RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
دوستان عزیز من همون شبی که رفت رفتم دنبالش تا بیارمش و دلیل کارش رو بدونم اما خودش و مادرش و پدرش منو از خونه اشان انداختن بیرون و توهین کردن . و امروز هم دوباره باهاش تماس گرفتم ولی گوشی رو قطع کرد و موبایلشو خاموش کرد بهش اس ام اس هم دادم جواب نداد اون میخواد که من دوباره برم اونجا و اون برام شرایط بزاره ولی با توهین هایی که بهم شده اونجا نمیخوام برم .حتی نذاشت ازش درخواست کنم که همدیگرو بیرون ببینیم. با شنیدن صدام گوشیرو قطع کرد
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
ای بابا. خب کامل بگید. اصلا جریان از اول چی بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
memo6067 خوش اومدي.
حتما اين وسط يه مشكلي هست كه همسرت رفته و حاضر به برگشت نيست!!! شايد در مورد شما چيزي شنيده يا از يه چيز بي اطلاع بوده و الان كه فهميده نميتونه شما رو ببخشه.ضمنا اگه ميشه چند تا از دخالتهاي خانواده همسرتون رو برامون بنويسيد،من كه فكر نميكنم هيچ مادري بخواد زندگي دخترش خراب بشه.صادقانه همه چيز رو بگيد
يه سوال ؟ خانواده شما چطور اونها هم دخالت ميكنن؟توي اين 25 روز چه اقدامي براي بهبود اين وضعيت انجام دادن؟.
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
خانوادش تو زندگی خواهرای دیگش هم دخالت میکنن و سه داماد دیگه هم مشکل منو دارن و اینکه پدر زن من هم آدم خانواده دوستی نبوده و بی غیرت هم هست و چند تا صیغه ای هم داره البته 64 سالشه. بگذریم. 30 روز پیش من و خانمم رفتیم حنا بندان پسر عموش و شب خونه پدر خانمم خابیدیم صبح من رفتم بیرون دوری زدو بارون میومد کاپشنم خیس شد برگشتم خونه به خانمم گفتم کاپشن منو بذار کنار بخاری اون هم انداخته بود روی بخاری و دیگه سر نزده بود تا اینکه بوش در اومد ومن کاپشنمو برداشتم و تنها چیزی که گفتم این بود که برا چی ول کردی رفتی کاپشن من سوخت البته با ناراحتی و نه با دادو بیدا. اون هم شروع کرد آروم آروم فحش دادن که البته من اولش اصلا فکر نمیکردم با من باشه ولی دوباره که جلوی مادرش و خواهرش اسمم رو برد و فحش داد من ناراحت شدم و گفتم خجالت بکش بدون چی از دهنت در میاد و منتظر موندم که مادرش هم دعواش کنه و و خانمم بیاد عذر خواهی کنه که اینطوری نشد و من هم گذاشتم از خونشون با ناراحتی رفتم و شبش هم به عروسی نرفتم. بعد از 2 روز خانمم با توپ پر و طلبکار اومد در حالی که من انتظار داشتم ازم عذر خواهی کنه . من هم ناراحت شدم و عکسامونو پاره کردم و دیگه باهاش حرف نزدم بعد از 2 رو صبح که رفته بودم سر کار همه چیزشو جمع کرده بود و رفته بود خونه باباش رفتم دنبالش باباش گفت نمیذارم بیاد و خودشم بهم فحش داد به باباش گفتم اون تو حضور همه به من توهین کرد و منو خرد کرد باباش به جای نصیحت دخترش برگشت گفت این که چیزی نیست مادرش در حضور همه تا به حال 100 بار به من فحشهای بد تر داده. این یعنی چی یعنی آموزش دختر برای دعوا با شوهر البته این تمتم ماجرا نبود خیلی توهینهای دیگه به من کردن و از جمله دخالتهاشون اینکه فلانی خونه خریده شوهرت بیعرضه هست. فلانی لباسش 200 هزار تومنی شوهر تو آدم بدبختی هستش و چیزهای دیگه جالب اینکه از لحاظ وضع مالی خانوادشون حتی یک سوم خانواده من هم نیستند.