-
سلام.
در مرحله اول، هر گونه خرجی که خانوادتون میدن، حتی همون پول تو جیبی به شما باید کامل قطع بشه. حتی اگه گرسنگی بکشید.
من موندم پدر شما وکیل هستن ولی چطور متوجه نمیشن دخترشون رو در چه دامی مینذازن وقتی هی این آقا رو تامین میکنن؟ به نظر من هم خودتون هم خانوادتون این آقا رو خیلی لوس کردین.
شما چرا وقتی میگه ندارم، زود کوتاه میاید و دست به دامن خانوادتون میشید؟؟!! میگه ندارم، بهش بگید خب زودتر جور کن چون نیاز دارم به فلان چیز. و مسوولیت رو بندازید گردن خودش.
از خونه پدرتون هم بلند شید. ماشین رو هم برگردونید به پدرتون. پدرتون هم دیگه به دفتر کارش راهش نده.
یک جلسه و صحبت محکم و رسمی هم با خانواده ایشون داشته باشید و پدرتون محکم تکلیف رو مشخص کنه که دیگه هیچ مسوولیتی قبول نمیکنه برای خرجی دادن.
-
سلام عزیزم ب نظرم ب توصیه دوستان گوش بده و ب مرحله اجرا درشون بيار اگر شوهرتون سرکار رف و مسوولیت زندگیش رو ب عهده گرف ک خدا رو شکر اما اگه شونه خالی کرد و باهاتون بد شد ب نظرم طلاق بگیرید تا جوون هستید حداقل شانس زندگی دوباره با کسیکه لیاقت تون رو داره رو پیدا خواهید کرد اما اگه تو این زندگی بمونید سنتون بالاتر ميره و تازه ب فکر طلاق بيفتيد ازدواج تون سخت تر و افسرده تر ميشين.
-
سلام
خانم همسرتون اگه شما رو میخوان مسئولیتشو قبول میکنه اگه نمیخوان خودتونو بیخودی بهش تحمیل نکنید....همین اول ازدواج تکلیف رو صریح مشخص کنید....
بله آبرو ریزی هم داره ... دیگه نمیشه کاریش کرد باید تاوان دروغ هاتونو به فامیل بدین....اما عوضش آزاد میشید....
اول تلاشتونو برا حفظ زندگی بکنید....هیچ کمک مالی از خانوادتون دریافت نکنید....و البته یادتون باشه تا همسرتون اینو باور کنه زمان میبره ...مثلا ۶ ماه....و دوباره زمان میبره تا کاری دست و پا کنه ...شما تو یه مدت حداقل حداقل یک سال باید تحمل زندگی سخت بدون پول رو داشته باشی...و البته همسرت شوکه میشه و اختلافاتی پیش میاد..باید تحمل کنی...
-
همه آدما یک جور فکر نمی کنن، متاسفانه عمده مشکلات و اشتباهات آدم ها نیز از اینجا نشعت می گیره، اون طور که تعریف کردید تصور شما این بود که همسرتون کار پیدا می کنه و زندگی به روال عادی در میاد اما از اتفاقاتی که افتاده نشان میده از نظر همسر شما همین کار کردن در دفتر پدر شما و سکونت در منزل پدری و داشتن ماشین از این طریق، یعنی افتادن زندگی بر روی روال. (یه عده ننگ می دونن نشستن بر سر سفره دیگری رو اما یه عده افتخار)
خب چیزی که مسلمه اشتباه اول از سوی شما بوده (البته اشتباهتون از روی خیر خواهی)، حمایت حدی داره، توجه حدی داره و .... حالا از این مرحله که رد شدید اما کاری که الان باید انجام بدید با این شدتی که دوستان اشاره کردند که پدرتون ایشون رو از کار بیرون کنه، از خونه بندازه بیرون، کمکش رو قطع کنه و ماشین رو پس بگیره، میشه اعلام جنگ و نتیجه نیز چیز خوبی از آب در نخواهد امد. ادامه دادن با این وضعیت رو هم یکی از دوستان خوب پیش بینی کردند (همون داستان بچه دار میشید همچنان پول شیر خشک رو پدرتون میده و ...) پس تغییر رو باید شروع کنید اولیش همون آزمون وکالت، با هاشون حرف بزنید از آینده و چیزهایی که می خواید رو بگید چیز هایی که دوست دارید منظور نحوه زندگی کردن و جدی ازشون بخواید ببینید مزه دهنشون چیه آیا همچنان شرایط فعلی رو خوب می دونن که هیچ ، چون متاسفانه اخلاقشون بر مفت خوری هست اما اگه در تلاش کردنشون واقعاً همت رو دیدید که خب نیازه که وقت بدید تا اوضاء رو به راه بشه چون این روزا کار پیدا کردن و خیلی سخت هست قبولی در آزمون استخدامی و وکالت و نظام مهندسی و ... با نخوندن و شانسی زدن و ... میسر نیست چون رقبا خیلی زیاد و قدر شدن(همون طور که یکی از بچه ها اشاره کردن و خود منم تجربه اش رو در چند آزمون داشتم).
وگرنه شک نکنید با این اوضاع ادامه بدید کلاً در حال فیلم بازی کردن برای افراد گوناگون خواهید بود.