-
RE: به خودم شک کردم
سلام:72:
راستش کمی گیج شدم ...یعنی اگه من مورد توجه آقایون قرار بگیرم باید اعتماد به نفسم بالا بره....در مقابل هم حتما اگه مورد توجه آقایون واقع نشم اعتماد به نفسم رو از دست بدم....یعنی ملاک اینه!.....یعنی من به عنوان یک انسان از خودم هیچی ندارم وباید منتظر بشینم که یکی تحویلم بگیره وارزش رو به من تزریق کنه؟!
منم قبول دارم که انسانها وقتی به سن جوانی میرسند نیاز به جنس مخالف دارن وطبیعیه ....اما رفع این نیاز هم راه خودش رو داره ......دوست عزیز شما که توصیه می کنید شماره ومیل به طرف بدن ...بارها وبارها شنیدیم که چنین کسانی پس از ازدواج دچار مشکل میشن...چرا ؟!...چون همیشه طرفشون فکر میکنه اینکه به من شماره داد ازکجا معلوم به کسان دیگه نداده باشه...وبه همین خاطر سایه ی بی اعتمادی در زندگی شون دیده میشه....در ضمن فرض کنید که ما چند بار تلفن و....دادیم وکسی تحویلمون نگرفت( بدشانسی آوردیم به قول شما).....فکر نمی کنید این مسئله بدتر به اعتماد به نفس ما ضربه وارد میکنه؟!.....
-
RE: به خودم شک کردم
سلام
توجه به مقبولیت از بیرون و دغدغه و ناراحتی از عدم توجه دیگران ، بیانگر ضعف اعتماد به نفس و خود باوری است .
دوست عزیز !
رفتار دیگران با ما تابع نگرش ما نسبت به خود ماست . وقتی ما نسبت به خود چنین تصوری داشته باشیم که مقبول نیستیم ، به تبع برای دیگران مقبول نخواهیم بود و اگر چنان به خود باوری رسیده باشیم که شخصیت ما مقبول خود ما باشد موج همین احساس و باور نه تنها به دیگران خواهد رسید بلکه دیگر نیازی به توجه دیگران به گونه ای که فقدان آن ما را مغموم کند نخواهیم داشت .
من تصورم اینه که شما نگرانیتان در اصل به موضوع ازدواج است نه صرفاً توجه پسرهای هم دانشگاهی بطور عام ، به عبارتی از این که پسری به شما توجه نمی کند به قرینه به این نتیجه می رسید که کسی شما را برای ازدواج انتخاب نخواهد کرد .
این را از این جهت می گویم که طبیعت یک دختر این است که توجه یک پسر را به معنای مورد انتخاب قرار گرفتن می بیند ، ( برای ازدواج ) در حالی که اغلب پسران توجهشان از این جهت نیست و بیشتر جنبه جذابیت های ظاهری و تمایلات جنسی دارد حتی اگر این را پنهان کنند یا درک نکنند . چیزی که دختران تصورش را نمی کنند و اگر متوجه توجه آنها از این جهت شوند برایشان ناخوشایند هم هست .
پس احتمالاً شما عدم توجه پسران هم دانشگاهی را عدم مقبولیت برای انتخاب شدن جهت ازدواج ، در کل ، می بینید و این شما را نگران ساخته .
ادامه صحبت بنده در این مورد در صورتی خواهد بود که این احتمال درست باشد و الا غیر این را اشاره داشتم که نیاز است شما روی عزت نفس و اعتماد به نفس و خودباوریتان متمرکز شده و آنرا تقویت کنید که راه حل دغدغه شما در مورد مقبولیت در کل ، همینه .
-
RE: به خودم شک کردم
خوب اگه رابطه با دوستان همجنس هم به همین صورت باشه و همین قدر هم نگران رابطت با دوستان همجنس باشید، این مشکل عمیق تر از اعتماد به نفس ه. (البته به شرطی که واقعا اذیتت کنه. اگر راحتی و مشکلی با این که رابطت با بقیه دوستان زیاد صمیمی نیست و تنها دغدغه (املایش را بلد نیستم) شما، همان ازدواج است که فکرش را هم نکن. هر جوری که راحتی زندگی کن و فقط خودت باش)
-
RE: به خودم شک کردم
سلام . به نظر من مشكل اعتماد به نفستون حادتره
من به شخصه از آدماي جدي و محكم با اعتماد به نفس در عين حال مهربون خوشم مياد . خيليام مثل من فكر مي كنن
شما به نظر من مشكلتون كمرويي و نداشتن اعتماد به نفسه.
اينكه به همكلاسياتون مي گيد آقاي .... بد نيست خوبم هست . بعضي از آدما واقعا ظرفيت اسم كوچيك صدا كردن رو ندارن و پسرخاله ميشن و ما هم همه رو نمي شناسيم و شما هم مخالف اين عملكردين پس بد نيست . به آقايون بر نخوره ولي به اين موجودات رو بدي .........
من جاي شما بودم به خودم افتخار مي كردم كه توجه 2 تا پسر ( بچه ) هاي دانشگاه رو جلب نكردم . اينايي كه دنبال اين حرفان تو دانشگاه اسباب بازيم نميشه دستشون داد چه برسه به اينكه روشون حساب كنيد.اكثرا فقط سرگرميه
يه مشكليم كه من فكر مي كنم دارين اينه كه از زبونتون استفاده نمي كنيد . مثلا وقتي استادتون اون حرف رو زد من بودم چنان جوابشو ميدادم كه تو 80 سالگيشم اسممو شنيد موهاش سيخ بشه .چه اعتماد به نفسي دارن اين استادا!!! خدا زبون و داده برا چي ؟ گاهي لازمه آدم از خودش دفاع كنه و نذاره هرجوري مي خوان در موردش قضاوت كنن.
سكوت زيباست ولي به جاش