درخواست ازدواج مجدد زوج

شاید از خاطرتون رفته، ولی بنده 6 ماه پیش ، وضعیت امروز شما رو دیده بودم و تمایل داشتم که به شما کمک بکنم. پست زیر رو برای شما در تاپیک قبل شما گذاشته بودم ولی تمایلی نداشتید که کمی روی موضوعات بصورت واقعی فکر بکنید:

http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post438857

یک عده از کاربران این تالار در وضعیت افرادی مثل شما مقصر هستن. اونا یا شما رو تحریک می کنن به تقابل با شوهرتون و یا فقط سخنان گوش نواز برای شما میزنن. این کارا مشکل کسی رو حل نکرده و برای شما هم سودی نداشته و فقط وضع رو بدتر کرده.

متاسفانه مدیران تالار هم در میدان دار شدن افراد فوق (=سطحی نگری) بسیار موثر هستن و اجازه نمیدن که بحث های واقعی بوجود بیاد و مسائل برخی کاربران مثل شما بصورت اصولی بررسی و حتی حل بشه.

اون افرادی که فقط سخنان گوشنواز به شما زدن و یا اون وکیلی که حتما با وعده ی فراوان شما رو امیدوار کرده بود الان کجاست؟؟ خوب ظاهرا متوجه شدید که فقط دنبال درآمدی از محل دعوای شما و مشکلات شما بوده!!

در تاپیک های مختلف بیش از 3 ساله که دارم تذکر میدم به وکلا اعتماد نکنید. اونا میخان از وسط دعوای شما یک شیرینی بردارن و برن، فقط همین. اما دوستان بیشماری مثل شما وقتی که باید گوش بدن ، فقط دنبال هیجان و انتقام کشی میرن تا به روزهای بد و بدتر میرسن.

مدیر معظم تالار که تاپیک های قبلی شما رو قفل کرد و اجازه نداد که به درستی مسائل موشکافی بشه ، امروز هیچ مسئولیتی احساس نمیکنه.

بله این فقط شما هستی که باید به تنهایی روزگار سخت رو سپری کنی و کسی نمیاد با شما در مشکلات تون شریک بشه!

به هر حال ، هنوز هم اگر تمایل داشتید که بنده به شما کمک بکنم ، حاضرم که اینکار رو بکنم! نه فقط شما، هر دوستی که میاد اینجا بنده توصیه می کنم بجای سطحی نگری و رفتار های هیجانی، عاقبت اندیشی بکنه ولی متاسفانه درست در زمانی که باید گوش بدید ، میرید سراغ افرادی که فقط شما و اقدامات هیجانی شما رو تایید میکنن و حرف های گوشنواز میزنن. امروز اون حرف ها سودی برای امثال شما نداره.

همونطور که کاربر «رهاوتنها» گفتن، اگر شوهرتون بخاد که شما رو طلاق نده میتونه. اگر بخاد که مهریه نده باز میتونه اون رو به اقساط ناچیز تبدیل کنه. بعلاوه اساسا میتونه بدون اجازه ی دادگاه ازدواج موقت (صیغه) بکنه و شما رو برای سال های طولانی در عقد خودش نگهداره. اونوقت شما نه تنها مهریه رو خواهی بخشید بلکه حاضری مثلا 100 میلیون هم بدی و طلاق بگیری. راهکار کاربر یک دوست ، همین وضع رو که وخیم ترین شرایط هست برای شما به ارمغان میاره. از اطرافیان خانمی بود که وضع شما رو داشت و شوهرش 15 سال ایشون رو طلاق نداد تا نهایتا با بخشش همه چیز و پرداخت مبلغ اضافی طلاق گرفت . . .

البته برخلاف اون دوستان ، بنده راه حلی برای شما دارم که تقابل باشوهرتون نیست ولی بهترین وضعیت و بهترین عاقبت رو برای شما خواهد داشت. 6 ماه قبل نخواستید که به شما کمک کنم. اینبار هم اگر تمایل نداشتید مختار هستید و من مزاحم تاپیک شما نخواهم بود:

صلاح مملکت خویش ، خسروان دانند!

ببخشید نسیم جان که از پست شما استفاده میکنم.
آقا بهزاد ممنون میشم اگر امکانش را داشتید نظرتون را درمورد تاپیک من هم بگید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

نسیم جان ، عزیزم ، به خاطر بیانم در این پست لطفا من رو ببخش ،

این جوری که شما داری تخته گاز پیش می روی ، عنقریب به طلاق ، افسردگی ، یاس و ناامیدی می رسی ،
اگه شما ده تا پل پشت سرت داشتی که تا امروز فقط دو تا شو خراب کرده بودی و هشت تا پل دیگه داشتی برای ساختن این زندگی آنچنان چکشی برداشتی که به مانند بلدوزر داری از اساس و پایه هم ریشه خودت رو در اول و هم ریشه زندگی ات رو در مرحله قطع می کنی
در هر صورت چه دوباره با همسرت زندگی کنی و چه جدا بشی ، تنها چیزی که اهمیت داره این هست که تو حالت خوب باشه ، روحیه ات قوی باشه ، تو احساس خرسندی بکنی
ولی شما به شدت داری سقوط می کنی ، جوری که داری با مخ می خوری زمین :47:

من نمی دونم شما چگونه آشنا شدید و ازدواج کردید ، لیکن از پست های شما اینگونه بر می آید که بدون آمادگی لازم زندگی مشترک را آغاز کرده اید ، که اینگونه دچار مشکل شده اید
حداقل ، حداقل، حداقل برای طلاق و جدایی آمادگی لازم را کسب کن ، تا کمتر آسیب ببینی

====
شرایط زندگی من خیلی افتضاح بود ، توی سن کم ازدواج کرده بودم ، و بعد از ده سال زندگی مشترک با یه بچه در فروپاشی کامل بودم ، هشت ماه همسرم من و فرزندمون رو ترک کرد و رفت بدون هیچ خبری ، من بودم و فرزندم توی یه شهر غریب ..... از اول زندگی مون مشکل داشتیم و همه هم می دونستند تا اون زمان که همسرم ترکمون کرد و رفت .... همه گفتند طلاق بگیر .... این شوهر خوب نیست و تو خیلی حیفی که با همسرت موندی .... دیگه هیچ راهی برای ادامه زندگی تون نیست همه حرمت ها شکسته شده و ....
من فقط و فقط به یک درک رسیده بودم ، " زود ازدواج کرده بودم ، بدون بدست آوردن شناخت از زندگی زناشویی ، لذا نمی خواسم زود طلاق بگیرم ، بدون بدست آوردن و آشنا شدن با طلاق و شرایط بعد از طلاق "
واقعا هم می گفتم طلاق می گیرم ، ولی نه به این سرعت ..... توی اون هشت ماهی که همسرم نبود به کمک همین بچه های تالار فقط و فقط روی خودم کار کردم و آموختم و نحوه رست زندگی کردن رو یاد گرفتم
دلم می خواست هرآنچه که آموخته ام را به تو نیز یاد بدهم ولی متاسفانه گویا زبانم قاصر هست
(این آخرین پستی بود که برایت می گذارم ، فقط برایت دعا می کنم ، توی دلت خوشحالی و شادی بیاد.... آمین )

---

.

برای اثبات خودتون پست بالا رو گذاشتید ولی بنده زیرش توضیح دادم که موضوع سیاست حذفی شما هست و مساله رو باز کرده بودم.

متاسفانه همون پست من رو هم که به سیاست حذفی شما اعتراض کرده بودم ، فوراً حذف کردید. خوب میتونید با این سانسور و عدم تحمل انتقاد به خودتون ببالید!