RE: بازگشت به زندگی قبلی درست یا نادرست؟
سلام مائده جان. نظر منم با نظر دوستان يكي هست. عجولانه و از روي احساس تصميم نگير. 2 ماه وقت زيادي نيست. خودت مي گي موقعي كه كتك زدنش تموم مي شده عذرخواهي مي كرده. به نظر من ايشون تعادل رفتاري ندارند. حتماً با مشاور صلاح و مشورت كن. حمايت خانواده ات را هم از خودت دريغ نكن.
RE: بازگشت به زندگی قبلی درست یا نادرست؟
به نظر من بازگشت به زندگى قبليت اشتباهه همسرتون تعدل و كنترل روى رفتارشون نداره در واقع دست خودش نيست
ممكنه باز هم رفتار اشتباشو تكرار كنه و باز پشيمون بشه
RE: بازگشت به زندگی قبلی درست یا نادرست؟
حتماً بیشتر اندیشیده و مشاوره و روانکاوی خودتان و او و باهم را فراموش ننمایید.شاید در زمانی که باهم زن و شوهر بودید مشکل حادی داشته است که سبب عصبانیت او مشده است،هر چند دست بزن داشتنش اصلاً قابل قبول نیست.
به هر حال چه درباره این آقا و چه هر فرد دیگری،جهت ازدواج بکوشید دست کم یک سالی با او رابطه خانوادگی و شخصی با کنترل و آگاهی خانواده ها داشته باشید و فکر ارتباط بیرون از اطلاع خانواده را فراموش نمایید که سبب وابستگی احساسی از سوی شما که اکنون در فشار هستید خواهد شد.
RE: بازگشت به زندگی قبلی درست یا نادرست؟
خودتون گفتيد كه ايشون بعد از اينكه شما رو كتك ميزد پشيمون ميشد و معذرت خواهي ميكرد
خب حالا هم همينطوريه شايد
يعني فعلا پشيمون شده ولي اصلاح ؟؟؟
RE: بازگشت به زندگی قبلی درست یا نادرست؟
سلام
من عکس مشکل شما را دارم. در واقع در موقعیت شوهر شما هستم، با این تفاوت که نه آدم عصبی هستم نه اهل کتک زدن.6 ساله ازدواج کردیم و خیلی به هم علاقه داشتیم زندگی خیلی خوبی هم داشتیم تا 1 ماه پیش . اواخر یک سری مشکلات کوچک پیدا کرده بودیم. (به دلیل مشغله زیاد من و یه کم مشکل مالی) . الان 2 هفته است که رفته خونه پدرش و از طرف آنها بر ضد من حمایت میشه . روزهای اول، از رفتنش ناراحت بود ولی الان نسبت به من ابراز تنفر میکنه (نمیدونم راست میگه یا دروغ و دلیلش چیه) و حتی حاضر به صحبت تلفنی با من نیست. با وجود این که چندین بار بهش ابراز پشیمانی کردم و بهش قول دادم که تو رفتارم تجدید نظر میکنم ولی باز حاضر به برگشتن و تغییر رفتار نیست. اگه کسی میتونه راهنمایی کنه ممنون میشم.
RE: بازگشت به زندگی قبلی درست یا نادرست؟
همسرتان باید اقدام به ترک مواد کنند پس از مدتی میشه به رفتارشون اعتماد کرد.این دقیقا مشکل من هم بود-اگه گفتید اینطور نیست یا شناخت کافی ندارید یا با خودتان هم صادق نیستید. عسلویه یعنی اعتیاد
داستان شما عین داستان زندگی من است حتی زمانش منتهی بقول دوستمون محسن من مثل طرف مقابل شما دارای همسری بسیار با شخصیت بودم ولی بدلیل اینکه خودم خانواده ای نداشتم و گرایش ایشان بسمت خانواده خودشان بود من فکر میکردم که نسبت به من بی توجه است و گاهی حرفها و حرکات زشت تر از زشت از من سر میزد این اتفاق دو بار به صورت اساسی برای من رخ داد دفعه پیش زیر لب یا شاید هم توی دلش گفت این بار هم میبخشمت ولی پس از 3 سال دوباره همان رفتار سابق را پیش گرفتم وقتی دو نفر به این شکل مشکل دارند هر دو باید نزذ مشاور یا مراکزی که مخصوص اینکار هست مراجعه کنند حتی اگر بچه هم دارید آنها را هم باید ببرید وقتی مشکلی اینچنین رخ میدهد هر دو مقصر هستند اما گفتن اینکه مثلا " اگه منو دوس داره چرا میزنه مثل اینست که شما ناراحتی ریه داشته باشید و ایشان بگن بخاطر من سرفه نکن"
از دوستانی که تجربه کافی و همینطور آگاهی لازم را ندارند خواهش میکنم راهکار ندهند بحث متلاشی شدن زندگی است کمتر کسی حاضر به زندگی با کسی است که قلبا دوستش ندارد ایشون به نوعی این حس متقابل رو بیان کردند پس گفتن اینکه طرف تعادل روحی ندارد در این عصر گره ای از مشکلات باز نمیکند -شما اگر همسرتان مشکلی داشته باشد یا پیدا کند رهایش میکنید؟ من این راه تازه را پیدا کردم راه تازه ای که برای زندگی در آرامش پیدا کردم ترک مواد مخرب اعم از الکل یا مواد مخرب اگر چه طرف شما یا خودتان اینکار را اعتیاد ندانید استارت خوبی برای باز شدن دریچه افکار هست میبخشید من به یکباره در مورد ایشون قضاوت کردم حقیقتی است که اگر انکارش کنی بهش نمیرسی
منهم مشکل مالی پیدا کردم که نمیخواستم کسی متوجه بشه آنقدر صورتم را با سیلی سرخ نگه داشتم که مشکل به طرز دیگری سر باز کرد - الان من و همسر سابقم در ارتباط تلفنی هستیم راجع به علاقه ایشون نظری نمیدم ولی من دوستش دارم - عاشقشم ولی حس پشیمونی به من جواب نداد دارم شبانه روز مطالعه میکنم مشورت میکنم و دعا میکنم منزل و بچه ها را در اختیارش گذاشتم تا مجبور نباشه جای دیگه سر بار بشه و خودم از شهرشون اومدم بیرون- بخشی از مسوولیتشون به عهده منه اولین کاری که میتونم براشون انجام بدم اینه که خودم رو بشناسم- نواقصم رو تشخیص بدم و اصلاحشون کنم و در واقع به خودم کمک کنم اینبار من به خودم یه فرصت دیگه دادم اینکه بتونم در آرامش زندگی کنم خدا با من است
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آقا مصطفی
ببین می تونی اونو مجاب کنی که اونی باشه که میخوای و به نظر من سعی کن شرایطی رو بوجود بیاری که بتونه تغییری رو که مورد نظر تو هست رو در خودش بوجود بیاره.
اعضاء محترمی که قصد راهنمایی دیگران را دارند حتماً تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره را مطالعه فرمایند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
دوست من حتما با مشاور صحبت کن.
ولی من شخصا نظرم اینه که نه. مردی که دست روی زن بلند بکنه واقعا مرد نیست . مطمئنم الان تنهایی داره بهت فشار می یاره و نمی تونی تصمیم درستی بگیری. به حرف خانوادت گوش کن عزیزم.
با اجازه ادمین و ناظم فروم
اعضاء محترمی که قصد راهنمایی دیگران را دارند حتماً تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره را مطالعه فرمایند
در کل بگم این بیماری است که با یکسری اصول ساده قابل درمان است بحث مادیات و کم عتاقکی بی مبالاتی یا هیچ چیز دیگر نیست
بدینوسیله نیز از دوستانی که روی نظرشان نظر دادم پوزش میطلبم امیدوارم با روشن بینی که در اینجا پیدا میکنند حرکت لازم مرا دال بر بی ادبی ندانسته و به چشم اغماض بنگرند
امیدوارم بزودی همه چیز به اوضاع عادی برگرده
خواست خداوند بر ناکامی ما نیست