RE: پریشانی بعد از ازدواج
:81:لاله عریزم شما داری خودت این مسئله رو بزرگ میکنی . همچین مسئله حادی هم نیست . بخدا انقدر مسائلو مشکلات دیگه ای تو زندگی هست که این چیزی که شما میگید توش گم میشه . عزیزم همسر تو بهتری ویژه گیها رو داره . تورو خدا به خاطر7-8 سانت ناقابل خودت و زندگیتو خراب نکن . سعی کن همیشه بهترین چیزهای همسرت مد نظرت باشه نه قد ایشون . به مردم چه ربطی داره که شما از همسرتون بلندتر هستید مگه شما برای مردم زندگی می کنید. به اون فکر کن اگه همسرتون قدش از شما بلندتر بود ولی ادم بد و لاابالی بود ویا خدای ناکرده معتاد بود انوقت چی ؟؟؟؟؟؟؟ این مسئله قد اصلا مسئله بغرنجی نیست که شما انقدر بزرگش کردی .
RE: پریشانی بعد از ازدواج
سلام دوست من
يه حساب دو دو تا چهار تا بكن .... ببين اگه همسرت از ده بيست تا معياري كه براي ازدواج داشتي 60-70 درصد يا بيشتر داره انتخابت درست بوده ... مطمئن باش همسرت رو درست انتخاب كردي .....
RE: پریشانی بعد از ازدواج
سلام عزيز جون
احتمالا هيچ مسئله اي در زندگي نداري و بقدري همه چيز برايت ok هست كه نشسته اي و به مسئله اي اينچنين بي ارزش مي انديشي .اگر شوهرت 10 سانت هم از شما بلندتر بود و بعد هوسباز بود يا اصلا به شما محبت نمي كرد آن وقت راضي بوديد؟؟؟ سعي كنيد نيمه پر ليوان را ببينيد.همسر شما به قول خودتان به معني واقعي كلمه ايده آل است حال شما فقط دست روي همين نقطه حساس گذاشته ايد0 در ضمن شما مي توانيد با تدبير زيركانه زنانه خود اين 7-8 سانت اختلاف قد را از بين ببريد.مثلا از همسرتان بخواهيد كه از كفشها ويا كتوني هايي استفاده كنند كه داراي لژمي باشد0 خودتان هم سعي كنيد زماني كه با همسرتان بيرون مي رويد از كفشهاي بدون پاشنه استفاده كنيد.به اين ترتيب حداقل 4-5 سانت اين اختلاف را كمتر مي كنيد.
به خدا توكل كنيد و از او بخواهيد كه ياريتان كند كه اين حساسيت نابجا از بين برود.
RE: پریشانی بعد از ازدواج
سلام.از همه ی کسانی که وقت گذاشتند و مطلبی نوشتند ممنونم.
خانوم وهم من از حرفهاتون برداشتی کردم که امیدوارم اشتباه باشه!
خانوم وهم شما گفتی : "یه سری به تایپیک من بزنید اونوقت مشکل رو میبینید" راستش تاپیکت رو تقریبآ نصفه و نیمه خوندم،یه چیزی می خوام بگم؛ راستش در موضوعی که خانوم افسون اینجا مطرح کردن(البته من هم اصلآ با طرز فکر ایشون موافق نیستم)خودشون یک جا گفته بودن اگه موضوعی که اینجا نوشته می شه در مورد خیانت شوهر یا مشکل با خانواده همسر و ... از این دست موضوعات خاله زنکی ! باشه مورد توجه قرار می گیره و باقی مشکلات زیاد جدی گرفته نمی شه.من هم دارم همین نتیجه رو می گیرم.خانوم وهم شما مشکل رو فقط همین چیزا میدونیند؟؟؟
وهمچنین فرمودین که "به جای فکر کردن به این موضوع به آینده تون به اینکه اگه یه روزی به مشکل من یا بعضی افراد دیگه دچار شدید اونوقت باید چیکار کنی فکر کن" پس نتیجه می گیرم که شما مشکلات زندگی رو فقط مسائل خاله زنکی می دونی و فکر می کنی این مسائل تقریبآ سراغ همه میاد.امیدوارم ناراحت نشی فقط خواستم بگم یه کمی دیدت رو بازتر کنی خانومی.
اغلب شما مشکل من رو با مشکلات رایجی که در زندگی خیلی از زوجها پیش میاد مقایسه کردین؛دوستان عزیزم من همسرم رو با معیارهای منتطقی انتخاب کردم و با چشم بسته عاشقش نشدم پس فکر نمی کنم به این راحتی به مشکلاتی که شما مشکل من رو با اونا مقایسه می کنید بربخورم.من اول عاشق نشدم سپس به باقی شرایط همسرم فکر کنم.
وقتی من به دوستام نگاه می کنم و می بینم که 90 درصدشون اول جذب قیافه و تیپ مرد می شن و بعد راجع به بقیه شرایطشون فکر می کنند و بعد توی زندگیشون به مشکلات عجیب و غریب می خورند تعجب نمی کنم.چون کاملآ قابل پیش بینیه!(البته باید بگم تقریبآ همه ی دوستام تحصیلات عالی دارند و کم سن هم نیستند حداقل بالای 25 سال سن دارند)
من بین خواستگارهام در مورد مردهایی که هنوز به بلوغ فکری نرسیده ولی دست به تشکیل خانواده میزنند و بعد از ازدواج موجب مشکلات عجبب و غریبی میشن اصلآ فکر هم نمی کردم که بعد ازدواج مجبور باشم با یه سری مسائل کنار بیام تا زندگیم از هم نپاشه.
راستش من خیلی از خانومهایی که اینجا مشکلاتشون رو مطرح می کنند اصلآ درک نمی کنم!!!شاید به همین دلیله که توقع پاسخهایی پخته تر رو داشتم.ولی به هر حال از همه و همچنین خانوم وهم از اینکه وقت گذاشتین و راهنماییم کردین واقعآ ممنونم.
RE: پریشانی بعد از ازدواج
سلام.. من خودمو جای شما که میذارم راستش شاید این حرفم نا خوشایند باشه اما چنین انتخابی نمیکردم چون بر خلاف دیگر دوستان به نظر من نا خوشاینده و به احساس شما حق میدم.
ولی برای من خیلی جالب شما هم از این ور بوم افتادین!!!!!!!!!
یکی فقط ظاهر رو میبینه و باقی قضایا هیچ!!!!شما همه چی رو سنجیدین و الان!!!!!
تنها کاری که به نظر من میتونی انجام بدی فکرتونو مشغول کنید متاسفانه به نظر من دچار وسواس فکری شدید به یک روان پزشک مراجعه کنید.
RE: پریشانی بعد از ازدواج
عزیزم کاملا درکت می کنم اما وقتی مشکلای خیلی از بچه ها رو ببینی که مثلا شوهرش کتکش میزنه یا معتاده یا فحاشی می کنه چی میگی ؟ وقتی به این مشکلا نگاه کنی مشکلت میبینی چقدر کمرنگ میشه و میتونی براحتی باهاش کنار بیای
RE: پریشانی بعد از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lale1360
سلام.از همه ی کسانی که وقت گذاشتند و مطلبی نوشتند ممنونم.
خانوم وهم من از حرفهاتون برداشتی کردم که امیدوارم اشتباه باشه!
خانوم وهم شما گفتی : "یه سری به تایپیک من بزنید اونوقت مشکل رو میبینید" راستش تاپیکت رو تقریبآ نصفه و نیمه خوندم،یه چیزی می خوام بگم؛ راستش در موضوعی که خانوم افسون اینجا مطرح کردن(البته من هم اصلآ با طرز فکر ایشون موافق نیستم)خودشون یک جا گفته بودن اگه موضوعی که اینجا نوشته می شه در مورد خیانت شوهر یا مشکل با خانواده همسر و ... از این دست موضوعات خاله زنکی ! باشه مورد توجه قرار می گیره و باقی مشکلات زیاد جدی گرفته نمی شه.من هم دارم همین نتیجه رو می گیرم.خانوم وهم شما مشکل رو فقط همین چیزا میدونیند؟؟؟
وهمچنین فرمودین که "به جای فکر کردن به این موضوع به آینده تون به اینکه اگه یه روزی به مشکل من یا بعضی افراد دیگه دچار شدید اونوقت باید چیکار کنی فکر کن" پس نتیجه می گیرم که شما مشکلات زندگی رو فقط مسائل خاله زنکی می دونی و فکر می کنی این مسائل تقریبآ سراغ همه میاد.امیدوارم ناراحت نشی فقط خواستم بگم یه کمی دیدت رو بازتر کنی خانومی.
اغلب شما مشکل من رو با مشکلات رایجی که در زندگی خیلی از زوجها پیش میاد مقایسه کردین؛دوستان عزیزم من همسرم رو با معیارهای منتطقی انتخاب کردم و با چشم بسته عاشقش نشدم پس فکر نمی کنم به این راحتی به مشکلاتی که شما مشکل من رو با اونا مقایسه می کنید بربخورم.من اول عاشق نشدم سپس به باقی شرایط همسرم فکر کنم.
وقتی من به دوستام نگاه می کنم و می بینم که 90 درصدشون اول جذب قیافه و تیپ مرد می شن و بعد راجع به بقیه شرایطشون فکر می کنند و بعد توی زندگیشون به مشکلات عجیب و غریب می خورند تعجب نمی کنم.چون کاملآ قابل پیش بینیه!(البته باید بگم تقریبآ همه ی دوستام تحصیلات عالی دارند و کم سن هم نیستند حداقل بالای 25 سال سن دارند)
من بین خواستگارهام در مورد مردهایی که هنوز به بلوغ فکری نرسیده ولی دست به تشکیل خانواده میزنند و بعد از ازدواج موجب مشکلات عجبب و غریبی میشن اصلآ فکر هم نمی کردم که بعد ازدواج مجبور باشم با یه سری مسائل کنار بیام تا زندگیم از هم نپاشه.
راستش من خیلی از خانومهایی که اینجا مشکلاتشون رو مطرح می کنند اصلآ درک نمی کنم!!!شاید به همین دلیله که توقع پاسخهایی پخته تر رو داشتم.ولی به هر حال از همه و همچنین خانوم وهم از اینکه وقت گذاشتین و راهنماییم کردین واقعآ ممنونم.
لاله خانم شاید ظاهر قضیه خاله زنک بازی باشه ولی چند تا سئوال ازتون دارم با خودتون روراست باشید و جواب این سئوالا رو به خودتون بدید
شما هر موقع توی اجتماع و نزد دیگرون با نامزدتون ظاهر میشید دچار این حس میشید ولی فکر کنید نامزدتون بهتون شک داشت آیا هر لحظه زندگیتون با این فکر براتون جهنم نمی شد؟اگر نامزدت به راحتی پلک زدن بهت می گفت ازت متنفرم زندگیم آیندم رو خراب کردی طلاقت میدم باز هم شب راحت می خوابیدی؟ اصلا می تونستی مردی که دایم از هر چیزت ایراد میگیره حتی توی تنهایی دو نفرتون او رو تحمل کنی؟ اگر فقط برای یک بار بهت بی احترامی میکرد یا به خودت و خانواده ات فحاشی می کرد بازهم می گفتی این مشکلات خاله زنک بازیه؟منهم مثل شما نامزدم رو با چشم باز و معیارها و ملاکهای خودم انتخاب کردم فقط یه اشتباه کوچیکی که کردم این بود که به حرفهاش به حرفهای بزرگترهام اطمینان کردم و طرف من آدمها صادقی نبودن عدم صداقت اونها اشتباه منه
من فکر می کردم می تونم یه کمک کوچکی به شما بکنم ولی مثل اینکه باعث ناراحتی شما شدم و خب هر عملی یه عکس العملی داره(من شما رو ناراحت کردم شما هم منو) ازتون معذرت می خوام و دیگه در مورد مشکلات شما نظر نمیدم
خداحافظ
RE: پریشانی بعد از ازدواج
خانوم وهم عزیز مثل این است که من از درد دندان در عذاب باشم و پزشک به جای درمان و دادن مسکن به من بگوید که که اگر دستت بریده میشد چکار میکردی؟؟؟!!!
نویسنده ، شاعر یا انسان اهل تفکری باشد که دغدغه های بزرگ و چالش های خاص خود را در زندگی داشته باشد و احساس شادی از زندگی نداشته باشد ، به طور مثال کارگر فقیری به او بگوید که اگر جای من بودی چه؟ اگر گرسنه بودی چه؟ و...
RE: پریشانی بعد از ازدواج
افسون عزیز هیچ کس نخواسته به دوستمون بگه مشکلت بی اهمیت است بلکه هدف این بو د که متوجه بشه مشکلش انقدر بزرگ نیست که زندگیش و خوشبختیشو تحت تاثیر قرار بده عزیزم مثال درستش این که کسی از بزرگی بینیش رنج ببره و دکتر بجای معالجه بهش میگه فکر کن یک چشم نداشتی ویا ...
دوست خوبم لاله کمی به واقعیت های زندگی با دید بازتر نگاه کن ، خوبیهای همسرت را ببین و به اون چیزی که خداوند به او نداده حساس نباش
RE: پریشانی بعد از ازدواج
خداوند داره امتحانتون میکنه . شما گفتید تنها چیزی که براتون مهمه ذات طرف مقابلتون هست. ولی با این کار و طرز فکرتون توی امتحان رد شدید و ثابت کردید که اون حرف رو قلبا نزدید و خداوند با این کارش می خواسته بهتون ثابت کنه که حرف حرف خودتون نیست. می شینید ببینید مردم چی در موردتون میگن.واقعا باعث تاسف که جونهای ما فقط چشمشون به نگاه دیگران هست.به دیگران هیچ ربطی نداره که شوهری که شما انتخاب کردید کوتاه هست یا بلند. هر کسی هم تمسخر کنه نفهمی و بی شعوری خودشون رو می رسونه.برای خودتون زندگی کنید نه مردم.