مشکل مزمن من و همسرم

نیتم ممکنه خلوصشو گاهی از دست بده. باید مدام پالایش شه
انگیزه ناگهانی که واس محبت به همسر پیدا کردم که ندام باشه اخه هرازگاهی جو منو میگرفت اما اینکه بفهمم من باید هرروز ابراز علاقه کنم وظیفمهتو هنون دوره که گفتم فهمیدم
ممنونم میشل عزیز معلومه راضی نیستم از استراحتت بزنی:43:
نه از نظر مادی هم نیازی به زندگی عاشقانه ندارم و به نظرم دست و پاگیره:311: (اینجور آدم داغونیم:102: فکنم از ابتدای ازدواجم این نیاز کلا پرید )

یاد گیسو کمند بخیر حرفای جالبی میزد یکبار سالها پیش که خیلی حالم بد بود و فقط به طلاق فکر میکردم گفت زهرا تو زندگیتو بکن بذار این ادم هم درون خونه به حیاتش ادامه بده (نقل به مضمون) اون موقع خیلی حرفشو نفهمیدم البته ولی تو ذهنم حک شد

و فکر میکنم هنوز جاهای راحت اون مبارزه ای هستم که فرشته مهربان میگفت...

- - - Updated - - -

اینکه گفتی محبت میتونه واقعی باشه حتما تاحدی هست اما درین حد محبت رو کسی هرروز با جملات متفاوت ابراز نمیکنه
واس همین در مرحله الان من کاملا زوریه و فقط خودشکنیه. تا ببینم خدا برام چی میخواد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا

اما اینکه بفهمم من باید هرروز ابراز علاقه کنم وظیفمه

---

شمیم جان تو وظیفه نداری هر روز ابراز علاقه کنی.

وظیفه ی تو محبت کردن (از نوع کلامی و نوازشی) نیست. این خاصیتِ توه.

همسرت "وظیفه" داره که به تو محبت کلامی و ابراز علاقه ی مداوم داشته باشه.

گل وظیفه داره بوی خوش داشته باشه؟ نه، این خاصیت گله.

باغبان وظیفه داره گل رو آبیاری کنه. چرا؟ چون این خاصیت باغبان نیست که این نیاز گل رو تامین کنه. اگه اون وظیفه ش رو درست انجام بده، گل طبق خصلتی که داره زیبائی و طراوت و عطرش رو به باغبان می ده. در غیر اینطورت گل هیچ وظیفه نداره چیزی به باغبان بده.

-------------------------------

از طرفی، این ابراز علاقه ی هر روزه (که نیاز توه) به احتمال زیاد نیاز همسرت نیست. نیاز اون چیز دیگه ایه.

ضمنا ابراز علاقه دروغین رو خرگوش هم می فهمه، چطور انتظار داری آدمیزاد تشخیص نده، اونم برای طولانی مدت؟

اگه از چشم های همسرت به خودت (در حال ابراز علاقه ی هر روزه) نگاه کنی، یه انسان ضعیف می بینی که از آگاهی فرار می کنه. و چیزیکه عطشش رو داره با ظاهرسازی نثار می کنه، تا بلکه یه قطره هم نسیب خودش بشه.

-----------------

نه ابراز علاقه کن، نه در مقابل خواسته های نادرست تسلیم شو.

می دونم اینکه گفتم به حرف آسونه، به عمل خیلی سخته. اما رسیدن به این مرحله خودش یک هدفه. یکی از اون اهدافی که در موردش صحبت کردیم.

به خودت فضا بده شمیم. به ارتباطت با همسرت کاری نداشته باش. منظورم این نیست که بی تفاوت باشی، منظورم اینه که روی این موضوع کار نکن. روی خودت کار کن.

راستی اینکه گفتم اون محبت می تونه واقعی باشه، منظورم این نبود که اونقدر به دروغ به یه نفر بگی دوستت دارم تا یه معجزه ای رخ بده.

اون محبت دوتا پایه لازم داره:

1- حل کردن مشکلاتت با همسرت. (حل کردن)

2- حس محبت (واقعی) به همسرت. تشخیص دادنِ کانال هائیکه اون برای دریافت محبت داره. انتخاب کردن کانال هائیکه مورد علاقه تو هستند و دوست داری از اون طریق محبتت رو ابراز کنی.

اینها در طی زمان و رفته رفته بدست میان. اما اگه واقعا این زندگی (همینطوری که هست) برات معنائی داشته باشه، هر روز و هر ساعتی که در این مسیر قدم برمی داری، روحت رو گسترش می دی و انواع و اقسام لذت ها رو کسب می کنی.

ممنونم از وقتی که واسم گذاشتی
ولی این بار فکنم سو تفاهم ادامه داره
همسر من یک تکه از پازل نقشه رشده منه
تاالان اشتباها کنار گذاشته بودم و به پیشرفت فردی فقط فکر میکردم چه شخصیتی چه تحصیلی چه کاری چه ارتباطی..‌.
درحالیکه یکی از گره های کورم همین ارتباط ناقص با همسر بوده که بلاخره فهمیدمش...
و تاالان هم خیر درش دیدم
خدا کمک کنه نیتم خالص باشه و اوتچه توصیف کردی از من نباشه (هرچند خیلی دور از ذهن منه و ناخالصی نیت تو ذهنم موارد دیگست جز اینکه من نیاز دارم به این ارتباطه...)

و این مورد انتخابیم گرچه بااین نیت نبوده ولی نیاز همسرم اتفاقا بوده بعد حدود هفتاد روز امروز بهم پیام داد و گفت...
البته در این مدت هم میگفت مثلا امروز خیلی روز بدی بود جلسه و دعوا بود تا پیام تورو دیدم خیلی حالم بهتر شد...

با دوتا نرم افزار خوب و دردسترس واس اهداف اشنا شدم گفتم بد نباشه بگم
گوگل شیت که واس اهداف سالانه و ماهانه و روزته خیلی خوبن و راحت تو گوشی میشه دیدش و چک کرد و ت۵ییر دادو...
یکی mindomo که نقشه کلی اهداف که من ده ساله میزنم و باز هرسالو ریز میکنم تو گوگل شیت. خیلی از کاغذ بهتره نه کثیف میشه نه گم میشه نه جا کم میاری...

آره بعضی از حرفات به نظرم متناقض میان. این عدم انطباق ها در شروع یه راه جدید طبیعی هستند، مهم اینه که باورش داری.

و خیلی خوبه که نقشه رشد داری و اینقدر دقیق در مسیر اهدافت هستی. :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

آره بعضی از حرفات به نظرم متناقض میان. این عدم انطباق ها در شروع یه راه جدید طبیعی هستند، مهم اینه که باورش داری.

و خیلی خوبه که نقشه رشد داری و اینقدر دقیق در مسیر اهدافت هستی. :72:

---

سلام‌
میشل عزیز تناقضاتمو میشه بگی تا روش فکر کنم
ممنونم ببخشید وقتتو میگیرم:43:

شمیم جان به نظرم روش خوبی در پیش گرفتی فقط بخاطر داشته باش که ذات تو و همسرت تغییر نمیکنه پس با احتیاط احساساتت را خرج کن.

احساساتت را کنترل کن و فقط جایی که لازمه ازشون استفاده کن.

البته حس میکنم همین کار را هم داری میکنی. فقط جوری باش که اگه رفتارهای قبلیش را ادامه داد یا تکرار کرد (که حتما میکنه) نتوانه ضربه شدیدی بهت وارد کنه.

ببین روان ما مثل یه شیشه میمونه که با اولین ضربه ها اسیب میبینه اگه ضعیف باشیم که همون ضربه اول نابود میشیم ولی اگه قوی باشیم یا چاره ای نداشته باشیم شروع میکنیم درست کردنش با هر ضربه ای که اون طرف بهمون میزنه چاله و چوله هاشو پر میکنیم و گارد درست میکنیم و حس میکنیم قوی تر شدیم.

میدونی چه چیزی باعث میشه که اون گاردهایی که روی شیشه روانمون گذاشتیم ضعیف بشن(احساساتمون). اگر احساساتمون را قاطی کنیم اون گاردها را ضعیف و ضعیف تر میکنیم تا روزی میرسه که شیشه روانمون با یه ضربه نابود میشه و دیگه هم هیچ کاری از ما برنمیاد.