واتساپ همسرم نصب کردم و دیدم بهم خیانت میکنه و الان نمیدونم چیکار کنم

به روانشناس بالینی ایشونم باید مراجعه کنند
روانپزشک ها یک کتاب دارن به نام بازیها اریک برن
یکی از اون بازیها بازی دزد پلیس
یعنی فرد خوشش میاد همسرش مثل پلیس باهاش رفتار کنه دنبالش باشه
یکوقتایی خودش خودشو لو میده
یعنی اصلا زن دیگه ای را نمیخوان ولی لذت میبره از حرص خوردن شما از قایم باشک خوشش میاد
برای همین بهتره روانشناس بالینی مراجعه کنند تا ایشون تشخیص بدهند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط pegah6886

سلام
قسمتی از حرفاتون خودمم دنبالش هستم اینکه دنبال کار کردن رو خودم و مستقل شدن و .. باشم تا دوباره اگر خیانت دیدم بیشتر از این عمرم تلف نکنم و شرایطش داشته باشم جداشم

برام جالبه که صحبت شما به گونه ای هست که یا دو پست منو کامل نخوندین یا تفکرتون اینطوریه
چطوره که شما اصلا همسر من رو مورد خطاب قرار ندادید
خدمتتون عرض کنم که بنده کارشناسی هستم و وقتی دانشجو بودم ازدواج کردم و همسرم دیپلم هستن و شغلشون هم آزاده، از همون اوووول عقدمون همین پنهان کاری هارو داشت مدام گوشیش قایم میکرد تا تو حموم هم با گوشی میرفت و من چند بارر پیاماش با دخترای مختلف دیدم و چند بار علنا لو رفته... درصورتی که اون موقع اوایل ازدواجمون بود و مثلا ماب باعشق ازدواج کردیم از وقتی با ایشون ازدواج کردم فقط پنهان کاری ازش دیدم و بعد ازدواج از خانواده شنیدم که قبل ازدواج به قول خودشون دختر باز بوده ...
من قبل ازدواج و چه الان که متاهلم هیچ رابطه ای نداشتم و کاملااااااا متعهدم اصلا تو خانواده همچین چیزایی نبوده و نیست من قبل ازدواج اصلا نمی دونستم خیانت یعنی چی

یه دختر پرانرزی شاد فعال تو اجتماع و درسخون بودم بعد ازدواج انقدرررر بی مهری دیدم کلی تو درسم افت کردم و اصلا دیگه آرامش نداشتم...
آره اون موقع هم شرایطش نداشتم که بخوام جدا شم چون تو خانوادمون اصلا پسندیده نیست و اصلا طلاق قبول ندارن..

ایشون شخصیت منو از بین برد و من تبدیل به یه آدم دیگه شدم


من الان پرغصه ام غصه ای که از رنجی که از رفتن پدرو مادرم کشیدم سنگینتره
خیلی از حرقفتون رنجیدم...

وقتی کهخ من علنا خیانت دیدم چطور اعتمناد کنم ؟؟؟؟؟ اعتماد از چی به وجود میاد اون باید این اعتماد رو با شفاف سازی بوجود بیاره

شما طعم خیانت رو نچشیدید و اصلاااااا درک نکردید

لطفا با پاسخ تون بیشتر ازین منو رنج ندید

---

من کاملا بهتون حق میدم متاسفانه خیانت یه مرد تقصیر زن جلوه داده میشه

با سلام و احترام
همیشه مشکلات عدم تعهد آزارنده و دردناک هست.
اگرچه همه مشکلات سخت هست، اما عدم تعهد چون ستون زندگی هست احساسات را بسیار درگیر می کند. به نحوی که آرامش انسان را می گیرد و درست عمل کردن سخت می شود.

به صورت کلی چند نکته را می گویم:
1 - اگر خونسرد نباشید نمی توانید خوب مدیریت کنید. لذا سعی کنید با توقف فکر بر خود مسلط شوید.

2 - سعی نکنید مچش را بگیرید یا مدرک جمع کنید (استثنا فقط وقتی هست که قصد جدایی دارید و نیاز به مدرک جهت ارائه به دادگاه و طلاق دارید.)

3 - سعی کنید بجای اینکه مچش را بگیرید دستش را بگیرید. به این منظور بدون اشاره مستقیم به خطایش، همانطور که قبلا خوب عمل کردید. در لفافه از خطرات عدم تعهد صحبت کنید تا متوجه عمق مشکل شود.

4 - به او بگو (به خاطر سابقه لغزش هایش، ) قصد دارید به او کمک کنید و به این منظور بهتر هست شما دسترسی به گوشی، واتساپ و ... داشته باشید.

5 - او باید بداند زیر ذره بین هست. او باید بداند که اقداماتش زندگی براندازانه هست. او باید بداند تا چه اندازه با اشتباهاتش به شما آسیب می زند. او باید بداند که با همین لغزش زندگی را بر سر پرتگاه می برد. او باید بداند که شما تحملتان برای لغزش های او بی نهایت نیست. او باید بداند تا چه اندازه فشار احساس می کنید.

اما او نباید بداند که تجسس می کنید. بلکه به او باید علنا بگویید که خودش اختیار نظارت به شما بدهد.

با او بگویید برای مشکلات زندگی آستانه تحمل خوبی دارید و او را و کاستی ها و ضعفهایش را می پذیرید. اما عدم تعهد راه نفس زندگی هست. و قابل شوخی نیست و یک مسئله فان نیست. بلکه تیر خلاص بر زندگی هست.

به او بگویید برای اعتماد سازی ، برای رفع سوء ظن و سوء تفاهم، و برای آرامش خانواده، نیاز هست او عریان تر، صادق تر و شفاف تر باشد.
به او بگو نیازهای روانی و عاطفی و جنسی اش را شفاف با شما در میان بگذارد و انتظاراتش را بگوید.
تا خلاء های روانی و جنسی اش درون خانواده پاسخ داده شود.


با یک مثال فهم مشکلتون را برایتان آسانتر می کنم.(البته این مثال هست و قصد دارم صرفا روش برخورد با مشکل را توضیح دهم فقط همین)
همسر ما ممکن است یکی از بیماری های جسمی ذیل را داشته باشد.
1 - سر درد شدید داشته باشد.
2 - یا ممکن است آپاندیس داشته باشد.
3 - ممکن است دیابت داشته باشد.
4 - ممکن است نقص عضو باشد.
5 - ممکن است آسم داشته باشد.
6 - ممکن است صرع داشته باشد.
7 - ممکن است سکته کند
8 - ممکن است در کما باشد.
و ....

شما قطعا با هر کدامیک از این بیماری ها به شیوه خاصی برخورد می کنید...
مثلا ممکن است فقط آرامش ایجاد کنید و یک مسکن به او بدهید.

یا ممکن است سعی کنید داروهایش را مرتب مصرف کند، ورزش کند و رژیم غذایی مناسب را دنبال کند.

یا ممکن با سختی خودتون به او کمک کنید تا بتوانید زندگیتان را ادامه دهید.

یا ممکن است سریع به متخصص مراجعه کنید. و تحت درمان قرار دهید.

ممکن است برایش فقط دعا کنید.

و یا .....



حالا خوب دقت کنید تصور کنید نوع مشکل همسرتان را شبیه به کدامیک بیشتر می بینید.
در آن صورت بیشترین کاری که برای حل مشکل ایشان می توانید بکنید کدامست.

دقت کنید در همه موارد و بیماریهای بالا احساسات شما درگیر شده و غصه می خورید، فشار تحمل می کنید و غمگین می شوید.
اما اینها احساسات شماست و کاملا هم به جاست. اما این احساسات قرار نیست مشکل و بیماری همسرتان را درمان کند.
این احساسات در بهترین حالت می تواند شما را برانگیزاند که یک روش صحیح و منطقی برای حل مشکل یا حداقل کاهش تبعات مشکل ایجاد کند.

=============
پاورقی:
از آنجا که تاپیک های عمومی قابل جستجو در اینترنت بوده و منتشر می شود و حذف نمی شود. لذا پرداختن به جزئیات را صلاح نمی دانم. و باید شما به همین کلیات رضایت بدهید.
برای نکات خاص و جزئی تر صرفا از طریق انجمن خصوصی می توانید پیگیری کنید.
برای