست پسر دارم و مثل این عقده ای ها می مونه که در کم سن و سالی ازدواج کردن و حالا یادش افتاده که جوونی نکرده! گفت که چه افتخاری ! گفت که آیا به نطر شما این افتخاره؟ بقیه آدمها اینجوری فکر می کنن؟ آیا بقیه که می بینن که طرف زندگی داشته و در ازدواج بوده حالا این کارو می کنه افتخاره؟ بقیه به چه چشمی بهش نگاه می کنن؟
جالب هم هست که این مساله رو که به چند تا آمریکائی و ایرانی ها که اینجا بزرگ هم شدن گفتم چندششون شد. حتی کسائی که طرف رو می شناختن.
امیدوارم که خودش این صحبت رو که از رادیو پخش می شد رو شنیده باشه و بفهمه که کی هست و بفهمه که اگرابتدا من ناراحت بودم از رفتنش، این حس گناه در من بوده که ریشه ای نداشته و حس من اشتباه بوده نه به خاطر رفتنش، من 6 ماه بود دعا می کردم که خود خدا یک راه جلوی پای من بگذاره که از سر لطفش کرد.البته اونی که من از مادرش بهتر می شناسمش فقط اون قسمتهائی که گفت" تو توی تصوراتت عاشق یکی بودی که در واقعیت این نبوده" رو می شنوه. باورتون می شه که یک نفر بتونه اینقدر دگم باشه؟
این به فراموش کردنش به من بسیار کمک می کنه.
-
RE: زندگی جهنمی
وای دوست من . چقدر خوشحال شدم برای این احساس تازه ای که دارید . و چه افتخار بزرگی که فردی حاذق و درست اندیش مثل دکتر هلاکویی ناجی شما شد .من که خیلی دوستش می دارم و صد البته خیلی هم قبولش دارم ، هر چند که اگر با ایشان در دیالوگ قرار بگیرم قطعا به من خواهد گفت که سراپا اشکالم و معلوم نیست از کدام کارخانه صبر بیرون آمده ام و مرا نمی فهمد !. دکتر هلاکویی آنقدر نازنین و با معلومات است که واقعا اگر او حرفی بزند رد خور ندارد . به خاطر کمکی که توانسته اید از او بگیرید خیلی خوشحالم و بیشتر به خاطر اینکه حرفهای دکتر روی شما تاثیر گذاشته . شما واقعا احتیاج به آرامش دارید و امیدوارم زودتر به این آرامش دست پیدا کنید . و به خاطر روحیه جدیدتان واقعا هم خوشحالم وبه وجد آمده ام و هم صمیمانه تبریک می گویم . موفق باشید دوست من .و مرسی که ما را در جریان این اقدام و کسب موفقیت قرار دادید
-
RE: زندگی جهنمی
ممنونم ani
امیدوارم که خدا به همه دل شکسته ها صبر و تحمل بده و خودش در جدیدی بروشون باز کنه.
همه با هم این دعا که در قرآن آمده است کنیم: "خداوندا، از همسران و فرزندان به ما آن ده که موجب روشنی چشمانمان باشند" الهی آمین
-
RE: زندگی جهنمی
از کلمه دل شکسته خوشم نمی آید . به قول پائولوکوئیلو در کتاب کیمیاگر باید به نشانه ها توجه کرد و بی تفاوت از کنار آن ها نگذشت و بر اساس نوشتار کتاب رمز موفقیت : دنیا همچون مدرسه ای است که ما شاگردان آن مدرسه خواهیم بود ما در این مدرسه ی بزرگ آمده ایم تا درسهایی بگیریم وبهتر است شاگردان خوبی باشیم که بعد از گرفتن درس در امتحان با نمره ی قبولی به مبحث بعدی وارد شویم اگر بخواهیم در جا بزنیم قطعا همان درس به کرات تکرار خواهد شد و زمان از دست می رود و.........
شما هم باید اینگونه فکر کنید که درسی گرفته اید و نمره ای هم گرفته اید که نمره ی قبولی بود شاید شما از نمره خود راضی نباشید ولی به هر حال قبول شده ای پس این درس را رها کنید و ببینید چه درس دیگری باید بیاموزید وچگونه بیاموزید که این بار نمره ی دلخواه از آن درس بیاورید . موفق باشید . مطمئن هستم شما موفق خواهید شد .
-
RE: زندگی جهنمی
بعد هم دوست من به قول دکترشیبانی که بسیار دوستش می دارم ازدواج یک امر ساده طبیعی است . اما ما در این امر ساده آنچنان گره می خوریم که و دچار پیچیدگی می شویم که حد و اندازه ندارد . حال یا با وجود ماندن در رابطه و یا با قطع رابطه ( طلاق) . شما آدم تحصیلکرده و با سوادی هستید .مطمئن هستم که این مسائل را خوب متوجه می شوید .