برات پيغام خصوصي گذاشتم حتما بخون.
نمایش نسخه قابل چاپ
برات پيغام خصوصي گذاشتم حتما بخون.
خانوم گل با خوندن مطالبي كه نوشتي خيلي ناراحت شدم
تو يه جا گفتي هم دوسش داري و هم دلت براش ميسوزه
ميخوام بگم زندگي شوخي نيست و يه روز و دو روز هم نيست كه اين حرفا رو بزني. حرف يه عمره. تو رو خدا با عقل تصميم بگير نه با احساسات.
اول به فكر خودت باش.
با اين مطالبي كه نوشتي معلومه كه خانواده شوهرت از قبل ميدونستن كه پسرشون مشكل داره چون به اين سردي و با اين روش با مشكلي كه براشون مطرح كردي برخورد نمي كردند و اين كه تو بايد همون موقع خواستگاري حقيقت رو ميفهميدي (يعني بايد بهت ميگفتن)
عزيزم تو شايسته يه زندگي آروم هستي
خودت رو به آتيش ننداز
زندگي كردن با يه آدمي كه مشكل رواني داره خيلي وحشتناكه.
بهترين راه اينه كه خودت به يه مشاور مراجعه كني تا بدوني بهترين تصميم براي تو چيه
اگر دلت نميخواد طلاق بگيري پس حداقل تا زماني كه شوهرت بهبودي كامل پيدا كنه عروسي نكن
ما رو بيخبر نذار خانومي
شب تاريك عزيز امروز برات پيغام گذاشتم + اون شماره.
عزيزم مشكلتو جدي بگير و نذار به خاطراحساسات آيندت خراب بشه حتما پيگيري كن و نظرات مشاورو انجام بده برات دعا مي كنم.....
رفتم مشاوره اول خودم تنها رفتم و کل جریانو گفتم بهم گفت خانوادش دنبال یه قلاب می گشتن اونم خوب قلابی پیدا کردن گفت طلاقش بده گفتم دکتر من اگه می خواستم طلاقش بدم که نمی یومدم پیش شما گفت دچار اختلال شخصیت نمی دونم بهش گفتم دنبال حل مشکلمم نه پاک کردن مشکلم گفت این ادم اگه خودش نخواد تو مطب خدام بری فایده نداره خلاصه فرداش با همسرم رفتم جوری که اون نمی دونست من قبلا اونجا رفتم همه اون چیزی رو که بینمون اتفاق افتاده بودو گفت اما نه دلیل قانع کننده ای برای خرج کردن بیش از حد پولاش اورد نه قبول کرد حشیش میکشه هیچی دکتر گفت برو ازمایش thc برای اعتیاد بده گفت باشه اما حالا میگه نمی رم تو چرا به من اینقدر شک داری خلاصه که کلافم همش انکار می کنه موندم باهاش چیکار کنم از یه طرف اصلا امادگی طلاقو ندارم همش احساسم باهام حرف میزنه تا منطقم
شما وارد این زندگی شدید و برای طلاق هم وقت زیادی دارید یه مدت دیگه هم صبر کن و پیش مشاور برو تا شما رو راهنمایی کنه تا شوهرت رو راضی به درمان کنی در این مدت هم می تونی به احساساتت غلبه کنی و منطقی فکر کنی
کار نشد نداره!!!!
وای خدایا به خودت پناه می برم این قبل ازدواج اینم بعدش به نظرم یه پیام به مدیر بدی بهتره
زندگي دوران عقد با زندگي كه زير يك سقف مي ريد زمين تا آسمون فرق مي كنه. مشكلات خيلي بيشتر از ايني كه هست مي شه. يه كمي منطقي تر تصميم بگيريد. لطفاً احساسات رو كنار بگذاريد.
سلام بچه ها امروز برای بار دوم باهاش رفتم دادگاه اما بازم بهونه اورد همیشه نفرینم میکنه که تو منو به این روز اوردی اما من همیشه براش ارزوی خوشبختی کردم دیروز باهم که صحبت کردیم گفت من نمی تونم چنین زن لجباز و غدی رو تحمل کنم می خوام ازت جدا شم چون کلاهبرداری و اونی نیستی که من می خوام حرفام دیگه هیچ تاثیری روش نداره خلاصه رفتیم کارشناس دادگاه دیر اومد گفت من نمی تونم بمونم تو باش کاراتو بکن برو پزشکی قانونی منم بهش گفتم تنهایی توانشو ندارم گفت زن زندگی نیستی چه مالی چه روحی بهم ضرر زدی گفتم خوب خودتو اینقدر اذیت نکن داریم جدا مشیک گفت اره تو همینو می خوای از اول می خواستی تنها باشی گفتم اگه اینو می خواستم چرا باهات ازدواجکردم گفت حتما می خواستی اسمم تو شناسنامت باشه گفت کلاهبرداری گفتم من اگه می خواستم کلاهبرداری کنم با پسری که نه توانایی مالی داری نه خانواده نه تحصیلات ازدواج نمی کردم تازه الانم دارم توافقی ازت جدا میشم گفت اصلا من تورو طلاق نمی دم ببینم می خوای چیکار کنی خلاصه گذاشتو رفت منم الان تو شرکتم امتحانامم شروع شده دیگه نمی دونم چیکار کنم می خواستم بدونم اگر من خودم تقاضای طلاق بدم و احضاریه براش بره و نیاد دادگاه حکم طلاقو صادر می کنن 4 ماه که وضعم اینجوریه می خوام دیگه برا زندگیم هدف داشته باشم من محکومم به چیزی که اصلا حقم نیست تو رو خدا بگید چیکار کنم تازه 4 شنبه هم تولدش ولی حیف ...........
روان درمان و روانکاو می تواند به همسر شما کمک کند و این کار نیاز به دارو و گفتگوی تخصصی دارد . ما هیچکدام نمی توانیم کمکی به غیر از شنیدن حرفهایتان و همدردی بکنیم . سریع اقدام کنید . مسئله اعتیاد از همین جاها شروع می شود و متاسفانه به جهت اتفاقاتی که در مغز می افتد ادامه می یابد