تصور نمی کنم اینقدرها هم این قضیه درست باشه!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط شادزی
نمایش نسخه قابل چاپ
تصور نمی کنم اینقدرها هم این قضیه درست باشه!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط شادزی
دوست عزیز بهترین جواب رو جناب آقای سنگ تراشان فرمودند.
[quote=sorena_arman]
البته ادعای هرچیزی کار سختی نیست!! با گشتی در این تالار می شه فهمید این قضیه فقط ادعاست!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط شادزی
کافیه اونطوری که خانوم می خواد بهش محبت ابراز نشه!! لیست شکایات در این تالار نشون دهنده خیلی چیزهاست
اين لينكها متعلق به شماست.
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=4878
بهتر نيست ابتدا مشخص كنيد كه تعريف شما از عشق و علاقه چيست؟!
اگر منظور شما شهوت است كه بحث فرق مي كند.
به شهوت نمي توان به چشم علاقه نگاه كرد كه فرد بخواهد علاقه اش به فردي كمتر شده و سراغ فرد ديگري برود.
در صورتي كه يك دختر خانم واقعا به كسي علاقه مند باشد اينقدر به اين علاقه بها مي دهد كه به خاطر شهوت به سمت شخص ديگري رو نخواهد آورد.
اگر شما فردي را براي ازدواج انتخاب مي كنيد لابد به دنبال شخصي مي گرديد كه به تعهدات خود پايبند باشد و بعيد مي دانم خانمي كه نخواهد به تعهدات خود پايبند باشد پا به عرصه ازدواج بگذارد. اگر فردي را براي ازدواج مي خواهيد انتخاب كنيد نمي توانيد با اين تصور كه ممكن است او به شما خيانت كند پا جلو بگذاريد.
بد نيست كه شما تمامي سئوالات را يكجا بنويسيد تا دوستاني كه ميخواهند به شما كمك كنند از انديشه و افكار شما مطلع شده و آگاهانه به شما پاسخ دهند
دوست گرامي
شما اگر به كسي ابراز عشق كنيد از روي شهوت و هورمونهاي مردانه خود اين كار را مي كنيد و يا از روي احساسهاي قلبي؟!
به سئوال بنده هر طور كه پاسخ دهيد در واقع به سئوال خود هم پاسخ داده ايد.
درست است كه مردان و زنان تفاوتهايي دارند اما نه اينقدر فاحش كه كل مسئله را از هم متمايز كند.
سلام دوست عزيز و گرامي....
به تالار خوش آمديد.... راستش سوالتون خيلي گيج كننده بود.... لطفا سوالتون رو كمي واضح تر بيان كنيد....
من با نحوه سوال پرسيدن شما مخالفم!! ببخشيد ولي فكر ميكنم اين طرز فكر شما صحيح نيست....
لطفا اگر قصد ازدواج داريد و مايليد از رفتارهاي شخص خاصي صحبت كنيد اينكار رو انجام بديد تا شايد دوستان بتونند واضح تر به مشكل شما بپردازند.... متشكرم و موفق باشيد.....
ممنونم از همهٔ شما که نظرتون رو گفتین منظورم شخص خاصی نبود این ماجرا برمیگرده به چند تا تجربه شخصی که در ارتباط با دخترا داشتم ولی به جای اینکه با ارتباط باهاشون به شناخت برسم ، تازه فهمیدم که چقدر از نظر احساس و شخصیت پیچیده هستند،راستش در لحظای که عاشق شدن راست میگن ، شاید این تعداد کمی که من باهاشون بودم اینجوری بودن ،در جواب دوستی که پرسیده بود این عشق هورمونی رو از کجا یاد گرفتی باید بگم که این مطلب رو از زبون دختری شنیدم که مثل یک خواهر داشت چیزهایی به من یاد میداد.همون بود که گفت این حرفارو به خودت نگیر
سوال دیگه ای که دارم اینه هست که بیش از اندازه و کنترل کردن یک شخص دلیل درستی میتونه باشه که عشقی وجود داره یا اینکه خود این مساله میتونه مشکلسز بشه در آینده؟
سوال دیگه از خانمها این که اگه به طور مثل افراد زیادی شما رو دوست دارن و چشمشون به دنبال شماست و در آرزوی به دست آوردن شما باشن ولی شما یک نفر رو دوست دارین آیا مایلبن باعشقتون همیشه باشین یا افرادی که بیشتر از عشقتون به شما توجه و نگاه میکنن؟ آیا از شما کسی بوده که عاشق کسی بوده ولی الان تونسته فراموشش کنه؟ باز هم تشکر میکنم از اینکه جوابم رو میدین
آقای داود عزیز، خانمها همه به یک صورت تصمیم نمی گیرن! همونطور که آقایون مثل هم تصمیم نمی گیرن، شما فقط میتونید میانگینی از برخوردها و عکس العملهای افراد رو به دست بیارید و در آخر هم امکان داره خانمی که شما باهاش مواجه میشین، هیچکدوم از عکس العملهاش شبیه به مواردی که دوستان ذکر می کنن نباشه. به هر حال من به سوالات شما جواب میدم اما تنها به این پاسخها استناد نکنید :72:
در مورد سوال اولتون که باید بگم برای اولین بار مسئله هورمونی بودن ابراز علاقه رو از شما میشنوم!
منظورتون رو متوجه نشدم؟ یعنی اگه یه خانم، آقایی رو کنترل کنه دلیل بر علاقه اون خانم نسبت به اون آقاس؟نقل قول:
سوال دیگه ای که دارم اینه هست که بیش از اندازه و کنترل کردن یک شخص دلیل درستی میتونه باشه که عشقی وجود داره یا اینکه خود این مساله میتونه مشکلسز بشه در آینده؟
اگه سوالتون اینه، معمولا علاقه موجب ایجاد حساسیت میشه و همین باعث میشه که طرفین نسبت به رفتار هم دقیق تر بشن، و اما اگه این علاقه باعث محدود کردن طرف مقابل بشه به طور صحیح کنترل نشده و در آینده دو طرف دچار مشکل خواهند شد.
در مورد سوال آخرتون هم، من نظر خودم رو میگم، همیشه دنبال کسی بودم که خودم دوست داشتم، حتی اگه اطرافم اشخاصی بودن که مطمئن بودم اونها منو از شخص مورد علاقه ام بیشتر دوست دارن باز به سمت اونها کشیده نمی شدم.
(اگه سوالتون رو در یک تایپیک مطرح کنید تا همه نظرات با هم یک جا جمع بشن، نتیجه بهتری خواهید گرفت)
:72:
سلام دوست عزیز
شما دارید همه خانومها رو با یک چوب میزنید.همه افراد اینگونه نیستن . شما یه سر به پستهای دیگه بزنید. می بینید که خانمهایی هستن که برای بدست اوردن عشقشون دارن از همه چیز خودشون میگذرن.
سوال دیگه از خانمها این که اگه به طور مثل افراد زیادی شما رو دوست دارن و چشمشون به دنبال شماست و در آرزوی به دست آوردن شما باشن ولی شما یک نفر رو دوست دارین آیا مایلبن باعشقتون همیشه باشین یا افرادی که بیشتر از عشقتون به شما توجه و نگاه میکنن؟ آیا از شما کسی بوده که عاشق کسی بوده ولی الان تونسته فراموشش کنه؟ باز هم تشکر میکنم از اینکه جوابم رو میدین
در پاسخ این سوال شما باید بگم من خودم به شخصه دوست دارم باعشقم باشم با اونی که دوستش دارم باشم .در مورد عشق هورمونی ، باید بگم حتما شما هم اونهارو هورمونی دوست داشتین .
اون دختر هایی که شما با هاشون ارتباط داشتین از داشتنه چند دوست پسر باهم هیچ ابایی نداشتن و رابطشون با شما صرفا یه رابطه دوستی بوده . به همین دلیل برای رفع احتیاج خودشون به شما ابراز علاقه هورمونی می کردن :D . همه دخترا اینطوری نیستن .
سلام .میخوام از همهٔ شما تشکر کنم که اومدین جواب دادین . فکر کنم سوالم مبهمه باید کمی از ماجرا رو تعریف کنم شاید بتونین کمک فکری بیشتری به من بکنید.من با یک دختر خانمی به طور اتفاقی آشنا شدم و کم کم اون خانم از نظر خودش نسبت به من یه صحبتی با من کرد . من به خودم نگرفتم ولی نظرم نسبت بهش در لحظه عوض شد .ایشون خانم بسیار زیبایی هستن و من اصلا روی ایشون حساب نمیکردم چون یه چیز دست نیافتنی بود که همه به دنبالش هستن .کافیه یه ذره شل بگیره تا ۱۰۰۰ تا دوست پسر بریزه دورش.کم کم منم به این خانم علاقه مند شدم.وقتی که میگفت همش به تو فکر میکنم.من دیدم که خودمم همش به فکر اون هستم . من قدر عشق پاک این خانم رو میدونم و بدون هیچ انتظاری از ته دل دوسش دارم.ایشون از من میخوان که فقط با ایشون باشم و با اینکه میدون من کسی رو ندارم منو کنترل میکنه و مواظب هیچ دختری با من روبرو نشه . وقتی اشکاش ریخته میشه دلم میخواد بمیرم .وقتی میگه اگه تورو با یکی دیگه ببینم خودکشی میکنم بهش میگم آخه من مگه کی هستم که اینو میگی .با اینکه خودم عاشقانه دوسش دارم ولی میبینم من با اون خیلی فرق داریم .با کسی مشورت کردم گفت که این عشق از روی هورمون و چند ماه دیگه میبینی که رفته عشق یکی دیگه شده و روی ازدواج باهاش فکر نکن . حالا با دانستن خلاصهٔ ماجرای من اگه مطلبی به نظرتون میرسه منتظر شنیدنش هستم با سپس از همهٔ شما دوستان