نیاز به کمک و مشاوره برای انتخاب بین دو نفر به عنوان شریک زندگی

سلام
البته من راهی به ذهنم نمیرسه و دوستان خوب راهنمایی کردن. فقط دلم برای اون بنده خدایی می سوزه که دو سال درگیر رابطه عاطفی با شما شده و چه بسا آینده خودشو با شما تصور کرده و شاید برنامه هایی برای آینده چیده. و شما بدون اینکه ردش کنین با شخص دیگه ای وارد رابطه شدین. قصدم سرزنش نیست و می دونم هر کسی ممکنه براش این شرایط پیش بیاد. ولی اگر تصمیم گرفتین که با شخص اول ازدواج نکنین حتما با یه مشاور برای نحوه قطع ارتباط با ایشون صحبت کنین. چون ممکنه واکنش هایی نشون بده که هم شما ناراحت بشین و هم خودش.

سلام

توضیحات خوبی بشما داده شده و من سعی میکنم مطلب پایانی رو خدمتتون عرض کنم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط parisaaa

ما در این چند سال دوستی روزهای خوب و بد زیادی داشتیم باهم.

---

مورد مهمی که در این جمله باید به اون متوجه باشید یک ارتباط اشتباه چند ساله هست. ارتباطی که به ازدواج منجر نشده اما دو طرف تا حد زیادی درگیر یکدیگر هستند.

شما تنها در صورتی میتونید از این دوستی بی پایان جدا بشید که پس از جدایی سعی در تغییرات مثبت در خودتون داشته باشید. ( که پست های قبل خدمتتون عرض شد )

اما اگر بقصد آشنایی و ازدواج با فرد جدیدی بخواین اون رابطه ی قبلی رو ترک کنین همچنان افکار اشتباه و نقص های متعدد رو با خودتون همراه خواهید داشت و وارد یک ارتباط جدید خواهید کرد. در اینصوت هم بخودتون آسیب میرسونید ، هم به فردی که جدیدا با اون آشنا شدید.

پس بهتر هست ابتدا روی خودتون کار کنین، از اون رابطه ی چند ساله و بی هدف خارج بشین و تا بعد از تولد یک " منِ آگاه " درگیر هیچ رابطه ی جدیدی نشین.


شاد باشین:72:

سلام ممنونم از کمک ها و پیشنهاداتتون..

من در این رابطه با مادرم صحبت کردم و نتیجه گرفتیم بریم پیش یه مشاور تا اون کمکمون کنه

متاسفانه الان به جایی رسیدم که نمیتونم مقایسه نکنم و هرکدوم رو جداگانه بسنجم...
اول یه دفتر گرفتم و صفات خوب و بد هر نفر رو جداگانه نوشتم، بعدم یه سری معیارهای خودمو نوشتم تا ببینم کدوم به من بیشتر نزدیک هستن..معمولا آدم منطقی هستم و به راحتی تصمیم میگیرم اما اینجا که یکم احساس قاطی شده با منطقم، واقعا کارم سخت شده و همش فکر میکنم خب شاید بشه از بعضی ایرادها چشم پوشی کرد،ولی میترسم در آینده ببینم نه اشتباه بوده و نمیتونم کنار بیام باهاش.

یکی از این دو نفر از هر لحاظی خوبه،اما میترسم شاید چون میدونه الان تو شناخت واسه ازدواج هستیم و به عنوان خواستگار جلو اومده، خودشو خوب نشون میده یا خود واقعیش نباشه..
اما یکی دیگه خب دوست بودیم یه مدتی و مسلمه هیچ وقت واسم نقش بازی نمیکنه و اخلاق خوب و بدشو میدونم..

به نظرتون مردی که متعصبه و تو دوران دوستی میگفت کار نکن و رانندگی نکن و تا دیروقت با دوستات بیرون نباش،امکانش هست تو زندگی بعد از ازدواجمون این اخلاقاش تغییر کنه؟( آخه یه زمانی بهش گفتم با این اخلاقات نمیتونم کنار بیام و گفت اگه تو کنارم باشی بعدا و من بدونم کجا قراره کار کنی و یه جای مطمئن خودم واست کارتو جور کنم و اینجور حرفا، مشکلی ندارم با کار کردنت..ما تو یه شهر زندگی نمیکنیم آخه)

من استقلال داشتن واسم خیلی مهمه،به نظرتون معیاری هست که آدم بخواد به خاطرش کسی رو رد کنه؟

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرزانه 123

سلام
البته من راهی به ذهنم نمیرسه و دوستان خوب راهنمایی کردن. فقط دلم برای اون بنده خدایی می سوزه که دو سال درگیر رابطه عاطفی با شما شده و چه بسا آینده خودشو با شما تصور کرده و شاید برنامه هایی برای آینده چیده. و شما بدون اینکه ردش کنین با شخص دیگه ای وارد رابطه شدین. قصدم سرزنش نیست و می دونم هر کسی ممکنه براش این شرایط پیش بیاد. ولی اگر تصمیم گرفتین که با شخص اول ازدواج نکنین حتما با یه مشاور برای نحوه قطع ارتباط با ایشون صحبت کنین. چون ممکنه واکنش هایی نشون بده که هم شما ناراحت بشین و هم خودش.

---

من میدونم کارم اشتباه بوده اصلا هم حس خوبی ندارم و هرروز فکرم همینه که چیکار کنم که کار درستی باشه...
شخص اول خیلی آدم خوبیه ولی یه سری اخلاق های بدی داره که با اینکه خیلی پیش اومده دربارشون بحث کنیم اما همیشه حق رو به خودش میده(استقلالی برای من در نظر نمیگیره)
اتفاقا به خاطر همین که به خودمون کمترین آسیب رو بزنم،اگه انتخاب درست اون باشه که مشکلی نیست،واگه نباشه بتونم با کمترین ناراحتی رابطه رو تمام کنم، تصمیم گرفتم بعد از این اوضاع پیش مشاور برم و ازشون کمک بخوام

سلام وقت شما به خیر

کار بسیار خوبی کردیدن که تصمیم گرفتین برید پیش مشاوره.:104:

قسمتی از صحبتتان که فرمودین آدم منطقی هستین، این نکته کوچک به ذهنم رسید.

هر عقلی برای تصمیم گیری، نیاز به ورودی داره، ورودی های عقل از حواس پنج گانه حاصل می شود، پس برای تصمیم گیری درست، باید عقل را درست به کار گرفت، و عقل هم نیاز به ورودی درست داره، مثلا اگر قراره بین دو غذا، غذای خوب را انتخاب کنیم، باید حس چشایی ما خوب کار کرده باشد تا انتخاب خوبی انجام دهد.

خوب اینجا شما نیاز به ورودی های بیشتری برای تصمیم گیری دارید. همانطور که گفتین، نفر دوم رو کمی میشناسید، نفر اول رو هم در مورد مقوله استقلال خوب بررسی نکردین. یعنی ورودی هاتون کمه.


حالا بعد از دریافت ورودی صحیح و کامل، باید به طور منطقی تصمیم بگیرید، حالا وقتی گفته میشه، قیاس در این مقوله منطقی نیست، یک اخطار هست، که ممکنه نتایج غلط از آب در بیاید.

شما بسیار کار خوبی انجام دادین برای نوشتن خصوصیات خواستگار و ملاک های خودتان.

فقط یک چاشنی هم باید بهش اضافه کنید،

ملاک های شما در مقابل خصوصیات خواستگار اول، کاملا بررسی بشود، هر جا نیاز به پرسش و تحقیق و سنجش داشتین سوال کنید تا نادانستنی هایتان تکمیل شود. سپس می فهمید به کار هم میاید یا نه! اگر جواب مثبت بود، به سراغ بررسی نفر دوم نروید،

و اگر جواب نه بود، همین رفتار رو برای خواستگار دوم انجام دهید، باز اگر جواب منفی شد، شاید خیر شما در نفر سومی باشد.