-
RE: ترس از انتخاب نکردن
افسردگی ، بی هدفی و... گریبان خیلی از ما جوونها رو گرفته . مختص شما و دوستانتان نیست ، من و خیلی از بچه های این تالار و خیلی از بچه های خارج از این تالار را که میشناسم به این دردها مبتلا هستند . اما اینها دلیل نمیشه که بدبخت شدن ما محتوم باشه . ایمان به خدا امید به آینده و تلاش میتونه آینده را تضمین کنه . اگر واقعا بر سر ایمان و امید و تلاش بایستیم ؛ روزهای خوب مجبور ند به سراغ ما بیایند .
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
سلام مریم عزیز
چقدر نوشته هات برام اشناست
چقدر شرایطت مشابه من و دوستانت مثل من هست
این افسردگی های لعنتی
من هم دوستام همینطورن و خودم هم دیگه مثه دوران دانشجوییم نیستم
دوره تنهایی بدی رو سپری میکنم
و از طرفی ترس شدید از ازدواج دارم
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
sorena_arman ممنون از توجهت
اونجا که من با شما بحث میکردم به خاطر این بود که شما در مورد همه ی خانم ها دید بد داشتی!!!
ولی درباره ی مشکلات جامعه که معلومه دیگه... واقع نگر هستم،برای همین امروز دلمو زدم به دریا و برای شما عزیزان دردها مو گفتم.
من در مورد معیارهام توضیح ندادم،لزومی ندیدم ترتیبشون کنم و واضح تر در موردشون بگم. چون نازنین عزیز پرسیده بود خیلی کلی گفتم.
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
اگر واقعا بر سر ایمان و امید و تلاش بایستیم ؛ روزهای خوب مجبور ند به سراغ ما بیایند . digitalman جمله ی زیبایی گفتی.
حرفتون کاملا متینه، این عوامل نا امید کننده نباید باعث بشه احساس بدبختی کنیم.
بعضی وقتا آدم نیاز داره چیزهایی رو که بلده ولی مقطعی فراموشش کرده ،بهش یادآوری کنند. قبول داری ادامه پیدا کردن شرایط نامطلوب گاهی اوقات به آدم فراموشی میده؟
که چه مهارت هایی برای اداره ی زندگی داره!
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
کاترین عزیز ،همدرد من بیا به تلاشمون ادامه بدیم.
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
خواهش می کنم
درکتون می کنم که چقدر شرایط نبود شغل مناسب با تحصیلات و مواردی از این قبیل می تونه آزار دهنده باشه. شما تا به حال جایی از زندگیتون رو تونستید با چیزی غیر از مدرکتون پرکنید؟ واضحتر صحبت می کنم. من فوق العاده به تاریخ علاقه دارم و عاشقانه متون تاریخی رو می خونم. هیچ وقت سعی نکردم چیزی این علاقه دیرینه رو از من بگیره. حتی از بچگی یادمه که کتابهای تاریخ خواهر بزرگترم رو می خوندم. رشته تحصیلیم یه چیز دیگست. ماههایی که کار نداشتم(برای اینکه روحیمو از دست ندم که وقتم داره به بطالت می گذره) تاریخ می خوندم. همین اینترنتی که بعضا اعتیاد اینترنتی میاره از همین اعتیاد داشتن به اینترنت هم می تونید استفاده کنید. من همزمان که دارم پستهای مختلف رو می خونم کارهای شرکتی که توش هستم رو انجام می دم. وبلاگهای تاریخی رو می گردم و به این صورت از سردرگمی و بلاتکلیفی نجلت پیدا کردم. زمانی هم که شغلی نداشتم به همین صورت بود. باید پذیرفت که کشور وضع دردناکی رو داره و از من و شما غیر از کاهش استرس رومون چیزی برنمیاد.برای کاهش استرستون از فکر این 4 سالی که گذشته بیاید بیرون. فرض کنید این یه ذخیره هست که باید بعدا استفاده بشه و فعلا جای استفاده ازش نیست. ضمن اینکه دنبال کار می گردین خودتون رو با علاقه مندیهاتون که شاید هیچ وقت از دوران بچگی به بعد دنبال نکردید سرگرم کنید.
درمورد کار راستی به تدریس خصوصی فکر کردین؟ کرج و تهران خیلی من دیدم نیازمند خانوم برای تدریس باشن. به خصوص کنکور وبه خصوص شیمی. به نظر من رو این فکر کنیدا. درآمد خوبی هم داره. اینو که می دونید؟ من فکر می کنم روزنامه همشهری رو"نیازمندیها" نگاه کنید خیلی ها آگهی تدریس خصوصی زدن . حتی اگر تدریس خصوصی هم نخواید برید خیلی ها به دبیر خانوم احتیاج دارن. فعلا برای سرگرم شدنتون بهترین کاره. به مرور کار مناسب هم پیدا می کنید.
در مورد انتخاب مناسب، فرصت برای ساختن زندگی مشترک هست. به قول خودتون با جربزه بودن مرد باعث می شه که همه چیز رو به مرور آماده کنه. پس اولویت بندیتون رو برای خودتون داشته باشید. افسردگی چرا؟ اینهمه کار برای انجام دادن دارید. بازم بشمرم؟
:72:
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
مريم عزيزم سلام....
اميدوارم دلتنگيهات كمتر شده باشه.... عزيزم چرا براي فوق نميخوني؟؟؟
هيچ وقت منتظر هيچ چيز نباش .... چون اونا پا ندارن كه بيان پيشت اما تو داري پس برو دنبال چيزايي كه ميخواي ....
هميشه گفتن از تو حركت از خدا بركت.....
اينجوري به قضيه نگاه كن : اولا يه چند وقتي خستگي درس خوندتو از تنت در كردي كه خيلي هم خوب بوده... حالا احساس ميكني كه استراحت كافيه... خب پاشو.... اگه درس خوندو دوست داري برو ادامه اش بده .... اگه هنري داري برو واسه تكميلش.... اگه دوستاي عزيز و قديمي داري كه دلت واسشون تنگ شده دوباره پيداشون كن....
ببين خانواده تو اين چند سال درس خوندنت چه قدر كمكت كردن؟ حالا يه خورده اشو جبران كن... بيشتر باهاشون وقت بگذرون..
دوما: تو هنوز 22 سالته عزيزم... نگرانيتو واسه ازدواج قبول دارم اما زيادش واسه تو كه اول راهي خوب نيست...
از زمان حال ! نهايت استفاده رو ببر .... نگران آينده بودن اين فرصت رو ازت ميگيره همونطور كه غصه خوردن واسه گذشته اينكارو ميكنه.... پس دوباره مثل رود سرزنده باش .... ديگه هيچوقت جز امسال 22 ساله نخواهي بود....
اگه هيچكاري نميتوني بكني .... لااقل از 22 ساله بودنت لذت ببر....
اميدوارم به خواسته هات برسي و موفق باشي عزيزم.....:228:
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
دوستان مهربونم دوستون دارم :16:
امروز حالم خیلی بهتره،دیروز خیلی دلم گرفته بود. خوشحالم که جایی رو برای دردو دل کردن دارم
یه خبر خوب...
تو مصاحبه ی یه سازمان نیمه دولتی قبول شدم.قراره برای امتحان ها و مصاحبه های بعدی خبرم کنند. برام دعا کنید
خیلی بهم امیدواری دادند.
sorena_arman ممنون ،کافیه. کمی تونستم به غیر از مدرکمم فکر کنم.مثلا من به خطاطی و شنا خیلی علاقه دارم و تا حدودی این فعالیت ها رو انجام میدم.به کتاب های فلسفی و روان شناسی هم خیلی علاقه دارم.
درمورد تدریس خصوصی هم، سه تا آموزشگاه که نیرو میخواستند فرم پر کردم.هر 4 ناحیه ی آموزش پرورش هم رفتم و فرم پر کردم.کار تدریس راهم دوست دارم.
در مورد ازدواج هم امیدوارم اولویت بندی درستی داشته باشم،امیدوارم...
فکر کنم یکی از دلایل استرسم این بود که دو تا از این آقایون از خدا بیخبر!!! وقتی جواب رد میشنیدند بهم میگفتن که تو تنها میمونی و بهتر از این شرایط برات نیست و...
وقتی اولی پارسال این حرفو بهم زد پیش خودم گفتم خودخواهه و نباید این حرفو میزد ولی وقتی یکی دیگه هم این حرف رو زد به خودم اومدم واین چند وقته که فعالیتم کمتر شده بود این حرفاشون بیشتر میومد تو ذهنم.
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
shrin joon آره دوست من،دلتنگیهام کمتر شده.
در مورد فوق لیسانس هم باید بگم که هر چی فکر کردم دیدم الان نمیتونم بخونم.آمادگیشو نداشتم و شرکت نکردم.ولی یه چیز جالب اینکه بیشتر دوستام شرکت کردند و دارند به زور میخونن.حتی بعضی هاشون رو میدونم که اصلا علا قه ای به این رشته ندارند ولی نمیدونم چرا به خودشون اینقدر سختی میدن.وقتی هم که ازشون بپرسی که چرا داری کاری رو شروع میکنی که دوست نداری میدونی چی جواب میدن؟
میگن کار که نیست،دیگه شوهر هم که نیست(پسرا هم دیگه زن نمیگیرند) پس درس میخونیم .حالا چه جوریش بماند!!! مدرک رو بگیرن شاید تا اون موقع فرجی بشه....
حرفات به دلم نشست دوست عزیز،سعی خودمو میکنم.
-
RE: ترس از انتخاب نکردن
مریم خانوم خیلی خوشحالم که توانایی ها و چیزهایی که دوست دارید رو بازشناختید:104:
امیدوارم توی آزمون هم قبول بشید با درآمد خوب!
به نظر من اون آقایون هم این حرفها رو به شما زدند از این رو بوده که خواستند کمی خودشون رو خالی کنند از جواب منفی که دادین بهشون.
برای شما ارزوی موفقیت میکنم.