-
سلام مجدد خدمت همه دوستان عزیزم.از لطفی که در پاسخ دهی به من دارید بی نهایت سپاسگزارم.
خانم آویژه بنده هم با نظر شما بیشتر از سایر دوستانی که لطف داشتند موافقم.
من هانیه ی ۳۱ ساله دیگه هانیه احساسی ۲۶ ساله نیستم که فرزند رو صرفا برای ارضای حس مادری خودم و ورق خوردن صفحه جدیدی از زندگی ببینم.تلاطم های زندگی خواسته یا ناخواسته باهام کاری کرد که جنبه منطق رو ببشتر وارد تصمیم گیری هام کنم.
از دوستانم که مادر هستند زیاد پرسیدم.خصوصا مادرهایی که همکارم هستند و غالبا شرایطشون مشابه با من هست.
حس مادری بی نهایت برام مقدس و ارزشمنده.اما نمیتونم کیفیت رو فدای کمیت کنم.
راهکار هاتون بسیار برام ارزشمنده.ممنونم
میشل جان خیلی ممنونم از نظرات شما.اجازه بدید با قسمتی از صحبت شما موافق نباشم.خالق هستی زمینه رو به همه زوج ها میده که فرزندی داشته باشند.اما من دوست دارم که به بهترین کیفیت و مناسب ترین شرایط پذیرای نعمتش باشم.برام مهمه که در کنار فرزند سالم داشتن،خودم هم مادری شاد موفق باشم که به من افتخار کنه.شاید من بتونم ۵ تا بچه داشته باشم اما مهم اینه که اون فرزند یا فرزندان بتونن در مناسب ترین وجهی که برای من مقدوره تربیت بشن و شاید بهتر باشه به جای ۵ فرزند ۲ فرزند باشه اما با آینده ای روشن تر.
همین مسئولیت که شما میگید برای من این حس اضطراب رو ایجاب میکنه
دوست عزیزم خانم سنجاب گرامی
صحبت های شما در تایید صحبت های خانم آویژه بیشتر در راستای نظرات خودم هست.با این تفاوت که در حال حاضر بنده واقعا به فرزند داشتن تمایل دارم و تا حدی خودم و همسرم رو در جایگاه پدر و مادر قبول دارم.وضعیت زندگی هم به نحوی هست که بتونم نفر سومی رو به خانواده م وارد کنم.اما ناخودآگاه اضطراب هایی از این دست دارم و گاهی این اضطراب ها باعث به تعویق افتادن برنامه من میشه
در مورد این سوال که فرزندم از من بپرسه که چرا منو به این دنیا آوردی میگم که"عزیزم تو به دنیا اومدی که من و پدرت تموم عشقمون رو بهت بدیم.به دنیا اومدی که تموم چیزای خوبی که خودمون یاد گرفتیم یادت بدیم و تو هم تلاشتو بکنی که فقط انسان خوبی باشی"
امیدوارم که خدا توی مسیر درست هدایتم کنه.دوستان خوبم شما هم دعام کنید
-
سلام هانیه جان.
من هم در شرایط شما هستم.البته با سن بالاتر.تمام نگرانیهایی که شما دارین به اضافه خیلی نگرانیهای دیگه در در مورد بچه دار شدن دارم.
با این وجود کم کم دارم با خودم کنار میام که این کار رو انجامش بدم.
چون خودم رو میشناسم.میدونم که این اضطراب ها و فکر کردن های بیش از حد به عواقب هر چیزی ربطی به بچه دار شدن نداره بلکه جزیی از شخصیت منه.
اگر تو هم در مورد مسائل دیگه هم این نگرانیها رو داری و بعدش متوجه میشی که نگرانیهات خیلی منطقی نبوده میتونی کمتر بهشون بها بدی.
در واقع هر تصمیمی که ما در زندگیمون میگیریم برامون منافع و عواقبی داره.
ببین در مورد اینکه زندگی مخصوصا در شرایط جامعه ما خیلی سخته من کاملا موافقم و در مورد آوردن یک موجود دیگه به این جامعه واقعا احساس گناه میکنم.
ولی به یه چیز دیگه هم فکر میکنم که اتفاقا یکی دیگه از بچه ها بهش اشاره کرد.اینکه نود درصد از آدمها نبودن رو به بودن ترجیح میدن.
من بقیه رو نمیدونم. ولی خودم با وجود تمام نارضایتی هام از شرایط اطراف و مشکلاتی که خودم داشتم و دارم جز در لحظات خاص ترجیح ندادم که نباشم.
زندگی که فرصت کوتاهه که در اختیار ما گذاشته شده.هیچ تضمینی برای اینکه ما توی این دنیا سختی نکشیم به ما داده نشده.با این وجود میشه به همش به همه خوشیها و سختیها
به دید یک تجربه نگاه کرد.
-
سلام
نمیدونم اون تحقیق که 90 درصد آدما ترجیح میدن نباشن چقدر مستنده...
اما من هیچوقت دلم نخواسته که نباشم هیچوقتم دلم نمیخاد که از این دنیا برم:311:
-
خانم نیکیا و خانم آنیتا ممنونم از پاسخ هاتون و اینکه وقتتون رو در اختیارم قرار دادید
من تصمیم گرفتم که مدتی روی توانایی جسمی خودم و در کنارش آمادگی روحیم کار کنم.ورزش کنم و به تغذیه خودم برسم و عشق بیشتری رو به زندگیم تزریق کنم.دمنوش های آرامش بخش بخورم و بعد از مدتی برای بارداری اقدام کنم.
امیدوارم خیر توی مسیر همگی قرار بگیره
از همه دوستانی که نظرات ارزشمندشون رو در اختیارم قرار دادن بی نهایت سپاسگزارم
-
هانیه جان درگیر 'ترین' ها بودن خودش یک مشکله بنام کامل خواهی و ریشه در اضطراب داره. بعیده مادری که تلاش می کنه 'ترین' ها رو برای فرزندش فراهم کنه، از اون انتظار 'ترین' شدن نداشته باشه. و این انتظار مستقیما 'حرمت نفس' بچه رو هدف قرار می ده.
در مورد مطلبی که در مورد تعداد بچه ها نوشته بودی، باهات موافقم.
انگار نتونستم چیزی که توی ذهنم بود رو درست منتقل کنم. به هرحال با توجه به مواردی که در انتهای پست 11 گفتی، فکر می کنم با انجام دادن کارهایی که در آخرین پستت گفتی، اضطرابت کم بشه.:72:
آنیتا اون مسئله رو بعنوان شخصیتت نپذیر. قابل تغییره. یک دوره قشنگ روش وقت بذار و نتیجه رو ببین. :72: