همسرم خیلی تنبله کمکم کتید سرکار نمیره😣😣😣😣😣

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

عزیزم رابطتتون با همسرت چطوره؟

اگر ایشون شما رو دوست داشته باشن و بینتون احترام و محبت قلبی برقرار باشه ... به احتمال زیاد یک مشکل روانشناختی هست که ریشش در ناامنی درون فرده.( یعنی داشتن پول به این افراد احساس امنیت و احترام اجتماعی میده)
اگر رابطتتون تیره و تاره که مشکل بزرگتری هست و باید علاوه بر تعیین جایگاه و نقش هر فرد..یادگیری مهارت های مختلف در زندگی مشترک و ... رو هم به این مسئله اضافه کرد و پی درمان بود.

اگر گزینه ی دوم درباره ی شما صدق میکنه بهترین راه کمک از بزرگترها هست ... بنحوی که با مخارج خودتون ایشان مجبور بشن به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنن.

---

من دوسش دهرم ولی نه مثه قبل...شما تصور کن باهزار امیدو آرزو با یه شخصی ازدواج کنی از همون ماه اول راجب مریضیت راجب پول راجب هرچیزی که مربوط به شماس بگه به من چه به من مربوط نیست...زندگی مشترک یعنی چی؟؟؟
ایشون معتقدند که مشکل از منه...من مشکل روانی دهرم و باید بستری شم حتی چندبارم منو کتک زده ...به مرحله ای رسیدم که اصلا دیگه دوست ندارم هییییچی ازش بخام احساس میکنم دوسش ندارم...قبلنا انقد به خونه م میرسیدم بهترین غذا و...ولی الان به زور همه کارارو انجام میدم وقتی از سر کار میام میگم اه بازم برگشتم اینجا نمیدونم واقعا ازدواج اشتباهه...فک کنید منو هنوز یه مسافرت نبرده یبار گفتم بریم کیش گفت به شرطی که خودت خرج خودتو بدی ....همون لحظه انگار دنیارو کوبیدن تو سرم اصلا انگار آدم نیست...نمیدونید چه اعتماد به نفسیم داره خودشو از عالم و آدم برتر میبینه

عزیزم شما این مسئله رو با خانوادتون مطرح کردین؟ نظرشون چی هست؟
من هنوز جواب سؤالمو نگرفتم از نظر عاطفی چطور مردی هست؟ دوستتون داره؟!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

عزیزم شما این مسئله رو با خانوادتون مطرح کردین؟ نظرشون چی هست؟
من هنوز جواب سؤالمو نگرفتم از نظر عاطفی چطور مردی هست؟ دوستتون داره؟!

---

مسئله ی خساستشو مطرح کردم با پدرم ایشونم اومد صحبت کرد یکم بهترشد ولی بعد یه مدت همونطوری شد...ازنظر عاطفی میگه دوسم داره ولی فقط کلامی تو رفتارش معلوم نیست...مثلا اصلا دلش نمیخاد با من بره تفریح...اصلا دلش نمیخاد با من مسافرت بره ...مریض میشم منو ول میکنه به امون خدا من خودم باید به خودم برسم...از لحاظ جنسیم ضعیفه

خب راهی جز مراجعه ی ایشون نیست... بقیه راهها به نظر من موقتیه.
شما با چهار تا بزرگتر در میان بگذارین که اونها مجبورش کنن مراجعه کنه.(هزینشو بدین که بخاطر هزینه صرف نظر نکنه) من فکر میکنم چند مشکل مطرحه که باید بصورت تخصصی برطرف بشه .

سلام

وقتی کسی تا دیروقت بیدار بمونه طبیعیه که روز بعد تا دیر وقت بخوابه.

ایشون باید تکلیف شون رو روشن کنند میخواهند مسئولیت زندگی رو برعهده بگیرند یا خیر میخواهند بخورند، تفریح کنند و بخوابند؟ یه نفر هم هست که کارهاشون رو انجام بده!
در واقع باید مجبورشون کرد مسئولیت پذیر باشند. برای افراد مختلف راه ها متفاوت است ولی در کل باید کاری کنید که درک کنند اگر تغییر نکنند خیلی چیزها رو ازدست خواهند داد.

موفق باشید :72: