نوشته اصلی توسط
سحر بهاری
خواهش میکنم ....
ببینید آقا سامان در واقع دارین برعکس عمل میکنین! شما وقتی خودتون هم باور کردین چنین و چنان هست... نباید از کسی خارج از این محیط توقع پذیرش داشته باشین. چه بسیار افرادی که شرایطشون از شما چندین پله پایین تر هست ولی افتخار میکنن! من چند وقت پیش یک فرد موفق دانشگاهی رو ملاقات کردم، پرسیدم اصالتا اهل کدام شهری؟ گفت با افتخار زاده ی فلان روستا هستم، پدرم کشاورز هست، سواد نداره و فلان و بهمان. اما میشد از برق چشماش احساس کرد چقدر برای خانوادش ، زادگاهش حظ میکنه!
شما شرایط های عجیب رو بررسی کنین، خانواده هایی درگیر فساد اخلاقی، مالی، قتل، اعتیاد، سرقت و ... افرادی در سخت ترین شرایط ممکن ولی اجازه نمیدن که دیگران از روی ظاهر، بقیه اعضاء رو قضاوت کنن .
کسی که تصمیم گیریش برای ازدواج با یک نفر، بر هیچ دلیل منطقی استوار نیست نمیتونه برای شما همسر مناسبی باشه. زندگی مشترک وابسته به نوع تفکرات و تصمیم گیری هاست!
شما یک خانواده ی معمولی و سالم هستین و باید به پذیرش این مهم برسین.
اگر دختری پیدا بشه که شما رو چنان که هستید بپذیره، اون ارزش فکر کردن و وقت گذاشتن داره. نه زنی که باید برای اون معلم باشین، بهش بفهمونین و در پایان احتمالا تسلیمش بشین! این تسلیم معمولا مانع ارتباط فرد با خانوادش میشه و یک انسان جدید مطابق با سلیقه ی طرف مقابل ازش متولد خواهد شد، سال ها بعد نتیجش افسردگی و پشیمانیست.
حتما در ازدواج دنبال دختری باشید که شرایطش مثل شماست یا نگاهش به مسائل بسیار ارزشمند و منطقیست. نمیشود فقط شما از دل یک خانواده ی معمولی موفق باشین! اگر چنین بود احتمالا بجای همدردی باهاتون در روزنامه ها و تلویزیون و رادیو آشنا میشدیم! پس چه بسیارند دختران و پسرانی همانند شما.
کسی که مثل یک پازل به قطعتون بخوره رو پیدا کنین. قیچی و چسب دستتون نگیرین از خودتون قیچی کنین یا یچیزی که همخوان شما نیست بخودتون بچسبونین. شما و خانوادتون همین هستین و کسی که میپذیرتتون باید دقیقا همین سامان رو با این شرایط بپذیره! وگرنه زندگی مشترک خوشایند نخواهید داشت.
من طبق نظراتی که در این تاپیک و تاپیک قبل دادین بهتون عرض کردم مراجعه کنین و انتظار دارم این کار رو انشالله انجام بدین، حتما کمک کننده و ارزشمند خواهد بود.
:72: