و همین. تمام...........!:104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط Lord.Hamed
نمایش نسخه قابل چاپ
و همین. تمام...........!:104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط Lord.Hamed
شما دخترا خودتون قضاوت كنيد
اصلا چرا راه دوري برويم براي روشن شدن مطلب خودم رو مثال مي زنم،من بعد از اينكه از سر كار ميام خونه از طرف پدر و مادر پذيرايي مي شم،بعد از يك استراحت مكفي هفته اي 3 بار ميرم باشگاه براي تمرين و روزهايي رو هم كه باشگاه ندارم با ماشين مي رم دور مي زنم و بعضي اوقات مي رم كافي شاپ يا رستوران يا هر تفريحي كه دلم بخواد بدون اينكه كسي ازم ايراد بگيره و يا برام تعيين تكليف كنه و بهم بگه كجا برو يا نرو يا اصلا چرا رفتي،ضمنا براي كارمم هيچگونه استرسي ندارم چون مسئوليت خاصي بر گردنم نيست و 1000 تا چيز ديگه كه چون بحث طولاني مي شه نمي گم،حالا خودتون قضاوت كنيد اگر ازدواج كنم تنها چيزي كه در اين مقطع بهم اضافه مي شه كوهي از مشكلات و مسئوليتهاي مختلفه ضمنا ديگه زندگيم دست خودم نيست و اون جور كه مي خوام ازش لذت نمي برم،حالا بگيد ببينم اگر شما دخترا بجاي پسرا بودين چكار مي كرديد؟
تازه اينم بگم كه من از نظر مالي هيچ مشكلي ندارم پسرهايي كه يكمي هم مشكل دارن كه 1000 برابر بدتره،با اين خرجهاي مختلف زندگي هم بايد دست و پنجه نرم كنند
خیلی ببخشید من این وسط نظر میدم ولی چون نظر برای عموم ازاده منم نظر میدم
ببخشید اقای رامتین شما احتمال خیلی زیاد دوست دختر هم دارید، بله دیگه چه نیازی به ازدواج هست ولی عزیزان من به همتون میگم این لذتایی که گفتید یه روزی همتون رو خسته میکنه حالا هر جور راحتید
الکی بحث پول رو هم وسط نکشید که بهونه است خودتون هم خوب میدونید خیلی از دخترا هستن که به پول طرف نگاه نمیکنن ، من خودم پسرای زیادی رو میشناسن که هم خونه دارن هم ماشین دارن هم خیلی چیزای دیگه که شما ها گفتید ولی بازم حاضر به ازدواج نیستن
شما پسرا فقط به قدری نازک نارنجی بار اومدید که حاضر نیستید مسئولیت یه نفر دیگه رو هم به دست بگیرید
بله دیگه تا زمانی هم که مادرای گرامی هستن پسر گلشون رو تر وخشک میکنن که باید به این مادرا احسنت گفت
بله دخترا هم کم مقصر نیستن ولی از اینکه بهونه پول رو میارید لجم میگیره
حرف از وفا میزنید دخترا بیشتر بی وفایی میکنن یا پسرا ،امار دخترای بی وفا بالا رفته ولی نه اونقد که دیگه پسرا به خاطر این موضوع دست از ازدواج بکشند
سپیده خانوم سلام من تصمیم گرفته بودم خفه شم در این مورد و حرفی نزنم. اما تصور می کنم یک زن با یک بچه فرق می کنه و مسئولیت باید بر دوش هر دونفر باشه. دیگه دوره گذشته که مرد خدای خونه بود و بالتبع مسئول کل امور خونه.
به هر حال این نازک نارنجی بودن فکر کنم در مورد شما دخترها صدق بیشتری داشته باشه.نه سربازی نه کار و باری نه سختی ... البته به صورت نسبی. انتظار دارید مادرها پسر گلشون رو حمال بار بیارن که مسئول تامین اراده خانوم باشه؟ الان مسئولیت بر دوش هر دو نفره. اگر من به عنوان پسر شک کنم که همسرم ذره ای از مسئولیت(حتی مادی در صورت توانش) طفره می ره محاله به همچین خفتی تن بدم.
اول از همه خانوم سپیده باید بگم من تا حالا یکدونه دوست دختر هم نداشتم که بخوام باهاش بیرون برم یا صحبت کنم اکثرا خودم تنهام و از تنهاییم لذت می برم
ضمنا بعضی از مواقع شده نیاز پیدا کردم با جنس مخالف خودم صحبت و درد دل کنم ولی بخاطر برخی از معیارهایی که تو ذهنم داشتم نخواستم دوست دختر داشته باشم ولی تا جایی که بتونم ازدواجم رو عقب میاندازم مگر اینکه مجبورم کنند
ضمنا اینروهم قبول کن که ازدواج انقدر که برای دخترها خوشاینده برای پسرها اینطور نیست چون بار اصلی زندگی روی دوش مردهاست و اونها هستند که باید سختیشو تحمل کنند مخصوصا اینکه دوران خوشی همان 2 یا 3 سال نامزدی است بعد از اون که بچه اضافه بشه اول بدبختیاست دیگه از اون به بعد زندگی نمیشه کرد باید نوکری بچه رو بکنی جوری که تفریح که هیچی زندگی خودتم یادت میره
اینا رو نمی گم که همه رو مایوس کنم ولی حقیقتی است انکار ناپذیر مگر اینکه طرف مقابلت انقدر خوب باشه و عاشقش باشی که بخاطر اون همه این مسائل رو به جون بخری
ببینیدآقای رامتین ازدواج برای فقط یه دسته از خانم ها خوشاینده یه دسته هم مثه بنده از ازدواج نه فراری بلکه هراس دارن .منم الان هیچ کمبودی ندارم نازمم میکشن هر وقت بخوام میام هروقت بخوام میرم در قبال رفتارم با دیگران نیاز به توضیح ندارم نیاز نیست طوری رفتار کنم که باب دل همسر وخانواده همسرمم باشه یا به خاطر بیرون رفتن ومهمونی رفتن از همسرم اجازه بگیرم یا در مورد طرز رفتاروهزار چیز دیگه به خودم زحمت بدم ومسولیت همسرداری و بچه داری و کار خونه و بیرون رو به جان بخرم خلاصه فقط خودمم وخودمم . این منطقیه که بگم چون مشکلی ندارم دیگه تا مجبور نشم ازدواج نمیکنم .نه اصلا درست نیست مگه این زندگی و نیرو وانرژی جوونی تا کی برام باقی خواهد ماند روزی میرسه که احساس تنهایی خواهم کرد و دیگه خیلی از مواردی که جوونیم برام خوشایند بود دیگه شیرین نیست .چرا چون ازدواج یه نیازه برای کامل شدن برای بزرگ شدن برای خانم شدن آقا شدن. بچه دار شدن هم شیرینه و وقت و انرژی گذاشتن براش ارزشمنده که بتونی موجودی بر گرفته از وجود خودت به بهترین وجه پرورش بدی و بعد ثمره اون رو ببینی باید طوری زندگی کرد که مثه یه باغبون که میوه ها ثمره زحمتاشن ماهم از زندگی ثمره ای داشته باشیم و این ثمره دادن در کنار تشکیل خانواده شکل میگیره .انسان از اونجایی که دارای میل به جاودانه بودنه تشکیل خانواده میده که با داشتن فرزند و ادامه نسل به این شکل این میل رو در خودش به کمال و تکامل برسونه ....نمیدونم دیگه چی بگم یعنی حرف زیاد دارم ولی.........:72:
واییییییییییییییی بس کنید دیگه بابا همتون معیاراتون اشتباه یه پست میزنید مزایای مجرد یودنو میگید یه جاپست میزنید معیارای ازدواج دخترانو می پرسید اینجاهم که پست زدید چرا کسی دخترارو نمیگیره بابا جون کی گفته پسرا بی غیرتن که ازدواج نمیکنند نه خیلیهم غیرت دارند فقط خوب تو خودشون نمیبینند که بتونند یه زندگیو بچرخونند دیگه از این کلمه غیرت و بی غیرت لطفا استفاده نکنید چون غیرت خیلی چیز مهمی برای یه مرد
بعدشم کی گفته دخترا موندن منتظر کالسکه با اسب سفیدن اگر قرار باشه کسی بیاد باید با (بنز)سفید اونم چون رنگ سال خودرو بیاد شوخی کردم
اقایون محترم میخواید ما خانوما 2سال بریم سربازی یا یه فروشگاه صوتی تصویری بزنیم یا اوستا بنا بشیم برای کمک خرج بودن یا با چادر چاقچیل از داربست بریم بالا بابا جون چی میگید کمک خرج کمک خرج خوب اونایی که دوست دارند کمک خرج بگیرند برند زن شاغل بگیرند. تمام دیگه انقدر بحث نداره دختریو بگیرندکه در امد داشته باشه
ادعاهای یک بی زن
من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم
از زن و غر زدن روز و شبش آزادم
نه کسی منتظرم هست که شب برگردم
نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم
زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب
نرود از سر ذلت به هوا فریادم
"هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست"
نکته ای بود که فرمود به من استادم
شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور
چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم
هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند
محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!)
زن نگیر - از من اگر می شنوی- عاقل باش!
مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم
مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم
نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم!
هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم
نه برای دل هر دختر و زن فرهادم
الغرض زن که گرفتی نزنی داد که: "من
از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟"
درد و دل یک دختر
دختری هستم به سن سی و سه * فارغ از درس و کلاس و مدرسه
مدرک لیسانس دارم در زبان * دارم از خود خانه و جا و مکان
مرغم و خواهم زبهر خود خروس * مانده ام در حسرت تاج عروس
مبل و اسباب و لوازم هر چه هست * پنکه و سرویس خواب و فرش و تخت
هست موجود و جهازم کامل است * پول نقد و زانتیا هم شامل است
هرچه گوئی هست و تنها شوی نیست * برسرم گیسو و زلف و موی نیست
ترسم از بی شوهری گردم تلف * بر دهانم آید از اندوه کف
کاش جای این همه پول و پِله *گیر میکرد شوهری توی تله
میشدم عبد و کنیز شوی خود * می نمودم چاره درد موی خود
گیسوانی عاریت چون یال اسب * می نشاندم بر سَرَم با زور چسب
زلف خود را چون پریشان کردمی * حتم دارم دردلش جا کردمی
آنچنان شوری زخود برپاکنم *تاکه شاید در دلش ماًوا کنم
بارالها تو کرم کن شوی را * خود مرتب میکنم این موی را
اقا رامتین من خوشحالم که شما دوست دختر ندارید چون همچین پسرایی نادره ولی عزیزم چرا فکر میکنید ما دخترا کشته مرده اینیم که یکی بیادو ما رو بگیره به خدا نه کمتر دختری پیدا میشه که خواستگار نداشته باشه ولی همشونم به خدا با اولی نمیرن تکه یخ درست میگه من با حرفش کاملا موافقم و حرف دلم رو زد به خدا من الان به عنوان یه دختر مجرد همه جا میرم هر چقدر دلم بخواد خرج میکنم بخوام شب و روز می خورم و می خوابم درسمو میخونم مجردی با رفیقا میریم این ور و اون ور هیچ استرسی هم ندارم شامم دیر شده الان شوهرم میاد خونه خسته و کوفته و از همه مهمتر یه بابا دارم نازمو میکشه چطور
فکر نکنید خونه شوهر برای دختر عشق و صفا و هتل 5 ستاره است نه به خدا می گید نه برید از مادراتون بپرسید که الان هزار تا درد و مرض اومده سراغشون
در ضمن کسی نگفت تو رو خدا بیاید مارو بگیرید
سورنای عزیز من دعا میکنم تا وقتی این تفکرات رو داری زن نگیری که یکی دیگه رو هم ...
ببخشید از دید من مردی که فکر میکنه اگر داره برا خونوا ده اش حمالی میکنه پس زنشم داره نوکری میکنه (بشور و بپز و جارو کن و از این حرفا )وقتی پسرا مون نازک نارنجی باشن از دخترا چه توقعی داری
کسی نگفت که مسئولیت یه خونواده گردن مرد هست اتفاقا بر عکس هر دو نفر باید مسئولیت پذیر باشن که الان خیلی هم از هر دو جنس کم پیدا میشه زندگی مشترک یعنی دو نفر راجع به خرج زندگی هم خود مردا میگن غیرتمون اجازه نمیده زنمون کار کنه وگر نه زنا هم مشکلی ندارن با کار کردن خیلی از زنا از خدا شونه که کار کنند
به خدا اگر مرد بیرون خونه کار میکنه اگر سختی میکشه زنم توی خونه البته خانه دار از صبح تا شب داره توی خونه جون میکنه شاغل که دیگه هیچی ولی همه ی اینا رو به خاطر یه چیز انجام میدن اونم لبخندی از طرف همسر
حرف زیاده برا زدن
ولی حوصله برا خوندن کم به هر حال فکر نکنید ما هم کشته مرده شوهریم دخترای امروزی با شوهر کردن ازادی که شما پسرا ازش حرف میزنید رو از دست میدن اینو باور کنید
ولی همون طور که تکه یخ گفت خودمم قبلش گفته بودم اینا تا کی روزی می رسه که دیگه جوون نیستم این چیزا دلمو خوش نمیکنه حوصله بیرون رفتن دیگه نیست
برای همینه که سن ازدواج خیلی بالا رفته چون تازه می فهمن چه اشتباهی کردن
فکر نکنید که میگید عشق و حال رو میکنیم بد که دیگه حوصله مون سر رفت میریم ازدواج میکنیم که ازدواج تو سن بالا مشکلات کم نداره