نمایش نسخه قابل چاپ
مشخصا تجرد بالای 30 سال رو تجربه نکردین وگرنه انقدر راحت از صبر حرف نمیزدین. اون بحث کنیز هم... وجدانا یه سیامک انصاری کم داره که زل بزنه تو دوربین :)نقل قول:
نوشته اصلی توسط C-R-Y
سوال بهتر اینه که چرا انجام نمیشه؟ یعنی این همه آدم ضعیف و شهوت طلب و تنوع طلب؟ یه جای کار لنگ نمیزنه؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط C-R-Y
من از دیدگاه خودم میگم :
باید یه خورده تاریخ بخونیم و بهش تفکر کنیم،،،
در آن زمان ها چون جنگ ها زیاد بود ...مردها بیشتر کشته می شدند ... وقتی مردها کشته می شدند ...زنانشون بی سرپرست می شدند ... و رسم عرب زمان جاهلیت این بود که این زنان را برده های جنسی قرار می دادند یا می کشتند .....حتی اگه شنیده اید می گقتند هر مرد می تونه مثلا 4 تا زن بگیره برا همین بود ....اسلام گفت به جای اینکه بکشید باهاشون ازدواج کنید ....
در زمان امامان ،،با دستور غذایی و رعایت یه نکاتی تلاش شد جمعیت زن مرد کاهش پیدا کند،، اختلافش .
بعضی از زنان، آزاده بودند ، یعنی ثروتمند بودند یا شرایط عادی خودشون را داشتند ،،، و یه جوان اگه نمیتوانست و شرایطش را نداشت با آن زنان ازدواج کنه ، اسلام فرمود برید با کنیزان ازدواج کنید ( با شرایطش خودش )
باز فرمود اگه نمیتونید صبر پیشه کنید ...
سوره نساء د رمورد این صحبت می کنه ...سفارش به ازدواج دائم شده .....ولی فرموده اگه توانش را ندارید برید با زنانی که نیازمند هستند ازدواج کنید ( این یعنی کمک به جامعه و جلوگیری از فحشا )
چون اون زن نیازمند اگه کمک نشه به بیراه میره ، چون سرپرستی نداره ،،از طرفی هم درست نیست برده جنسی باشه و مورد آزار و اذیت قرار بگیره
دقت کنید ،کنیزان یه استعاره بود در قدیم ،،، که در زمان حال به معنی زنان نیازمند و کم توان و کم هزینه ! ،، تعبیر میشه :)
اگه یه زن شوهرش فوت کرده باشه و سرپرستی نداشته باشه باید چی کار کند ؟
اسلام راهکارش اینکه اگه ازدواج دائم میسر نیست ازدواج موقت کنه ( با تممام قوانینش ) ،،
در سوره نور هم صبر را زیبا می دونه
متاسفانه در جامعه داره غلط پیش میره و بیشتر هوس بازی و تنوع گرایی ست
اینکه یه مرد بلند شه هر دو ماه یه زن صیغه ای انجام برده باز بره سراغ یکی دیگه ،،، من تو قرآن ندیدم این مدلی را
این شخص قطعا در ازدواجش ( ازدواج دائمش مشکل میخورده ) ،،زیرا شبکه عصبی ذهنش تنوع گرا میشه و نمی تونه خانواده خوبی تشکیل بده و همسرش را راضی کنه
ازدواج موقتی که در زمان اوایل اسلام بود ،،به نیت هوس نبود ،،،بلکه کمک به حقوق زن بود ( زنان بی سرپرست و کنیزان )،،
......................
نقل قول:
نوشته اصلی توسط scarface
صیغه و دوستی دو مسئله ای هست که اغلب بحث برانگیزن.
چند نکته؛
* ازدواج موقت و یا دوستی برای جوان ها توصیه نمیشه و باید تلاش کنن شرایط ازدواج دائم رو ایجاد کنن. ( تلاش برای برقراری شرایط مناسب در جهت ازدواج دائم در اوضاع اقتصادی حاکم، سبک زندگی خانواده ها و ... سخت هست اما میشه با آمادگی های فردی ( بلوغ عقلی، افزایش اطلاعات و آگاهی ها و ... ) ، برنامه ریزی، تلاش و پیدا کردن یک همسفر خوب اون رو تسهیل کرد.
* افرادی که در دوران تأهل درگیر دوستی یا صیغه میشن اکثرا دارای مشکلاتی هستن که این مشکلات زمینه ساز دوستی یا چند همسری هست و نادیده گرفته میشن مثل؛
الف) سرنخ هایی که قبل از ازدواج بشما میدن. ( رفتار، گفتار، روش زندگی و .. . ) ← ( همون بحث آنالیز و تحقیق قبل از ازدواج )
ب) فشارهای حاصل از مشکلات و مسائل حل نشده در زندگی مشترک و تبدیل شدن اون به بحران یا بمب ساعتی.
.........................
افرادی که در مسیر دوستی و صیغه قرار میگرن ( مخصوصا خانم ها ) باید چند نکته رو بخاطر بسپارن؛
۱. عدم ثبت قانونی این نوع ارتباطات.
۲. قرار گرفتن در معرض قضاوت ها و افکار دیگران درباره خودشون.
۳. حالت پنهانی و مخفی رابطه و تحمل فشارهای روانی ناشی از این امر.
۴. آلوده شدن به بیماریهای مقاربتی، عفونی، اعتیاد و مشکلات فرزندان حاصل از این نوع ارتباطات، آسیب های روانی جبران ناپذیر و ...
۵. اعتیاد آور بودن موضوع، تشدید تنوع طلبی و زیاده خواهی و پراکندگی سرمایه ی عاطفی
۶. تقویت تنبلی، بی مسئولیتی، بی تعهدی، شک و عدم اعتماد، مقایسه گری، پرخاشگری، قانون گریزی، استرس و اضطراب و...
۷. در مواردی پایمال شدن حقوق شرعی و انسانی
و ...
اگرچه صیغه مانع انحراف اخلاقی و نامشروع بودن رابطه بین دو نفر هست اما بهتر هست مسئولین در راستای کمک به جوانان در امر ازدواج دائم اکثر موانع مثل ( موانع اقتصادی، فرهنگی و ... ) رو بردارند.
و همچنین جوانان با برنامه ریزی های فردی و تقویت آمادگی های مختلف در جهت ازدواج، توکل و صبر در مسیر ازدواج دائم و پاسخگویی صحیح به نیازهای خودشون قرار بگیرن.
همچنین مردان متأهل با مراجعه به مشاوره های خانواده سعی در حل کردن مسئله داشته باشند نه اضافه کردن یک مشکل به مشکل قبل.
:72:
عنوان متناسب با نظر مدیران برای این تاپیک در نظر گرفته نشده.
باید این عنوان انتخاب میشد:
تجارب منفی و فجایع احتمالی حاصل شده از ارتباطات دوست دختر دوست پسری رو در این تاپیک ذکر کنید.
چون با عنوان فعلی ممکنه فردی مثل من به اشتباه بیفته و تجربه کاملا مثبت چنین ارتباطی رو که منجر به یه ازدواج موفق شده بیاد در همین تاپیک بیان کنه، که باعث شد مدیران مجبور به حذف پست ارسالی بنده بشن.
اگر تجربه مثبتی دارید حتمااا بگید
دیگران هم استفاده کنن
با عرض سلام خدمت دوستان
من نمیخواستم بحث رو کش بدم اما حذف پست دوستمون باعث شد دقیقا برداشت من از عنوان این تاپیک برخلاف فرمایش مدیر محترم همدردی درست از اب دربیاد. حذف این پست یعنی یک ارزشگذاری از پیش!
اما در مورد فرمایشاتی که دوستان داشتن.
ببینید دوستان بهتره واقع بین باشیم.
اولا به لحاظ شرعی کنیز حکم جدایی از ازدواج موقت داره. کنیز نوعی برده است. در جامعه امروز حداقل در ایران ما تا جایی که من میدونم وجود نداره. در دوره ای که فتوحات گسترش پیدا کرده بود کسانی که اسیر میشدند به عنوان کنیز گرفته می شدند. این خیلی با صیغه متفاوته. کنیز یک فرد ازاد نیست. به صاحبش محرمه و صاحبش میتونه با اون رابطه جنسی داشته باشه. توجه کنید که کنیز بحثی خاص شیعه نیست در حالی که متعه یا ازدواج موقت یا همان صیغه فقط در شیعه مجوز داده شده.
حالا از مسائل فقهی بگذریم.
دوستمون به نکته خوبی اشاره کردن. ادعای دین. شاید ما انتظاراتمون از دین بیش از اون چیزی بوده که دین وعده داده. ما ادعا کردیم دین هم سعادت اخرت رو تامین میکنه و هم دنیای ما رو. درباره اخرت که نمیشه قضاوت کرد. اما درباره دنیا که واضحه این ادعا شکست خورده بود. اما ایا اصلا دین چنین ادعایی کرده؟ این چیزیه که به ما باورانده شده. ما خواستیم از دین اقتصاد و حقوق و جامعه شناسی و حکومتداری و شهرسازی و پزشکی و ... بیرون بکشیم. ولی موفقیت ما چقدر بوده؟ تقریبا صفر.
در بخشهایی که به علوم تجربی مربوطه پاسخ رو غربی ها خیلی بهتر از ما پیدا کردن. ما فقط اصرار کردیم که علوم غیردینی بی ارزشند و ... این شد وضع امروزمون.
اما درباره مسائلی که با کیفیت زندگی (به جز جنبه های مادی) مرتبطند به نظرم نه ما نمره قبولی میگیریم و نه غربی ها.
البته ما اینجا هم کوتاه نیامده ایم. همه مشکلات را گردن سبک زندگی غربی انداختیم. در حالیکه جامعه ما پیش از این چگونه بود؟ مطلوب؟ بله شاید از دید مردانی که همه چیز را قبضه کرده بودند. انتظار دارید عالم دینی مرد دین را چگونه بفهمد؟ به ضرر مردان؟ یا حاکم مرد چگونه حکومت کند؟ یک جامعه به شدت جنسیت زده. البته غربی ها تا ۱۰۰ سال پیش چیزی در همین حد و اندازه و شاید بدتر بودند.
اما ما بهتر است به دنبال راه حل باشیم نه پاک کردن صورت مساله. وقتی به جوان گفته میشه تنها راه پیش روی تو یا ازدواج به همان سبک سنتی است یا تقواپیشگی انتظار دارید چه خروجی ای بده؟
من باز هم تکرار میکنم اگر میخواهیم سعی کنیم بخش هایی از دین رو که باب طبع جامعه امروز نیست (مثل کنیزگیری یا حتی صیغه یا جهاد ابتدایی یا...) به انواع روشها توجیه کنیم، میشه از همان روشها برای توجیه هر نوع ازدواج متعارف امروزی دیگر هم استفاده کرد.
بهتر است به جای توجیه بیندیشیم که شاید دین را انطور که باید نفهمیده ایم. این باب بسته نیست!
سلام. راستش من هیچ وقت در زندگیم آدم قانون شکنی نبوده ام و همیشه به قوانین محیطی که توش فعالیت داشتم احترام گذاشتم. اما تا جایی که در توانم بوده سعی داشتم اگر انتقادی بوده از طریق سالم و درستش مطرح کنم.
من پست جناب اثر راشومون رو قبل از اینکه حذف بشه، دیدم، که خب مدیر محترم همدردی تشخیص دادند خلاف قوانین سایت هست و حذف کردند. به هر حال سایت متعلق به ایشون هست و مسئولیت مدیریت محتوا و قانون گذاری هم به طبع از اختیاراتشون هست.
اما حس و برداشت شخصی خودم از پستی که حذف شد، بسیار حس مثبتی بود. بر خلاف تجاربی که اینجا به وفور میشه پیدا کرد از نامهربانی ها و دوز و کلک ها، ایشون حس بسیار پاک و صادقانه خودشون به همسرشون رو به اشتراک گذاشته بودن، و این به دید من بسیار زیبا و با ارزش آمد.
اما در خصوص این تاپیک، اجازه میخواهم نقدی را مطرح کنم. من به اون قسمت چند همسری بودن و کلاه شرعی هایی مثل صیغه و... کاری ندارم، اما در خصوص ارتباط دختر و پسر، به نظرم موضوع مجزایی هست. راستش اصلا این همه جهت گیری نسبت به این موضوع در این سایت را نمیتوانم درک کنم! در یک مثال انتقاد خودم رو توضیح میدم:
فرض کنید ماشین تازه وارد جامعه ای شده. افراد جامعه شناختی نسبت به ماشین ندارن و فقط دست و پا شکسته، از چیزهایی که از رانندگی در جوامع دیگر شنیده اند، آنهایی که جسور تر بوده اند پشت فرمان مینشینند. چون کسی نبوده که رانندگی آموزش بده خیلی ها دچار حادثه میشوند و خیلی ها هم با سعی و خطا و ریزبینی و هوش و زکاوت، بالاخره رانندگی را یاد میگیرند.
اما رویکرد صحیح در مقابل خسارات ناشی از حوادث رانندگی چی هست؟ آیا درسته بگیم چون ماشین باعث اتفاق افتادن یک سری حوادث منفی شده، استفاده از آن ممنوع شود و از همان کالسکه استفاده کنیم و کالسکه امن ترین وسیله شناخته و معرفی شود،
یا اینکه نه، راهکار بهتر و هوشمندانه تر، آموزش رانندگی صحیح به شهروندان است؟
———-
امیدوارم این انتقاد بنده دریچه ای به روی صاحب نظران سایت بگشاید که به این مساله هم بپردازند، از آنجا که انسان ها با انتقاد و عیب یابیست که پیشرفت میکنند نه تایید و تحسین مداوم و بی چون و چرا.
سلام
ببخشید ،تاپیک نظرهاست دیگه ،، ما هم بگیم »
در مورد ازدواج دائم یا ازدواج موقت :
در زمان قدیم مشکل بیکاری و سن بالای ازدواج اینجوری مثل الان نبود !
احتمال کمی داشت یه جوان مثلا تا 30 سالگی ازدواج نکنه ،،چون شرایط زندگی مثل الان نبود
اون زمان جمعیت دختران بیشتر از مردان بود ،،،و چون مردان در جنگ ها کشته می شدند ،،تعداد زنان بیشتر میشد و رسم اون زمانه جاهلیت این بود که دخترها را در زمان کودکی می کشتند یا برده جنسی قرار می دادند
اسلام حقوق زن را در آن زمان بیشتر زنده کرد و فرمود به جای اینکه بکشید باهاشون ازدواج کنید ،،
برا همین شاهد بودیم مردان بعضا چند همسر داشتند وتو این ازدواج ها همسرانشون هم راضی بودند ( الان کدوم زنی راضی میشه همسرش بره یه زن دیگه بگیره )
سال ها بعد اون زمان ها ، با افزایش فهم مردمان اون زمونه ،،، امامان سعی کردند در این راستا راهکارهای غذایی و احکامی بدند برا تناسب جمعیت
زنان قدیم یا آزاده بودند ( شرایط سخت می خواست ازدواج باهاشون و هزینه داشت ) ،،، یا اسیر جنگی ( لزوما اسیر جنگی کنیز معنا نمیده ) ،،، یا خدمتکار مونث بودند
ما در اسلام چیزی به نام تعبیر صیغه نداریم ( تعبیر امروزی )،، تعبیر اشتباهی اینکه متاسفانه در بعضی از جوانان افتاده که میگن : مثلا طرف هر دو ماه بره دنبال تنوع طلبی و ثواب هر می بره
تعبیری که از صیغه میشه همون ازدواج موقت هست که اون هم آسون نیست و مسئولیت داره
آقای مدیر زحمت کشیدند مقاله خوبی گذاشتند .
خیلی ها تو این ازدواج های به اصلاح موقت اشتباه کردند ،،مثلا طرف رعایت نکرده بچه دار شده ، الان به چه کنم چه کنم افتادند و فرار از بی آبرویی
چون نه جایی ثبت کردند ، نه تعهدی و مهریه ای بستند و نه ....
زمان های قدیم ، ازدواج موقت به شیوه امروزی و تنوع گریش نبوده ،،بلکه یه هدفی را دنبال می کرده ،،،
اولین هدفش هم ارزش بیشتر به حقوق زن بود و کمک به مردانی که شرایط خاصی داشتند !
چه شرایطی؟
در سوره نساء آیه 25 »
""و هر کس از شما از لحاظ مالی توانایی ازدواج با زنان آزاده مؤمن؛ نداشته باشد، پس با کنیزان با ایمانی که ملک یمین شما هستند ( ازدواج کند) و خداوند به ایمان شما داناتر است.
برخی از برخی هستند، پس آنان را با اجازه صاحبانشان به ازدواج خود در آورید، و مهرشان به طور پسندیده به آنان بدهید. ( به شرط آنکه) پاکدامن باشند، نه زناکار، و نه آنان که در پنهانی دوست گیرند.
این ( اجازه از دواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که از آلایش گناه بترسد، و صبر ( و پاکدامنی) پیشه کردن؛ برایتان بهتر است. و خداوند آمرزنده ی مهربان است
در سوره بالا به نظرم خداوند فرموده اگه شرایط زنان آزاده را ندارید ،،،،برید با کنیزان ازدواج کنید ( نگفته چند روزه باز برید سراغ یکی دیگه )
چرا؟
برا اینکه اگه صبر ندارید و نمی تونید پاکدامنی کنید و ترس دارید به گناه بیافتید ،،، برید ازدواج کنید با اون ها ( کنیزان )
سئوال: کدام زن آزاده در زمان حال ( یا زمان قدیم ) حاضره اینجوری قبول کنه !
برا همین خداوند از کنیزان ( اسرای جنگ - خدمتکاران مونث و ...) نام برده ( تازه مومناشون،، نه زنا کاران و نه کسانی که تو رابطه های غیر شرعی هستند ! )
الان تو خیابون ماشین وای میسه ، سوار میشند ،، به قول خودشون یه خطبه می خونند بین خودشون ،، کارشون را انجام میدن ،،،میرنند دنبال ثواب دیگه
قرآن سفارش به ازدواج دائم کرده و هم چنین سفارش به صبر و پاکدامنی
از طرفی اسلام به فکر همه چی بوده به نظرم
مثلا اگه یه زن شوهرش فوت کند وسرپرستی نداشته باشد و نتواند پول و هزینه اش را در آورد باید چی کار کند؟
نمیتونه که بره کار حرام انجام بده !
خداوند تو سوره نور توضیح میده برا ( زمان حال اون موقع و آیندگان ) :
در سوره نور یه مسئولین راه کار میده و هم به مردم جامعه ،،
به مسئول میگه شرایط ازدواج اینها را فراهم کنید ( این گروه از زنان و مردان ) ،،، و به مردم هم میگه صبر و پاکدامنی !
کاری که پیامبر(ص ) به عالی ترین صورت ممکن زمان خودش انجام داد ،،،و الان ما،،، و غربی ها و شرقی داریم میزنیم تو سر خودمون باز نمی تونیم انجام بدیم ....
متاسفانه الان داره غلط پیش بره ( بعضا ) و این روند برکت جامعه را از بین می بره
که هم صاحبان قدرت باید بسترش را آماده کنند و هم ما جوانان یه خورده تو خودمون کار کنیم ( ایمان - کار - تلاش برا ازدواج و....)
اگه هر دو گروه خوب کار نکنند جامعه رو به نزول میره
.....................
د ر مورد رابطه های دوستی :
امکان داره از بین 100 نفر که از ساختمان 5 طبقه خودشون را می ندازنند پایین ، یه نفر سالم بمونه ...( بعضی موقع ها تو اخبار میگه )
ولی منطق میگه انسان مشورت پذیر باشه این کار را نکنه و اون 99 نفر هم در نظر بگیره
خیلی از روانشناسان و کارشناسان در این حوزه این رابطه ها را درست نمی دونند ،چون معمولا توش هیچ تعهدی نیست و آسیب های ذهنی داره ( شاید طرف خودش ندونه )
در مورد علم زبان شناسی عصبی می تونیم صحبت کنم اینجا ،،از اینکه این رابطه ها چه ثاثیری با نورون ها ی مغزی می کنند و چه تاثیری در ازدواجشون داره
رابطه های دوستی -- فیلم های غیر اخلاقی،،، افکار کمال گرایی دوران نوجوانی و جوانی ( تخیل منفی و آلوده ذهنی )..... همه همه در ازدواج فرد تاثیر می ذاره
در ازدواج ،، باید هم عقل را در نظر بگیریم و هم احساس را ،،،اگه با فرمان احساس جلو بریم به مشکل می خوریم
خودشناسی - تحقیق - مشورت - کنترل احساسات و ...مهمه در ازدواج
ازدواج به اصطلاح سنتی ،، هم مشکل ایجاد نمیکنه کنه به شرطی راه درستش را بریم .
سلام. اجازه بدید نقدم رو به نظر شما هم بگم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط C-R-Y
در مورد چند همسری و صیغه، من خیلی مطالعه کردم و هیچ دلیل قانع کننده ای به جز زن ستیزی رایج در دنیا در یک دوره تاریخی پیدا نکردم. بقیه دلایل بیشتر شبیه توجیهات سطحی بودند تا دلیل، چون برای حل همون مشکلاتی که خیلی ها ازش به عنوان دلیل استفاده میکنند هزاران راهکار بهتر و مناسب تر از صیغه و یا چند همسری میشد پیدا کرد که البته به دلایلی ترجیح میدم اینجا در موردشون صحبتی نکنم.
——
اما در مورد رابطه دختر و پسر، خطای شما اینجا اتفاق افتاد که آشنایی و ارتباط به قصد ازدواج رو با بی بند و باری یکی دونستید. درست مثل اینه که یه نفر بیاد از آسیب های صیغه صحبت کنه بعد با استناد به اون، کل فرایند ازدواج رو زیر سوال ببره که خب اصلا محکمه پسند نیست چون ازدواج و صیغه دو موضوع کاملا مجزا هستند، درست مثل دوستی به قصد ازدواج و بی بند و باری.
در مورد آمار و ارقامی که دادید والا به خدا ما داریم تو این جامعه زندگی میکنیم و دقیقا یه چیز برعکس داریم میبینیم! مثلا خیلی ها از روش دوستی ازدواج کرده اند و خوشبخت شده اند اما نمیان جایی جار بزنن که بشه آمار دقیق تهیه کرد، از اون طرف اون تعدادی که آسیب دیدن و به مشکل خوردن، میان جار میزنن و دنبال کمک میگردن.
به نظرم مقایسه بهتر میتونه بین ازدواجایی باشه که سنتی بودن و به مشکل خوردن و ازدواجایی که از طریق دوستی بودن و به مشکل خوردن. تو همین سایت اگر نگاه کنید زندگیای مشکل دار حاصل از ازدواج سنتی سر به فلک کشیده! حالا این بین یه چند تا ازدواج از طریق دوستی هم هست که خب طبیعیه.
این آماری که دادید رو شاید یه آدم چشم و گوش بسته بتونه باور کنه، اما کسایی که بودن تو جامعه و دیدن و با اقشار مختلف آدمها و سبک زندگیشون آشنایی پیدا کردن، به سادگی متوجه یک جانبه و متعصبانه بودن این آمار هایی که منبع درستی هم ندارند، میشن.
در آخر، امیدوارم از صراحت کلام بنده آزرده خاطر نشده باشبد. هر کسی با هر نظر و روشی از دید من محترمه و من نقدم رو به یک روش و نظر خاص دادم نه به شخص:72:
سلام به قول اقای کرای ماهم نظر میدیم دیگه:43:
این دوستی که خانم مهندس گفتن که دوستی نشد همون خواستگاریه
اینکه بعضی کلا در زندگی روند دوستی دارند و حالا این وسط از بین چندین نفری که باهاشون دوست بودن به یکیشون علاقه عمیقتر پیدا میکنن و ختم به ازدواج میشه به نظر من مورد توجه این تاپیک بوده که خب خیلی خطرناک و پر ریسکه این وسط چندین و چند دختر و پسر شکست عشقی میخورن افسرده میشن هزارتا مشکل براشون پیش میاد که حالا یک ازدواج هم ممکنه سر بگیره که خوشبخت بشن یا نشن! (ریسکی که اینقدر میگن منظور اینجاست)
. ازدواجایی مثل خانم فکور که دوستی محسوب نمیشه باااینکه شروع سنتی یا روند سنتی هم نداشته (البته نظر منه) اینکه دو نفر اگر در محیط بیبرون از خانواده در ظواهر امر همو پسندیدن و برای شناخت با نظارت خانواده ارتباط و تعامل هدفمند (نه عشق و عاشقی راه بندازن) داشته باشن فکر نکنم مد نظر هدف تاپیک از دوستی باشه
و باز اصل این تایپیک به نظرم توجه به ضررهایی هست که هرطرف ممکنه بهشون برسه. حالا الان یک خانمی که زن دوم هست و خیلی خوشه و زندگی یک زن دیگرو نابود کرده بیاد بگه من خیلی راضیم از کارم و خاطرات مثبتشو بگه یعنی زن دوم شدن خوبه؟ نه دیگه منظور اینه در این روابط مثلثی بلاخره حداقل یک نفر قربانی میشه و ضربه میخوره و ادم عاقل چنین کاری نمیکنه یا ادمی که اخلاق مدار باشه!
یعنی فقط به احساس خودمون نگاه نکنیم نگاهمون کلانتر باشه:72: