نوشته اصلی توسط
Pooh
سلام.
اینها ربطی به خدا نداره.
اگر خدا اهل پارتی بازی بود، همون حضرت علی و امام حسین رو نجات میداد از اون بلاها. ولی خدا دخالتی در اختیارات بشر نمیکنه.
دیشب یه فیلم رو بالاخره دیدم. فکر کنم حداقل بیست ساله اسمشو شنیده بودم ولی ندیده بودم. فیلم ترومن. شاید مثل قهرمان اون فیلم، بهتر باشه به جای محدود کردن خودت در دنیایی که اطرافت برات ساخته، شهامت خروج از منطقه امن رو پیدا کنی.
ببین خیلی شبیه همیم. منم دانشجو دکترام. البته با وضعی خرابتر از شما. باز شما وزارت بهداشت هستید و طرح دارید و حقوق طرح دارید. ما وزارت علومیا که نه طرح داریم نه حقوق :)
ولی مساله اینه که امثال ما، نمیخوایم مسئولیت خودمون و کاستی های خودمون رو قبول کنیم و برای اینکه با یک سری ترسها و ناامنی ها روبرو نشیم در دنیای بیرون دنبال مقصر میگردیم.
منکر وحود بی عدالتی ها نیستم. ولی مشکل بزرگتر منفعلانه عمل کردن خودمونه. مثلا شما به نظرم اگر پیشنهاد استادتون رو قبول میکردید بهتر بود. بعدش مثلا میتونستید بگید پس اسم من هم باید در مقاله بیاد. یا اون تدریس رو انجام میدادید و از خودتون توانایی تدریس نشون میدادید و میتونست براتون امتیاز محسوب بشه و در موارد مورد نیاز برای تدریس شما مد نظرشون قرار بگیرید و اینجوری کم کم راه باز میشد.
شما نیاید از اول یه چیز رو کامل و تمام و قلنبه بخواید. رسیدن به هر چیزی یه سری مراحل داره و به مرور پیش میاد. حتی همون سفینه ای که پرت میشه فضا، با اینکه خیلی سریع دور میشه، ولی بالاخره زمانی رو در راهه و در این مسیر کلی فشارات جوی تحمل میکنه و .... یهو در یک آن که نرسیده توی مدارش. حالا بگذریم که دهها سال برای ساخت و برنامه ریزیش و .... هزاران نفر متخصص شبانه روز تلاش کرده اند.
توکل به خدا باید چیزی پویا باشه. مثلا این یک سال که منتظر پذیرش مقاله هستید، میشد که زبانتون رو تکمیل کنید. یا مثلا با استادای اونور مذاکره کنید. یا جدیدترین نرم افزارهای رشتتون رو از اونور سرچ کنید و یادبگیرید. یا جدیدترین حوزه های تحقیقاتی رشتتون رو مطالعه کنید.
از طرفی داشتن یه شغل تا حدودی مرتبط با رشتتون که در حد دستتون تو جیب خودتون بودن جواب بده هم، شاید از آرزوتون دور باشه، اما ضرری نداره. توش میتونید خیلی چیزها رو یاد بگیرید.
دنبال حرف دیگران نباشید. به جای گوش دادن به حرف مردم و فکر به اینکه وای چی میگن، تمرکزتون رو بذارید روی گسترش مهارتهای خودتون و آنچه از دستتون برای رشد برمیاد.
اصلا فکر کنید که خدا فقط یه خالق بوده و دیگه بقیش با خودتونه. منظورم اینکه از اونور بوم بیفتید و برید سمت بی اخلاقی و ... نیست. بلکه منظورم اینه که اول به خودتون تکیه کنید.
اگر تونستید مقالات مربوط به مباحث «mother complex» رو مطالعه کنید.
.
.
.
راستی، از کجا میدونید خدا نمیبینه شما رو؟ شاید خدا داره بهت میگه خودت تواناییشو داری و از پسش بر میای.