سلام خدمت اقای مدیر وهمه دوستانی که تاپیکم رو دنبال میکنن.از خوش شانسی من بوده که جناب مدیر به تاپیکم پاسخ دادن.
بله جناب مدیر من اینجا نیومدم نقاط ضعف شوهرم رو بشناسم چون همه رو میدونم لی نمیدونم امدم اینجا که دنبال راه حل بگردم یا تصمیم نهاییم رو بگیرم راستش از ته دلم میخوام راه حل پیدا کنم از طرفی فکر برگشتن اذیتم میکنه.من با نقاط قوت همسرم احساس رضایت وخوشبختی رو بارها تجربه کردم ولی این احساس همیشه جایی قطع شد که من کنترل اوضاع رو از دست دادم وعصبانی شدم وشوهرم نتونست اوضاع رو کنترل کنه.حرف من اینجاست که اگر همسرم بارها وبارها عصبانی بشه من کنترل اوضاع رو در اکثر موارد دارم وسعی میکنم اوضاع رو ارام کنم ولی تقریبا از هر دو عصبانیت یا اوضاع بد روحی من یکبارش به دعوا منجر شد.دلم میخواد شوهرم این رو بدونه ویادبگیره که شاید خودش بیرون از خونه با خیلی از افراد سروکله بزنه اوضاع واحوالش خوب نباشه ولی من هم به عنوان یک زن خیلی جاها کم میارم ونیاز دارم شوهرم اوضاع رو کنترل کنه وبا کمی دلداری به من ارامش بده.از طرفی من هم خیلی از مواقع در قبال عملکرد اشتباهش نتونستم عصبانیتم رو کنترل کنم وهمون لحظه نتیجه میخواستم یعنه تحمل نکردم که دوساعت بعد یا حتی یک ماه بعد به نتیجه برسم بلکه همون لحظه نتیجه میخواستم تا عصبانیتم کم بشه.واین از بدترین نقاط ضعفه منه.الان هم نمیدونم میخوام بمونم داخل این رابطه یا میخوام جدا بشم.چون کنترل اوضاع در مواقع ناراحتی یا عصبانیتم برام سخت میشه وشوهرم تو این مواقع از من بدتر میشه وکتک میزنه.البته این رو بگم مادر وپدرش از هم جدا شدن وبرادرش هم یک زندگی ناموفق داشت وازدواج دوم داشته.شاید ریشه این رفتارهاش از این باشه ولی حاضر نیست باهم مشاوره بریم ومشکلای اخلاقیمون برطرف بشه.همیشه میگه شما برو من مشکلی ندارم.
شاید باورتون نشه یا احساس کنید به خاطر اینکه خانواده ام هستند این حرف رو میزنم ولی خانواده من به جایی رسیده که دخالت تو زندگی همدیگه رو بدترین اتفاق ممکن میبینیم.راجع به هم بی تفاوت نیستیم ولی این رو با دخالت داخل زندگی همدیگه اشتباه نمیکنیم.تصور کنید داخل یک خانواده پر جمعیت اگر به زندگی همدیگه دخالت میکردیم اوضاع نابه سامانی داشتیم ولی خانواده شوهرم با اینکه از ما کم جمعیت تر هستند هنوز فرق دخالت کردن وبی تفاوت بودن در زندگی خواهر یا برادر رو نفهمیدند وقتی حرف از دخالت نکردن بشه میگن ما رفت وامدمون رو قطع میکنیم که فکر نکنید ما دخالت میکنیم به جای اینکه بگن ما رفت وامد رو حفظ میکنیم ولی زندگی مشترک شما حریم خصوصی شماست.شوهرم پسر خاله منه ولی تفاوت رفتاری ما خیلی متفاوته برادرهای من حرف بد زدن رو تابو میدونن ولی شوهرم داخل هر دعوایی حرفهای رکیکی میزنه.توقع ندارم مثل خانواده من باشه ولی خط قرمزهای خانواده ای که داخلش بزرگ شدم رو حفظ کنه