نوشته اصلی توسط
cry
ببخشید کاری پیش اومد نتونستم پست قبلیم را کامل کنم
تشکر از پاسختتون.
می دونی زلال ... بعضی موقع ها یه تصمیمی می خوایم تو زندگی بگیریم ...
یه صدایی از درونمون مییاد که میگه این کار را انجام بده...
بعد چند لحظه یه صدای دیگری می یاد میگه نه... اینکار را نکن ...
این صدا ها شبیه کاراکترهایی هستند که تو گوش ما نجوا می کنند...
کاراکترهای دلسوزی که دوست دارنند کمک کنند ..
کاراکتر عقل – کاراکتر احساس – کاراکتر کمال گرایی و...
خب باید چی کار کنیم ؟
حرف عقل را گوش بدیم – یا حرف احساس را ؟
کمال گرایی ( کامل گرایی ) را چی کار کنیم ؟
این کاراکترها هر کدومشون دنبال یه منافعی هستند و هر کی دوست داره نظر خودشو بگه
اینا مثل یه بچه هایی هستند که باید تربیتشون کنیم !
کاراکتر عقل :
منافع بلند مدت و با دوام یه تصمیم را می بینه
عقل مشکلات را لحاظ می کنه
عقل لذت بزرگ تاخیری را برتر می دونه نسبت به لذت کوچک فوری .
عقل واقع گراست
تخیل و توهم جزء عقل نیست
کاراکتر احساس :
احساس حالت مقطعی داره و بیشتر تو زمان حال ِ
امروز ما شادیم و فردا غمگین
امروز عاشقیم و فردا فارغ
امروز نگرانیم و فردا آسوده
دیروز نا امید و امروز امیدوار
می بینی همه ی اینها مقعطی هست
احساس در صورتی دوام داره که عقل تاییدش کنه !
یه مثال :
یه دختری.. پسری را می بینه جینگول منگول و خوشتیپ :-)
عاشق پسره میشه ...
احساس به دختر میگه اون پسر خوبه ... باهاش ازدواج کن
عقل به دختر میگه درسته احساس خوبی داری - و این امتیاز خوبیه !.....ولی نمی خوای بیشتر تحقیق کنی!
نمی خوای مشورت کنی ...
نمی خوای معیارهای با دوام یه زندگی را چک کنی ...
دختره بر می گرده به عقل میگه تو آخه چی می فهمی !
عقل ناراحت میشه ! - میگه هر جور راحتی :)
احساس یه خنده به عقل می زنه ... و فرمان را می گیره ..
دختره میره احساسی پسره را انتخاب میکنه.... بدون اینکه کاراکتر عقل را روشن کنه – بعد چند ماه احساس عادی میشه.... و می بینه او پسر ایراداتی داشته که اصلا نمیشه باهاش زندگی کرد -
کاراکتر احساس مریض میشه !
احساس... خسته میشه و یه روزی کم می یاره !
کاراکتر عقل میگه این پسر خوب نیست به خاطر این ویژیگها و ...
میشه دعوا :)
می دونی زلال ....درون خودت را مثل یه شهر در نظر بگیر ..
یه شهر توش پلیس داره – آدم های مختلف داره – افرادی داره که قانون را نقض می کنند
خب به نظرت پلیس کی باشه؟
بعضی آدم ها پلیس شوون احساسشونه ..
بعضی از آدم ها غرورشون پلیسشونه ..
ولی بهتره پلیست را بذاری عقلت !
ماشین های شهرت را بذار احساست !
تو شهر چراغ بذار – تابلو بذار...
به احساس کمک کن اشتباه نره جاده را ...
پس فرمانده و پلیس در تصمیم گیری عقل
احساس در تصمیم گیری مهم *** ولی با اجازه عقل !
چرا؟
برای دوام بیشتر
خیلی از مشکلات تو تصمیم گیری مخصوصا در زندگی زناشویی اینکه این موارد را رعایت نمی کنیم و یا کمتر اهمیت میدیم .
اینکه در موارد بالا به مهارت برسیم لازمه اش اینکه :
- به خودآگاهی برسیم
-نقاط ضعف و مثبت خودمون را شناسایی کنیم
-مدیریت هیجانات
- خط قرمزها و خط سبزها در زندگی
- مدیرت کمال گرایی
و...
یکی از راه های مدیریت کمال گرایی ( کامل گرایی ) اینکه روی عزت نفس و اعتماد به نفسمون کا ر کنیم
همین که کارهای کوپیک را به خوبی انجام بدیم ..به خودمون بیشتر باور می کنیم و اینجوری رشد داریم .
اینکه لازم نیست آدم خیلی متفاوتی باشیم ...
لازم نیست شاخ غول را بشکونیم..
بعضی موقع ها تصمیم گیری ما شبیه یه دیوار می مونه ...
ما اینور دیوار هستیم هی به خودمون می گیم اونور دیوار چیه !
خب بهتر یه خورده خودمون را از دیوار بالا بکشیم ببنیم چه خبره ...
شاید سرابه ...
مثلا طرف می خواد جغرافی بخونه دانشگاه می ترسه .....
هی میگه نکنه موفق نشم ..نکنه بدبخت شم :-)
خب این شخص به جای این درد و دل ها بهتره بره از دانشجویان و اساتید این حوزه مشورت بگیره - یه خورده کتاب های جغرافی بخونه ببینه علاقه داره
***************
در مورد هوای نفس :
مثلا یه شخصی 30 سالش شده و از رشته تحصیلی اش راضی نیست
به خودش می گیه چرا پزشک نشم ... برم از اول پزشکی بخونم ؟
اون شخصی برای اینکه راحت تر تصمیم بگیره باید از هو.ای نفس صحبت کنه
باید بگه پزشکی بخونم برا چی؟
برای اینکه برم پز بدم ؟
یا خدمت در این حوزه داشته باشم؟
هر چی بار معنوی روشن تر باشه خدا اون را بهتر کمک می کنه در رسیدن به اهدافش
خدا بهش میکنه کاراکتر های عقل و احساس را بهتر هماهنگ کنه
تو تصمیم اش قاطع تر میشه
تو تصمیم گیری همیشه از خودت سئوال کن...
پاسخی که میدی مشخص میکنه در کجای آسمانی !
*************
اینکه تو تصمیم گیری مردد باشیم و بخوایم سکه بندازیم.....نه تو را خدا این کارا را نکنید :-)
**********
در مورد استخاره ....باید اعتقاد کامل داشته باشید به استخاره قرآنی و از اهلش بپرسید - کار هر فردی نیست .
استخاره نماز داره - دعا داره - باید معنانی قرآن ( ظاهری و باطنی !) تسلط کامل داشته باشید
طرف استخاره میگره ( نیتت دنیوی میکنه ) خوب در می یاد ( برا دنیاش !) ولی آخرتش را از دست میده
نیت مهمه !
طرف میگه خدایا دختره خوبه به نظرت ؟ ....
گور به گور شده استخاره میگبره خوب در می یاد ----میره ازدواج میکنه بدبخت میشه :)
بله اون دختر خوبه ...ولی شاید برای تو بد باشه !
برای همین نیت هم مهمه .
خواستی یه تصمیمی بگیری ( به شرطی که موارد بالا را رفته باشی - مشورت گرفته باشی - تحقیق کرده باشی - کاراکتر عقل و احساس را بررسی کرده باشی و... ) دو رکعت نماز بخون با خدا درد ودل کن
چیزی که تو دلت می یافته انجام بده
سعی کن موقعی که خیلی ناراحتی با خدا بیشتر حرف بزنی
مراقب باش
ان شالله همیشه شاد باشی و تصیم هایی بگیری که برات بهترین تصمیم باشه و خیر .