RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
با سلام مجدد.قبل از هر چیزی باز ذکر این نکته را لازم می دانم که من قصد تشویق یا ترغیب هیچ شخصی را به سوی عمل یا نگرشی خاص ندارم و هدف صرفاً شفاف سازیست و بیان نقطه نظر خود در مورد موضوعات گوناگون از جمله موضوع مورد بحث. راستش من در مورد تایپ کردن آدم کم حوصله ای هستم و علیرغم داشتن برخی نظرات، همت نظر دادن در مورد خیلی از پست های گوناگون دوستان را ندارم اما گاهی اوقات وقتی احساس می کنم که تضاد زیادی بین دیدگاه بنده و سایرین وجود دارد سعی بر به معرض گذاشتن و ارائه ی نظرات خود و مقایسه ی آن با دیدگاه سایر اعضا دارم.
دوست عزیزم جناب با اراده، در فرهنگ مشرق زمین نیاز جنسی همیشه مسئله ی مرموزی بوده و قبول کردن اینکه این نیاز مانند سایر غرایز بوده و چیز فی نفسه پلیدی نیست برای عموم مردم این فرهنگ ها بسیار دشوار بوده و همیشه این کلنجار ذهنی در افراد وجود داشته که از یک سو احساس نیاز می کرده اند و از سوی دیگر بیم آلوده شدن به گناه با رفع نیاز جنسی آزارشان می داده است. هنوز هم رسوبات این نگرش در بسیاری از لایه های سنتی تر جامعه وجود دارد به گونه ای که برخی از رفع این نیاز از طریق ازدواج و شرعی که دینشان به آن توصیه کرده شرم و ابا دارند.
همگان از شرق و غرب به این باور رسیده اند که امن ترین و بهترین روش برای پاسخ به این نیاز از طریق تشکیل خانواده و ازدواج است که انسان را در سایر جهات زندگی نیز به سر منزل مقصود می رساند و تعادلی منطقی بین تمام غرایزش ایجاد می کند به گونه ای که نه با افراط، خود را اسیر باتلاق شهوت میکند و نه با نادیده گرفتن این نیاز شور و طراوت حیات را از او می گیرد. پس بهترین و مناسب ترین راه حل ازدواج و تک همسریست.
حال سئوال اینجاست که اگر به هزارویک دلیل که اینجا به دلایلش نمی پردازیم، ازدواج میسر نشد چه گونه با این نیروی عظیم دست و پنجه نرم کنیم و آیا سرگرم کردن خود به انواع و اقسام سایر فعالیت ها و دلمشغولی ها که بعضاً برخی از دوستان محترم توصیه می کنند می تواند باعث شود ما این نیاز را فراموش کنیم؟ آیا اگر گرسنه و تشنه باشیم با سرگرم کردن خود نیاز به آب و غذا فراموشمان میشود؟ اگر با خود صادق باشیم جوابمان به این پرسشها منفیست.
با اراده جان، به همان دلایل تاریخی و ریشه دار که عرض کردم در پس ذهن شما اینطور نقش بسته است که با خود ارضایی عمل پلیدی را مرتکب شده اید که دون شاءن شماست و مدام خود را ملامت می کنید و از سوی دیگر نمی دانید نیاز جنسی خود را چگونه اقناع و اطفا کنید و چون خود را مکلف به رعایت شرع و دین می دانید احساس می کنید عملتان منافی پایبندیتان به دین است و همه ی این عوامل دست به دست هم داده تا در شما احساساتی چون حس گناه و سردرگمی و خود پلید انگاری و درماندگی در برابر نیاز جنسی ایجاد شود.
این عوامل باعث بروز احساساتی است که ذکر کردید شده است. اگر برایتان میسر است سعی در تشکیل خانواده داسته باشید اگر چه می دانم که در این روزگار و با این اوضاع همه جوره اسفبار مملکت این امر ساده و آسان نیست . اگر نمی توانید ازدواج کنید همانطور که گفتم خود ارضایی بهتر از سرکوب است و در صورت ایجاد تعادل، ضرر فیزیکی هم برایتان ندارد و اگر می خواهید حس نا خوشایندی هم نداشته باشید باید دیدگاه خود را کمی تغییر دهید و بدانید که این نیاز چه بد چه خوب در همه وجود دارد.
من قصد ندارم ار نقطه نظر اسلامی راجع به این موضوع بحث کنم چون در تخصص بنده نیست و گناه کبیره یا صغیره یودن آن را نمی دانم و این را به عهده ی دوستان مطلع تر می گذارم تا با نظرات خود به پیش بردن این بحث کمک کنند. اما جناب خانم یا آقای harfedel اصلاً در قرآن راجع به این مسئله حرفی زده نشده و اگر حتی یک آیه از قرآن در این مورد برایمان ذکر کنید به شخصه به خود من پاسخی دندان شکن داده اید. اگر هم قصد ذکر حدیث دارید لطفاً آن را با ذکر منبع بنویسید تا بتوان صحت و سقم آن را بررسی کرد.
در مورد عمل ناشایست سانسور مدیران هم همین بس که عاجزانه از ارائه ی توجیه وا ماندند و همین برای خواننده ی عاقل برای قضاوت درست کافیست. ( ادامه دارد)
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
خانم n_z_aram خوشحالم که دوباره شاهد حضور شما و نظرات ارزشمندتان هستم. همانطور که گفتید خیلی از افراد که نمونه ی آن را در کلاسهای دانشگاه به وفور دیده ایم تاب تحمل شنیدن چیزی غیر از آنچه در ذهن زنگار بسته شان رسوب کرده ندارند و با اتهام زدن و منحرف خواندن دیگران و نادیده انگاشتن واقعیات موجود از ارائه ی پاسخ درست به ذهن شخص پرسشگر طفره می روند و خود نمی دانند که با اتهام زنی و سانسور یا پاک کردن صورت مسئله و گفتن اینکه اصلاً، چنین مشکلی در جامعه وجود ندارد بیش از هر چیز ضعف و ناتوانی خود را برای استدلال و دادن پاسخ آشکار کرده اند.
من در پست اول خود دو غلط املایی داشتم که کلمه ی اقناع را اشتباهاً اغنا و کلمه ی ترجیح را اشتباهاً ترجیه تایپ کرده بودم. وقتی در صدد بر آمدم تا با ویرایش آنها را تصحیح کنم دیدم که مدیر یا هر کس دیگر امکان ویرایش پست اولم را برای من غیر ممکن ساخته است.
در پست بعد باز هم آن سایت ها را درج میکنم ، اگر چه با زبان فارسی نیست ولی چون می دانم اکثر کاربران دارای تحصیلات عالیه هستند حتماً می توانند تا حدی مطالب را بفهمند. باشد که دوباره با تیغ سانسور شهید نشود.
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط wintersun77
من کلی آدرس منابع مختلف را نوشته بودم اما نمیدانم به چه علت پست من را پاک کرده اند. از مدیر همدردی و یا هر کس دیگر که این عمل بچه گانه را انجام داده تقاضا می کنم مرد و مردونه بیاید و دلیل کار خود را بیان کند. یعتی انقدر ظر فیت این تالار پایین است که راجع به این مسائل نباید صحبت شود. با این کارتان به شدت به من توهین شده . واقعاً تحجر تا کجا؟؟؟
چرا با هر کس که نظری مخالف اکثریت داره تو این تالار اینجوری برخورد می شه و به جای شرکت در بحث سریعاَ طرف رو سانسور می کنن ؟ آقا مدیر به جای سانسور کردن بهتر نیست شما هم در بحث شرکت کنین و دیدگاه خودتونو ارائه بدین ؟؟ خواننده حق داره که اونی که به نظرش درست میاد و انتخاب کنه . متاسفانه بارها و بارها تو این فروم شاهد این بودیم که به جای سانسور پست های بی محتوا و پرت , نظر یک شخص به اصطلاح مخالف رو قیچی می کنن . امیدوارم جوابگو باشید
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
salam be hamegi
jenabe modire hamdardi ba tashakor az site tan vali man vaghean be komak niaz daram pas lotfan in post ha ra sansoor nakonid
motshakeram
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
با سلام
چند نكته در مورد این موضوع و پستهایش هم از نظر شكلی و هم از نظر محتوایی:
از نظر شكلی:
1 - انتخاب یك عنوان برای یك موضوع،و هدایت مطالب آن به سوی خاص ،مغایر با قوانین تالار هست.
لذا اگر بناست بحثها در همین سو پیش برود باید مثلا این عنوان آورده میشد: دلایلی جهت خود ارضایی از نظر علمی
یا بررسی صحیح بودن یا نا صحیح بودن خود ارضایی از نظر علمی
2 - آوردن لینك اگر به عنوان منبع یا معرفی در مورد پست نگاشته شده هست،در ذیل آن هیچ منعی ندارد،لیكن ایجاد پست جدید، و تبلیغ برای سایر سایتها مغایر با قوانین تالار هست.
3 - همچنین لینكهای شما در برگیرنده كلمات فیلترگیر بوده ،كه از این نظر هم برای تالار مشكل ایجاد می كرد.
4 - این تالار تابع قوانین و ضوابط كشور جمهوری اسلامی می باشد. پس از قوانین رسانه های مكتوب تبعیت می كند. لذا هر گونه مطلبی كه منجر به فیلتر شدن تالار، یا نقض قوانین تالار بشود، حذف یا ویرایش می شود.
اما از نظر محتوایی:
ترجمه چندین مطلب به زبان اصلی در مورد خودارضایی به معنی اعتبار و روایی آنها نیست. شما حتی به زبان فارسی اگر كلمات خود ارضایی و مترادف های آنرا جستجو كنید صدها سایت می آورید كه در تائید یا رد آن مطلب نوشته اند. كه اكثر آنها فافد اعتبار و روایی مشخصی هستند.
در مورد خود ارضایی از نظر علمی هم نظریه پردازان در رویكردهای مختلف نظرات مختلفی داده اند. بعضی به كلی رد كرده اند، بعضی برای آن حد گذاشته اند، و بعضی آنرا آزاد گذاشته اند.
1 - آنها كه رد كرده اند به اعتیاد این عمل، تاثیرات خاصی كه بر جسم و به خصوص تحریك پذیری جنسی می گذارد اشاره كردند و همچنین تاثیر منفی آن پس از ازدواج ،كه در اكثر موارد حتی پس از ازدواج جایگزین رابطه سالم زناشویی می شود. و همچنین تاثیرات مخرب احساس گناه ناشی از آن و....
2 - آنها كه حدودی برای آن تعیین كرده اند،نیز با توجه به آمار و نرم های جامعه كه این مسئله گریبانگیر افراد زیادی هست، لذا حذف كامل آنرا عملی ندانسته اند و گفته اند حالا كه وجود دارد،پس بیاییم بپذیریم و برای كاهش عوارض آن توصیه به محدودیت آن كنیم. طبق آماری كه وجود دارد، خود ارضایی محدود به كشورهایی مثل كشور ما نیست كه مشكل ازدواج و حرام و حلالی و ... هست،بلكه مسئله ایست كه حتی در كشورهای غربی كه ارتباط دختر و پسر بازتر هست ، وجود دارد.
3 - اما آنها كه كاملا آزاد گذاشته اند كه بیشتر تحت تاثیر رویكرد روان پویشی هستند و به دیدگاه كشاننده جنسی و كشاننده مرگ اعتقاد دارند و آنها مسئله تخلیه هیجانی، مسئله سركوبی و ناهوشیار را مورد توجه قرار می دهند. در این دیدگاه برای كاهش هر هیجانی باید اقدام به تخلیه كرد. مثلا فرد پرخاشگر باید این پرخاشگری را انجام دهد ،حالا اگر قوانین اجازه نمی دهد ،مثلا می تواند در كشتی كج ،در ورزشهای رزمی یا ... انجام دهد. یا برای لذت جنسی اگر ازدواج نمی تواند بكند،از سایر طرق تخلیه كند. كه البته این رویكرد اكنون طرفداران زیادی در بین نظریه پردازان ندارد،به خاطر ضعف روشهای تحقیقی آن.
به هر حال این مهم هست،وقتی حرف از صحبت علمی به میان می آید كار ساده نمی شود، بلكه مشكل تر می شود،یعنی نیاز است كه از نظر علمی و از همه رویكردها در نگاهمان استفاده كنیم. و ساده سازی و تسهیل موضوعات كار علمی نیست بلكه برای عمومی كردن و عوام پسند كردن آن نیاز است. از طرف دیگر هر مسئله علمی ،قابلیت ابطال پذیری، قابلیت تكمیلی و ... نیز دارد، لذا اگر در نظریه ای امروز روی یك مسئله ،مخصوصا علوم انسانی نظر می دهد،همیشه جای این باز است كه از نظر سایر پژوهشگران انتقاد یا ضعفی به آن وارد شود یا در آینده ابطال گردد یا تكمیل شود.
به هر حال :
علاوه بر مسائل علمی این موضوع، چون اینگونه مقالات در بستر فرهنگی و مذهبی و اجتماعی جامعه ای قرار می گیرد،باید به آنها توجه شود. به نظر من مهمتر از خودارضایی ،نحوه برخورد با آن و احساس گناه بعد از آن است.
یعنی به جای اینكه بخواهیم فشار بیاوریم كه افراد آنرا كنار بگذارند، یا به عكس توصیه كنیم كه به این اقدام بپردازند،باید پاسخ دهیم چگونه با آن مواجه شوند،با احساس گناهانشان چه كار كنند، و چگونه سعی در كاهش عوارض احتمالی آن بكنند،و با مسائلی مذهبی مرتبط با آن چگونه برخورد كنند و اگر این عمل را دوست نداشتند،چگونه ترك كنند.
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
یعنی به جای اینكه بخواهیم فشار بیاوریم كه افراد آنرا كنار بگذارند، یا به عكس توصیه كنیم كه به این اقدام بپردازند،باید پاسخ دهیم چگونه با آن مواجه شوند،با احساس گناهانشان چه كار كنند، و چگونه سعی در كاهش عوارض احتمالی آن بكنند،و با مسائلی مذهبی مرتبط با آن چگونه برخورد كنند و اگر این عمل را دوست نداشتند،چگونه ترك كنند.
جناب مدیر همدردی متشکرم از پاسختان. در واقع هدف من از عنوان کردن این موضوع در این تالار رسیدن به پاسخی مناسب به همین سووالات بود
و از همه می خواهم که نظر خودشان را در باره این سووالات بیان کنند
1- چگونه با خودارضائی مواجه شویم؟
2- با احساس گناهانش چه كار كنیم؟
3- چگونه سعی در كاهش عوارض احتمالی آن بكنیم؟
4- با مسائلی مذهبی مرتبط با آن چگونه برخورد كنیم؟
5- اگر این عمل را دوست نداریم، چگونه ترك كنیم؟
6- ایا تا حالا توانسته اید خودارضائی را بطور کامل ترک کنید؟
7- آیا مانند من بعد از این عمل، تا مدتی طولانی تمرکزتان را از دست می دهید؟ تا حدی که روی بازدهی کاری و تحصیلیتان اثر بگذارد؟
8- ایا شما هم از این کار نفرت دارید؟ یا لذت می برید؟؟؟؟
جواب های من
1- نمی دانم
2- واقعا من را کلافه می کنه با اینکه اصلا ادم مذهبی نیستم و تو زندگی گناه های زیادی انجام می دهم (البته از نظر اسلام!!!)
3- معمولا سعی می کنم بعدش به جای سرکوفت زدن به خودم، خودم را اروم کنم (حداقل جلوی گریه ام را میگیرم!!!!) و برای خودم دلایلی بیارم. مثلا من این دفعه زیاد ادامه ندادم، زود تمامش کردم، به خاطر دیدن فلان صحنه ای بوده که بی اختیار در جایی دیدم و متاسفانه خیلی وقتها که به این کار مشغول هستم خدا را خیلی صدا می کنم و ازش کمک می خواهم ولی بعدش خودم را توجیه می کنم که اگر خدا می خواست خودش کمکت می کرد
4- مذهب برای من عقل من هست که با موارد گفته شده در بالا سعی به توجیه می کنم ( و خیلی وقتها از نظر عقلی راضی می شوم که مقصر من نبودم ولی مثل اسیدی که روی پارچه ای بریزد، اگر هم قصدی نباشد ولی اثر خودش را می گذارد و روح من خواهی نخواهی شکسته می شود)
5- راه حل های نوشته شده در وب سایت ها و کتاب ها همه برای من بی فایده بود تا اینکه واقعا یک روز از خودم با تمام وجود متنفر شدم و از ان روز به بعد خیلی کمتر این کار را می کنم
6- نه
7- همیشه این مشکل را برای حداقل یک روز دارم
8- این اواخر هیچ لذتی نمی بردم و فقط از روی ناچاری، تنهایی و شاید بی کسی انجام می دادم
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
http://www.mardoman.net/health/mast/
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
سلام دیجیتامن . ممنون از مقاله . اما باز هم تبلیغ مسائل قدیمی و رد شده بود. من در این مورد تحقیق کرده ام و به من اثبات شده است که خیلی از اعتقادات ما در این مورد بی پایه است. من باز هم می گویم آدم سالم باید از راه طبیعی نیازش را مرتفع کند اما در موقع اضطرار خود ارضایی هم میتواند یکی از راهها باشد. جناب مدیر ضمن عرض تشکر از پست شما من قصد تبلیغ سایت خاصی را نداشتم بلکه فقط میخواستم برای صحبت خود چند پشتوانه ی تخصصی و علمی معرفی کنم. البته جای تاسف است که طبق قوانین مملکت ما نود درصد لغات پزشکی فیلتر می شود . جامعه ای به سوی پیشرفت خواهد رفت که در آن تبادل اطلاعات آزاد بوده و شهروندان با توجه به عقل و تشخیص خود مطلب درست را برگزینند.
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
[align=justify][size=medium]
سلام به همگی
امروز اومدم تا یک تجربه شیرین را براتون بگم
امروز دوباره از خواب بیدار شدم. یکشنبه بود و من نیازی نبود که زود از خواب بیدار بشوم. ساعت 10 صبح بود پس من می توانستم باز هم تو تخت دراز بکشم مثل همه یکشنبه ها واقعا لذت بخش هست. ولی دوباره همان فکر های همیشگی. دوباره حس خستگی و افسردگی. دوباره ناامیدی!!!
یک یکشنبه لعنتی دیگر. چه بد که دوباره یکشنبه اومد. حاضرم صبح زود بیدار بشوم برم سر کار و درسم. تا 10 11 شب تو دانشگاه جون بکنم تا اینکه بیام خونه و با واقعیت تلخ ولی واقعی تنهایی و بی کسی دست و پنجه نرم کنم. دوباره یک یکشنبه وحشتناک دیگر. من چه غلطی تو این روز می تونم بکنم؟ همه مغازه ها بسته اند کسی تو خیابون نیست. هیچ کسی را هم که نداری شانس بیارم یکی انلاین باشه باهاش چت کنم ولی نهایتا 1 ساعت. پس چه غلطی بکنم همه در چنین روزی اینجا جفت جفت هستند. می رن بیرون قدم می زنند با هم خوش هستند و من دوباره یک یکشنبه خسته کننده دیگر. از همه روزهای هفته برام خسته کننده تر هست.
این یکشنبه هم هیچ فرقی با یکشنبه قبلی نداره و شاید هم با یکشنبه بعدی هم فرقی نداشته باشه!!! تازه یکشنبه دیگر تعطیلات کریسمس هست. پس دیگر پدرم در اومده!!!! اینجا کریسمس برای بی کس ها مثل قبرستان میشه.
یاد معشوق ام افتادم. یک ادمی که هیچ دسترسی بهش ندارم. بیش از هزاران کیلومتر باهاش فاصله دارم. تازه مطمئن نیستم من را دوست داره یا نه. بد تر از همه من که نمی تونم برم ایران اون هم که نمی تونه بیاد اینجا!!! فقط یک رویای شیرین که فقط فقط خود خدا می تونه به واقعیت برسونه!!!
ولی دوباره عزیزترین فرد دنیا. همیشه در چنین وضعیتی به خودم می گفتم احمق سریع از رختواب بیا بیرون. سریع برو یک کاری کن. برو درس بخون. با اینترنت بازی کن احمق چند سال که این تجربه را داری؟!!! تو دقیقا این حس را می شناسی. حسی که هیچ وقت نتونستی در مقابلش مقاومت کنی همیشه تسلیم شدی و فقط با چنین کارهایی می توانستم کمی آن را به تاخیر بیاندازم. ولی هوا سرد بود من واقعا نمی توانستم از رختخواب بیام بیرون.
شروع کردن به دعا خواندن هرچی بلد بودم از هر دینی یا کتابی کلی ایه قران خوندم به ایه قرانی که به دیوار زده بودم نگاه کردم "بگو پروردگارا از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم" ولی خودم هم می دانستم که بی فایده هست.
چون من دیگر در این اواخر، وقتی خودارضائی می کردم، حتی در انجام ان، سوره هایی از قران را زمزمه می کردم تا شاید خداوند من را نجات دهد ولی اکثر اوقات بی فایده بود. برای همین به یک ناامیدی و شکست بزرگی تو زندگی رسیده بودم که حتی به خودم می گفتم بدبخت حتی ایمانت هم نمی تواند نجاتت بدهد. خاک بر سرت اینقدر این کار را کردی که دیگر برای روحت به یک کار ساده تبدیل شده. اصلا کاری به گناهش نداشتم چون اعتقاد دارم خدا بخشنده هست و اینقدرها هم که می گن سختگیر نیست ولی از این بی ارادگی خودم بدم می امد. احساس ضعف می کردم که چرا نمی توانم به خودم مسلط باشم. من بدبخت حتی نمی توانم چنین مشکلی را حل کنم یا حداقل تحت اختیار خودم در بیارمش دیگه چه برسه به اینکه بخواهم این زندگی درب و داغون ام را سر و سامان بدهم. برای همین من روی این کار اینقدر حساس شده بودم.
شاید اصل مطلب زیاد چیز بدی نباشد و از نظر روانشناسان و یا بعضی از دانشمندان ضرر نداشته باشه ولی در مورد من، این مساله تبدیل شده بود به نقطه ضعفی برای ذهن نا خوداگاه ام که هر دفعه به وسیله ان به من سرکوفت می زد. در واقع این جنگ من با خودارضائی در ذهن ناخوداگاه من به معنی جنگ با تمام بدبختی هایم شده بود. که شکست در ان به معنی از دست دادن مقداری از اعتماد به نفس ام در زندگی بیرونی ام شده بود. و هر دفعه که این کار را می کردم در واقع به خودم ثابت کرده بودم که ادم بی لیاقتی هستم و همین ته ذهنیت من همیشه باعث می شد که در همان روز یک اتفاقی برایم بیافته که اوایل به عذاب خداوند تشبیه می کردم و بعد به عدم تمرکزم که به خاطر خود ارضائی بود نسبت دادم. ولی حالا که فکر می کنم می دیدم که همانطور که من در زندگی ام در حال جنگ برای حل مشکلاتم و رسیدن به یک زندگی معمولی هستم، در ذهن نا خوداگاه ام ابن جنگ تبدیل به مبارزه من با خودارضائی شده بود و از وقتی که فهمیدم خیلی راحت تر توانستم انرا کنترل کنم.
درست مثل همین امروز. من دیگر نه از تخت خواب بیرون امدم نه با اینترنت خودم را سر گرم کردم و نه کار دیگری کردم. حتی شروع کردم به فکر کردن به معشوق ام. دوباره اون را تو ذهن ام اوردم و دوباره ازش به خاطر همه کمک هایی که در این غربت به من کرده بود تشکر کردم. من حتی ایه قران هم نخواندم حتی نام خدا را هم نیاوردم (چون برای من ایه قران و نام خدا فقط تبدیل به یک کلاه شرعی شده بود که بعدش برای خودم توجیه کنم که این خواست خدا بوده که با اینکه نامش را اوردی ولی باز گناه کردی) فقط برای خودم حلاجی کردم که چرا من این کار را دوست ندارم و چرا تلاش می کنم برای ترکش و این از همه چیز بیشتر به من کمک کرد!!!!
من امروز خود ارضائی نکردم با اینکه همه شرایطش بود و اولین باری بود که در چنین شرایطی قرار گرفتم و تسلیم نشدم
پس امروز یک روز بسیار شاد و زیبا بود. من توانستم پیروز بشوم و خیلی خیلی خوشحالم. درست اندازه زمانی که شاگرد اول دانشگاهمان شدم!!!!!
عزیزان نظر کلی من اینست که فقط فقط با خودتان روراست باشید. مقاله بخوانید همه نظر ها را بشنوید ولی خودتان تصمیم بگیرید. راستش خودارضائی زمانی برای من تنها راه نجات بود و واقعا به من کمک کرد (به خدا راست می گم) حتی حالا هم از اینکه در بعضی سالها این کار را می کردم پشیمان نیستم
ولی کم کم این عمل تغییر شکل داد اینقدر تغییر شکلش اهسته بود که هیچگاه حس نکرده بودم دیگر این عمل به من ارامش نمی داد بلکه ارامش را از من می گرفت و من نمی دانستم که از کجا دارم می خورم!!! من درست همان کارهای 2 سال پیش را می کردم ولی نتیجه نداشت. اعتماد به نفس ام کم شده بود و احساس های خیلی بدی داشتم بدون اینکه شرایط دیگری عوض شده باشه.
هیچ وقت هیچ کاری عمومیت ندارد نه به مکان نه به زمان عمومیت ندهید.روح انسان دینامیک هست پس باید قوانین ان هم دینامیک باشه!!!!
از همه کمک بگیرید ولی این خودتان هستید که در اخر می توانید نسخه روحتان را بپیچید!!!!!![/size][/align]
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟