-
سلام میشل عزیزم.
فکر میکنم ناشکری کردم.چون اون حالت روتینی که برام خسته کننده بود عوض شد و الان همش تو بیمارستان و در حال مریض داری هستم
ولی الان که فکر میکنم اصلی ترین هدفم درمان وسواس های فکریم هست و در درجه اول رفع شک کردن به همسر.که اونم از وسواسم ناشی میشه.
چون این موضوع واقعا رو زندگی و حال من و اون تاثیر گذاشته
-
تاحالا اسم بولت ژورنال به گوشتون خورده؟
یه ابزار برای مدیریت زمانه که خودمون درستش میکنیم.
درسته گفتم ابزار ولی اونقدام ابزار نیست :D یه دفتره
یه دفتر برمیدارید و با روشهای ژورنال نویسی که خیلی بامزه ست برای خودتون برنامه ریزی میکنید
از همه جالبتر تراکره. ازونا که وقتی کاری رو میکنی تیک میزنی
یه جدول که یه ضلعش روزهای ماهه و یه ضلعش اون فعالیت مد نظرتون
من چنتا تراکر درست کردم که یکیش هبیت تراکره برای ایجاد عادتهای خوب
ژورنال نویسی بخشهای مختلفی داره که تراکر یکیشه
میتونید باهاش برنامه ریزی ماهانه و سه ماهه و سالانه داشته باشید
خوبیش اینه که شخصیه و هرکی طبق زندگی خودش درست میکنه
وبلاگ "نردیشمی" توضیحات و ویدیوهای خوبی گذاشته
ویدویهای آموزشی رو توی آپارات و یوتیوب قرار داده که خیلی ساده آموزش داده
و برای دیدن نمونه های مختلف میتونید "بولت ژورنال" یا "bullet journal" رو توی گوگل جستجو کنید
-
سلام عزیزان
میشل ممنون بابت تاپیک های خوبت:72:
خب من یک دفتر دارم که چند صفحشو اهدافمو نوشتم و بعد اون تقسیمش کردم
مثلا کتابی که میخونم 25 فصله. هر فصل فلانقد زمان میبره.
پس طی یک هفته که مثلا سه روزشم بخونم میشه دو فصل و در نهایت طی اینقدر ماه تموم میشه
با این روال یک برنامه دارم روزانه البته همیشه عقبم و فکر میکنم به خاطر اینه که برنامم متناسب با میزان تنبلیم نیست و باید کمی راحتتر بگیر به خودم:227:
خب من اهدافی که در پایان این فصل سال باید انجام بشه:
1. تحقیق درباره دروس کنکور دکتری و خرید کتاب های لازم و انجام مشورت های لازم
2. تمام کردن یا مستمر خوانی کتاب و گوش دادن سخنرانی ها طبق همون برنامه که توضیح دادم
3.از بعد ماه مبارک ثبت نام کلاس ورزشی
4. پیگیری مستمر کلاسی که میرم و خواندن حداقل هفته ای دو روز دروس مربوطه به کلاسم و مطالعات جانبی اون
5.راه انداری تیم مطالعاتی که مدتهاست فکرشو در سرم داشتم (یک سری دوستان بسیاررررررر عالی دارم که قبلا باهم صحبت کردیم تا سیر مطالعاتی مستمر داشته باشیم و دو هفته یکبار مباحثه حضوری بذاریم که همش عقب افتاد)
6.هواسم باشه وقتم تلف نکنم و چندکار باهم انجام بدم (مثلا موقع اشپزی سخنرانی گوش بدم و تو ماه مبارک دعاها و مناجات هارو بریزم گوشیم و موقع اتو اشپزی و غیره گوش بدم، )
7. پیرو اتفاق اخیر باید خیلی اساسی به فکر عدم وابستگی به همسرم باشم
8.در رابطه با خدا یک سری برنامه ها دارم (مثلا برنامه برای خوندن نماز قضا، قران، مفاتیح، نهج البلاغه، خلوت و تفکر، موقع پخت عذا ذکر گفتن و با وضو بودن...)
9. با مادرم هفته ای یکبار به کارهایی که دوست دارن برسم (مثلا دوست دارن بامن برن خونه مادربزرگم یا مزون یا...)
10. روی اخلاق و سعه صدر و کنترل هیجاناتم کار کنم
11.کتاب بازی با کودکانی که چند وقت پیش خریدم رو شروع کنم و بازی هاشو با پسرم اجرا کنم
12. حداقل ماهی یکبار کتاب جدید برای پسرم بخرم
13 هرشب قبل خواب همه اسبابازی های پسرم مرتب کنم
14. میزان شیشه خوردن پسرم در روز بسیار کاهش پیدا کنه تا به صفر برسه که برای اون باید جایگزین بذارم و مرتب تا درخواست کردم چیزی برای حواس پرت کردنش داشته باشم (مثلا ابمیوه ذرت بو داده سیب زمینی سرخ کرده کشمش...)
15. من وظیفم رو در قبال همسر بدون توجه به اعمال اون انجام بدم
خب من کلا خیلی کار زیاد دارم که باید انجام بدم اما اینطوری نیستم که همشون عمل کنم و این به تنبلیم و بیشتر بودن برنامه از ظرفیتم برمیگرده و این دو عامل همدگه رو تقویت میکنن:18:
الان از اهدافی که گفتم اغلبش به طرز خیلی مورچه وار در حال اجراست و برخیش هم کلا درجا میزنم مثل همون کنکور دکتری...
- - - Updated - - -
سلام انیتا عزیز خدا به شما و مریضتون و خانوادتون سلامتی بده
ان شاالله الان حال مریضتون کامل خوب شده باشه
دوستان پیشنهاد دارم به نظرم برنامه ها باید با اولویت باشه تا وقتی اتفاق غیرمنتظره پیش میاد سریع فکر کنیم حالا کدوم اولویت هام قابل اجراست؟
مثلا وقتی یکباره برنامه ای رو برای ما همسرمون میچینه و لازم الجراست من ببینم خب تو شرایط الان از 20 تا کاری که دارم کدوم رو میشه اجرا کرد حتی اگه یکیش هم بشه عالیه. اینجوری هیچوقت برنامه ول نمیشه ان شاالله
-
سلام میشل و بچه ها
دوست عزیز مرسی از تاپیک قشنگت:72:
من اصولا برنامه ریزی خاصی ندارم و سعی میکنم مطابق زمان و شرایط جلو برم اما اهدافیم دارم که دلم میخواد امسال حتما به سرانجام برسونمشون.
اولیش موفقیت توی شغلم هست و خیلی مسیر سختی رو طی میکنم ( البته دربارش تاپیکم زدم که امیدوارم بچه ها اگر نظری دارن بذارن ) . توی شغل من از آسیای شرقی تولید کننده های زیادی داریم ولی متأسفانه تو کشور خودمون مواد پایه یا اولیه کار نیست و یا خیلی کمه.ما باید از دست تاجرایی که واسطه هستن خرید کنیم یا از برخی کشورا مثل کره، چین و ... این خرید انجام بشه. وقتی قیمت خریدامون بالا میره مجبوریم با قیمت بیشتر عرضه کنیم و من خیلی دوست دارم این مشکل رو برطرف کنم... :162:
دومیش اینه امسال سر و سامون بگیرم و وقت بیشتری بذارم روی انتخاب همسر و تغییر اساسی در بعضی از معیارام. :blush: راستش یکم دیر متوجه معیارای اشتباهم شدم ...مثلا عدم برخی توقعات از همسر آیندم حتی تا جایی که از علاقه هام چشم پوشی میکردم.. و به زبون نمیاوردم و میگفتم اصلا مهم نیست یا برخی شرایطای مالی، فرهنگی، اجتماعی، فردی و ... اون خواستگار برای ادامه زندگی و خیلی چیزای دیگه... یکسری تاپیک و مشاوره های پراکنده رو از اینجا و سایتای دیگه خوندم و خیلی کمک کننده بودن.:16:
سومیش من احساساتیم و چون تغییر این حالت سخته میخوام حتما از مشاوره متخصص برای این تغییر بزرگ استفاده کنم و یه دوره ی رو بگذرونم تا جلوی صدمات روانی احتمالی رو بگیرم.
چهارمی خیلی بهش فکر کردم و هی گفتم از شنبه :311:. اونم رفتن به باشگاهه. خیلی دلم میخواد زیر نظر مربی ورزش کنم چون اگر خودم ورزش کنم یک روز ورزشه و ده روز خستگی در کردن. چون عاشق شیرینی و غذای نسبتا چربم باید حتما یه تغییرات اساسی بدم و بیشتر بفکر سلامتیم باشم.:307:
پنجم میخوام یه کتابخونه کوچیک برای خودم داشته باشم ولی مشکل اینه فضای اتاقم پر از وسیلس و جای یه کتابخونه ی کوچیک رو نداره شدم مثل اون لطیفه که طرف خودکارش تموم شد، تحصیلاتو کنار گذاشت:311:. الان بعضی کتابام اینور و اونوره و اینجوری آسیب میبینن ، دلم میخواست چند تا قفسه باشه و کتاب شعرا، کتابای علمی ، رمان و ... جدا باشن ... منم مثل این فیلما یه عینک بزنم و یه کتاب بردارم و برم پشت میز بشینم بخونم:303:. چون اگه تو حالت عادی باشم و کتاب دستم بگیرم مثل لالاییه واسم و از قرص خواب آور صد برابر قویتره. .:311:
ششمیش اینه امسال دست مامانم رو بگیرم و این تابستونی بعضی روزای هفته با هم بریم قدم بزنیم و یه پارکی بریم. خیلی وقته اینکار رو نکردم و دلم میخواد تا زمانی که با مامانم زندگی میکنم از حضورش و بودنش کنارم لذت ببرم و با هم روزای خوبی رو داشته باشیم:43:
و هفتمین چیزی که بهش فکر کردم اینه دیگه اکر کسی بهم ظلمی کرد یا بدی در حقم کرد بجای ناراحتی و فکر کردن به اتفاقای ناخوشایند ....... اون آدم رو و گناهش در حقم رو بسپارم بخدا ... چون خدا بهتر میتونه حق انسان رو بگیره و لازم نیست ما خودمونو درگیر کنیم.:323:
خلاصه اینکه امیدوارم ماهها و روزای خوبی امسال در انتظار آدمای خوب باشه. آمین:72: