RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام دوست عزيز. شما بايد مي گذاشتيد يه مدت از جدايي تون مي گذشت تا رابطه گذشته براتون كمرنگ مي شد و بعد با يك نفر ديگه ازدواج مي كرديد. شما الان مسئول نامزدتون هستيد. اگر به اين رفتاراتون ادامه بديد ديري نمي پايد كه بنيان اين خانواده هم سست مي شود. پس تا دير نشده يه كمي به خودتون بياييد. زندگي با همسر اولتون ديگه تموم شده و رفته. هرچي از گذشته به ذهن داريد بايد به دور بياندازيد و تمام انرژي خود را صرف اين زندگي و نامزدتون بكنيد. هيچ كس در زندگي شكست نمي خورد.
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
ما البته عقد هم کردیم. من احساس می کنم شاید یک مقدار در گير ظاهر هستم به باطن قضیه توجه نمی کنم.فرهنگ اين دوتا با هم 180 درجه فرق می کنه. اولی با فرهنگ غربی ( نه با اون شدت) و دومی مومن ( نه خشکه مقدس ). اولی بی حجاب و با آرایش غلیظ و دومی چادری که هنوز لوازم آرایش رو بلد نیست استفاده کنه. تو ازدواج اولم به خاط نوع فرهنگ خانواده مخصوصا پدرم مخالف بودند ولی تو انتخاب جدیدم خانواده راضی هستند. اما خودم دچار دوگانگی شدم در ظاهر از فرهنگ اول و در باطن از فرهنگ دوم خوشم میاد.
یک مشکلی هم که دارم اینه چون همسر اولم درگیر ظاهر و خوش گذرانی بود خاطراتی که با اون داشتم پررنگ تره .
خیلی هم سعی می کنم که مقایسه نکنم ولی نمیشه . اصلا ناخودآگاه تو ذهنم میاد. حتی بارها سعی کردم که نخوام تو فکرم بیاد ولی نمیشه.
دارویی نیست که فرد بخوره و خاطراتش یادش بره؟
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
هر کسی که تو ذهنش معیاری برای همسر خوب یا همسر بد داره بگه. اصلا نوع فرهنگ مهم نیست. هرچی که هست بگه.
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
هایده عزیز چیزهایی که گفتی همش عین حقیقته. این درسته که من خودم دارم برای خودم دلسوزی می کنم . حالا به من کمک کن که چطوری این قضیه رو ترک کنم. چون تمام مواردی که گفتی واقعا حقیقته. اگه کتابی یا مقاله ای هم داری معرفی کن.
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام برادر گرامی
البته من بهتون گفتم که نباید وارد باب مقایسه بشین ولی اگر واقعا دوست دارین که همسرتون به ظاهرش بیشتر اهمیت بده ازش بخواین البته در حد معقول و چیزی که می دونین اون هم اذیت نمی شه
البته یادتون باشه ازش نخواین مثل همسر سابقتون بشه دنبال شخصیت اون تو نامزدتون نگردین
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
aseespiro دوست خوب منم همين شرايط رو داشتم البته نه در ازدواج. بلكه كسي رو به شدت دوست داشتم و به ناچار ازش جدا شدم. اولش خيلي برام سخت بود و حتي به مدت يك هفته غذا نميتونستم بخورم. به قدري افسرده شده بود كه همه از ظاهرم متوجه وضعيت درونيم ميشدن.
يه دوست خوب خيلي به من كمك كرد. شروع كردم به خوندن كتاب، اولين كتاب چهار اثر فلورانس بود و دومين شفاي زندگي خانم لوئيز هي
خودم رو پيدا كردم. واقعا ميگم خودم رو پيدا كردم.
اول شما بايد خودت رو پيدا كني تا بتوني با اون چيزهايي كه داري احساس خوشبختي كني.
خوشبختي چيزي جز احساس نيست.
وقتي خودت رو پيدا كردي مطمئن باش راههايي وجود داره تا زندگيت رو هم اونطوري كه ازش لذت ببري بسازي
در ضمن يه وبلاگ هم بهت معرفي ميكنم. از اولين پست بخون
thewitch150.blogfa.com
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
چقدر نظرات دوستان در اين تاپيك به درد من خورد.
من شوهرم را دوست دارم اما هنوز او را با فرد قبلي مقايسه مي كنم و به طبع توقعاتي از او دارم كه او نمي تواند برآورده كند و اين براي من آزار دهنده است.
هنوز نتوانسته ام با خلق و خوي همسرم كنار بيايم.
خواهش مي كنم به خاطر من هم اين تاپيك را ادامه دهيد.
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
هایده عزیز ، شرایط بیرونی من طوری هست که همه به من میگن تو خیلی شانس آوردی که یه همچنین دختری نصیبت شده که با همه وضع و حال تو کنار میاد.حتی بعضی وقت ها که توی فیلم های عروسی اقوام ، من و همسر گذشتمو می بینه به جای اینکه ناراحت بشه سعی می کنه اون روز بیشتر به من نزدیک بشه و هوامو بیشتر داره. شرایط کاری و مالیم هم خوبه. ولی الان یه احساسی دارم که نمی دونم ناشی از چیه ، الان هر اتفاق خوبی که می افته خیلی منو خوشحال نمی کنه ، خودم میگم این اتفاق ای کاش قبلا اتفاق افتاده بود و پیش خودم می گم که چرا من نباید کاملا خوشحال شم. چیزی هم که خیلی سخته اینه که با همه این افکار خودم رو جلوی همسر جدیدم باید خوشحال و عادی نشون بدم که واقعا عذابم میده. در کل اینکه کلیه افرادی که دورو برم هستند بلا استثنا معتقدند که من خیلی وضعیتم از قبل بهتر شده و تو زندگی جدید خوشبخت تر خواهم شد ولی خودم این احساس رو ندارم و هیچ دلیلی هم نمی تونم براش بیارم. فکر می کنم همه به خاطر دلداری من این حرف رو میزنند.بازم می گم همسر دومم تو اخلاقو رفتار و دوست داشتن حرف نداره و کم نمی ذاره.
حالا من دارم به یه جاهایی می رسم و مشکل خودم رو جز تر می بینم. " من الان چی کار کنم که خوبی های همسر جدیدم برام پررنگ تر بشه؟ " این سوال جدیدی هست که تو ذهنم اومده و اینکه " خوشبختی واقعی تو چیه؟ به چی میگن؟ به کی میگن خوشبخت؟ یه زن و شوهر خوشبخت چه جوری با هم زندگی می کنند؟ " شاید من الان خوشبخت باشم ولی ندونم.این دغدغه ذهنی منه.
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
دانه عزیز مشکل شما چيه ؟ مثل منه ؟ این ازدواج مجدد شماست؟ اگه امکان داره جزئیات بیشتری رو بگید.
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
دوست خوب خوشبختي چيزي جز احساس نيست.
نميشه گفت كسي كه زندگي آروم و وضع مالي خوبي داره خوشبخته
بايد از درون خوشبخت باشيم . آرامش دروني خوشبختيه بزرگيه.
بايد خودتون رو پيدا كنيد
مطالعه خيلي ميتونه بهتون كمك كنه