-
سلام وقت بخیر
من داستان شما رو خوندم و چون خودم تو این شرایط بودم و تجربه کردم می دونم که چه قدددددددر سخت و عذاب اوره متاسفانه
من نمیدونم خانوده شما چجورین؟ ایا مخبتی نشون میدن؟ یا واقعا دوست دارن که خانم تون باهاشون در ارتباط باشه یا بی خیالن؟
اگر میخواین رابطه با خانوده ها رو دوباره شکل بدین از ارتبا های چند دقیقه ای شروع کنین
مثلا دارین نیم ساعت برین و بیاین تا یخ ها اب بشه
بهتره خانوده شما هم یه روی خوشی نشون بدن که این دختر تمایل به برقرار رابطه پیدا کنه
البته این فقط نظر شخصی منه
چون اون موقع ک منم تو این وضع بودم همش با خودم می گفتم خب چرا اونا هیچ حرکتی نمی کنن؟؟
-
سلام
به نظرم فعلا حساس نباشید
اگر ارتباط با خانواده همسرتون باعث میشه که انتظار داشته باشید همسرتون هم ارتباط صمیمانه با خانواده شما داشته باشه هیچ ارتباطی نداشته باشید
اینجوری از ایشون هم توقع ندارید
فعلا روی روابط خودتون کار کنید
فعلا اجبار به ارتباط نداشته باشید
نه شما با خانوادشون به ایشون با خانواده شما
بعدم یواش یواش به نسبت مساوی ارتباط ها رو آغاز کنید
مجبور نیستید در ارتباط با خانواده ایشون فداکاری کنید و بعد در ذهن خودتون احساس طلب کنید
فعلا بچه دار نشید
گام به گام پیش برید
اول ارتباط خودتون
بعد خانواده ها
و اینکه خیلی آدمها همسرانشون با خانوادشون ارتباط ندارن و فقط خودشون ارتباط دارن، خیلی هم فاجعه نیست
-
سلام
من تجربه خودم رو میگم
خانواده همسرم پدر وبرادراشون مهربان هستند و کلا کاری به بقیه ندارن (خواهر ندارن)
هر کسی زندگی خودشو داره
اما مادرشون مداخله گره و شده تو جمع خیلی آروم یه تیکه وحشتناک بهت میندازه (به حدی که شاید کسی باور نکنه این جوری باشه):97:
من به شخصه وقتی با این خانم تنها میشم استرس میگیرم و اضطراب شدید
به حدی که یه سری تا تنها شدیم پسرم رو که اون موقع 10 ساله بود بغلش کردم
و فرزندم متوجه شده و همیشه کنارم میشینه
و خودم سیستم بی محلی رو در پیش گرفتم
البته شرایط تنهای من نیست بقیه جاری ها اصولا ماهانه سر میزنن
وهمسر من به خاطر علاقه پدرشوهر و برادرانش به دختروپسرم اصرار داره هفته ای 3 بار در حد یه ساعت بریم خونشون
شما اولا باید دلیل رفتار همسرت رو بفهمی و برای حلش قدم برداری
و رابطه یه مسئله دو طرفه اس
باید هر دوطرف مایل باشند و برای آرامش رابطه اقدام کنند
ببخشید خیلی نوشتم
-
تسلیت نگفتن ، سلام و احوالپرسی نکردن از مصادیق بی ادبی و بی احترامی هست! اگر کسی قرار است با انرژی منفی و گارد بسته وارد جمعی شود بهتر است اصلا وارد آن جمع نشود تا با رفتار نسنجیده و نادرست موجب ناراحتی بقیه نشود. خانم شما با انتخاب آمدن به مجلس ترحیم خواسته ارزش خودش را پیش شما بالا ببرد در صورتی که با بی احترامی و سلام نکردن و تسلیت نگفتن موجب کدورت و ناراحتی بیشتر خانواده شما از خودش شده !( این برداشت من هست ) ولی شما می تونید خیلی منطقی ازش بپرسید که چرا وقتی قصد تسلیت گفتن و صحبت کردن نداشته قبول کرده که بیاد ؟! و براش توضیح بدید که این کار باعث کدورت بیشتر میشه و به بهبود رابطه اون و خانواده تون کمکی نمی کنه !
در هر صورت من از آنچه گذشته اطلاعی ندارم ، نمی دونم به چه دلیل همسر شما با خانواده شما قهر هستن دلیل منطقی پشتش هست یا نه ! ولی اگر دلیل منطقی نداره یا چیز کوچکی را بزرگ می کنه و همچنان از رفت و آمد با خانواده شما و حفظ احترام آنها سر باز می زنه ادامه این رابطه بی معنی و پوچ هست مگر اینکه شما در ایشون چیزی دیده باشید که احساس کنید ایشون امکان اصلاح دارن ! حداقل فعلا تا حل این مشکلات بچه داار نشوید .