مبارکه انشاالله. من که تو این قضیه مشکلی نمیبینم . :73::227::227:
نمایش نسخه قابل چاپ
مبارکه انشاالله. من که تو این قضیه مشکلی نمیبینم . :73::227::227:
من هنوز يك مطلب رو نفهميدم و اون اينكه مسئله كارت چي ميشه؟ ميخواي چه كار كني؟
نمي دونم اين چجور آغاز زندگي مشتركه! ببخشيد ولي خوب همه اين چيزهايي كه الان دارين چشم پوشي مي كنيد ازش ،بعد از ازدواج در هر دعواي كوچكي بهانه اي مي شود براي سركوفت براي دردسرهاي پياپي.تو رو به خدا يخورده جدي بگيريد. چه ايرادي داره يه مقدار از لحاظ مالي و كاري شرايط مناسب رو پيدا كنيد و بعد به فكر ازدواج بيفتيد.؟
میدونی اقای سورنا مشکل منتظر شدن چیه؟ اینه که چند سال که میتونی بهترین خاطره ها رو در کنار همسر مورد علاقت داشته باشی از دست میره. چند سال تو شرایط بد این جامعه باید خودتو کنترل کنی و از نیازهای عاطفیت هیچ حرفی به میون نیاری.
چه اشکالی داره دخترو پسر با حمایت خونوادشون و در کنار هم برای رسیدن به استقلال مالی تلاش کنن؟ تازه این جوری دو طرف قدر این زندگی که براش زحمت کشیدنو میدونن و یک طرف احساس نمیکنه همه بار زندگی روی دوششه.
نمی دونم مردا چه گناهی کردن که باید تمام امکانات زندگی رو فراهم کنن بعدش عروس خانوم مثل یه شاهزاده وارد شن؟ اخه این چه طرز فکریه؟
pooarot عزیز همیشه خوبه واقعگرا باشیم،در حال حاضر اگر یک جوان،کار،درامد مناسب و ذخیره بانکی کافی و همچنین پشتوانه پدر و مادر رو داشته باشه نمی تونه براحتی از پس مخارج زندگی بربیاد چه برسه به اینکه کار هم نداشته باشه و تازه سربازیش رو هم تموم نکرده باشه،در این حالت فقط باید گفت در رویا ازدواج کردن،که عاقبتش همین اختلافهایی میشه که توی خانواده ها میبینی
پس بذارید به دیگران اشتباه راهنمایی نکنیم
رامتین جان
شما نسبت به ازدواج یه دید داری و من هم یه دید دیگه
در جایی خوندم که اقای سورنا نوشتن:
اصولا جامعه ایران ازدواج رو با فرآیندی که طی اون یک مرد تامین خوشبختی یک زن رو به عهده می گیره اشتباه گرفتند!!! این تصور در ذهن عمده افراد جا افتاده. اولین چیزی که باید بشکنه این تصوره.
دقیقا منظور من هم همینه. چه اشکالی داره دونفر تو عقد باشن تا سربازی پسر تموم شه بعد هم با هم کار کنن تا مخارج زندگیشونو تامین کنن.
البته این که من میگم به این شرطه که خونواده دو طرف هم به این باور برسن.
دوست عزیز بدست آوردن این خاطره ها به چه قیمتی ؟آیا ما باید بدون داشتن شرایط مناسب وبدست آوردن استقلال های لازم وآگاهی کافی ؛ازدواج کنیم فقط به خاطر اینکه خاطره داشته باشیم .این خاطره هر وقت که بخوای شدنیه اما بهتر اینه که فشار مشکلات رو دوشت کمتر باشه و اظطراب کمتری داشته باشی. با خیال راحت تر از زندگی لذت ببری .به نظر من اگه فرد بیاد خودش رو کنترل بکنه ؛صبرداشته باشه وبقول شما حرفی از نیازهای عاطفی به میون نیاره بهتره تا اینکه به اونها برسه وزود از دستشون بده .نمونش تو جامعه بیداد میکنه «طلاق عاطفی»نقل قول:
نوشته اصلی توسط pooarot
*******
من هم نمیدونم چرا باید بار همه مشکلات رو دوش آقا پسر باشه و شازده خانوم دست به سیاه وسفید نزنه.این مورد فکر نمیکنم در رابطه با مشکل دوستمون زیاد دخیل باشه .
دوست عزیز آقا مجید
.شما با چند دفعه دیدن این خانوم اینطور بی تابی میکنید.حالا اگه با ایشون نامزد بشید به نظر خودتون این بی تابی با وجود مسائلی مثل ادامه تحصیل و سربازی ؛ منبع درامد .و.....بیشتر نمیشه اگه میگید نه بیشتر نمیشه چه تضمینی دارین از کجا مطمئن هستین .این درسته با چشمهای بسته راه بریم وبگیم توکل به خدا؛ تو چاله نمیوفتم ؛اصلا" میتونید صبر کنید واین دوران دراز مدت رو سپری کنید با وجود مشکلات روانی اگه میتونید. این گوی واین میدان .
من نمیخوام خدای نکرده شما رو نا امید کنم .نمونه این مشکل شما رو یکی از دوستان نزدیک من داشت .دانشجو بود وخدمت هم نرفته بود با یه خانونم رابطه داشتن .این دوست ما با این خانوم نامزد شد باور کنید فقط به یه چیز رسید اون هم وصلت با اون خانوم .مشکلاتش بیشتر .جنگ اعصاب بیشتر؛ دل نگرونی برای آینده ؛شغل ،چند برابر و آرامشی رو که قبلا"داشت داره اون رو هم از دست میده .یقین دارم که ایشون تا حدودی نسبت به اینکه زود اقدام کردن پشیمون هستن.نیازهای ما واموراتمون مثل واحدهای دانشگاه میمونه این یکی پیش نیاز اون یکی .نمیشه که بی گدار به آب زد .
اصلا"ما چرا بعضی وقتها فکر میکنیم که اگه فلان موقعیت رو از دست بدم دیگه بهتر از اون پیدا نمیشه وزندگیم رو به فنا میره.دنیا به این بزرگی اگه بهتر داره بهترین وچه بسا بهترترین هم داره.نباید کل زندگیمون رو معطوف به یه چیز یا یه شخصیت بدونیم.