چطور همسرم را راضی به جدایی کنم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنه ماری

اقا امید ممنونم که نظر خودتون را دادید از پست دومتون متوجه نشدم منظورتون چیه ولی درباره پست اول.

1. من نمیدونم . در حقیقت هیچوقت با هیچکدومشون مواجه نشدم که بگم چجوری هستند. ولی احتمالا کسانین که زود بهش پا میدن .

یعنی همسرتون هر کسی بیاد بگه منو بگیر باهاش میرن ؟؟
یا همسرتون دوست دارن با همه زن ها باشند ؟؟منظورم اینه که به چه نوعی از خانم ها گرایش دارند ؟؟
اون دختر خانم چی داشتن که با اون گرم صحبت شدن؟تیپشون و اخلاقشون چچگونه بود؟
2. مادرش توی خونه خیلی پوشیده میگردد مخصوصا مقابل پسرشون. مادر و پدرشون هم روابط خوبی دارند پدرشون البته مرد سالاره ولی مرد خوب و محترمیه.

3.رابطه خیلی خوبی با پدر و مادرش دارد.

به مادرشون ابراز عشق میکنند؟
به پدرشون ابراز عشق می کنند ؟


4.نه اصلا دعوا نداشتن شاید خیلی به ندرت. احترام پدر و مادرش را خیلی دارد. مخصوصا پدرش که ازش حساب میبرد .

ازش حساب میبرد را میشه شرح بدید؟

5. اصلا انتقاد پذیر نیست. بشدت عکس العمل نشون میده.
از شما انتقاد میکنند ؟

وهمچنین اینکه میل جنسی خیلی بالایی داردِ

بیشتر دوست دارن غالب باشند یا مغلوب در مسائل جنسی؟

غیر از این مسائل باهاشون در گیری دیگری هم داشتید؟

---

لطفا با توجه پاسخ بدید

آنه ماری عزیز ،
حالت شما رو درک میکنم ولی من نمونه دیدم خانمی جوان و با کمالات از دست خیانت های همسر خسته میشه ...البته از نوع فجیع و رو ...نه مثل شما پنهان کاری و با وکیل و کشمکش طلاق می گیره. دو تا پسر کوچیک داشت. هیچی خانم خودش حالا شده بود کسی که میامد داخل زندگی بقیه و یا به این چشم نگاهش میکردن . بچه ها بزرگ شدند و خانم رو به خاطر جدایی ملامت کردند هر چند کل فامیل از وضع شوهر اطلاع داشتن و چیزی پنهان نموند . آخرش هم خانم تنها ماند و بچه ها رفتند سمت خانواده پدری و پدر.

در روابط جنسی بیشتر دوست دارن غالب باشند.

از پدرش حساب میبره خوب مشخصه دیگه. اونجور نیست که بخواد خیلی احساس نزدیکی با پدرش داشته باشه مثلا از خشم پدرش میترسه نظر پدرش خیلی مهمه یا روی حرف پدرش خیلی حساب میکند.
نمیدونم چجوری دیگه توضیح بدم.

بله معمولا شاخ گلی برای مادرشون میگیرند. به پدرشون هم همینطور ابراز علاقه و عشق دارند.

در باره اینکه پرسیدید با چه دخترهایی دوست میشوند مسلما هیچ دختری نمیاد بگه بیا منو بگیر. اونا اصلا تو فکر گرفتن و نگرفتن نیستن.

مسلما همسرم سراغ دخترهایی میره که راحت بهش پا میدن. دخترهایی که خودشونم دنبال دوست پسر هستند. فکر کنید من به یکی از این دخترها گفتم من زن فلانی هستم که شما باهاش دوست شدی برداشت به من گفت مشکل خودته به من ربطی نداره دلمم میخواد باهاش دوست باشم.
شما خودت دیگه ببین این خانم چه شخصیتی داشته.

خانم هایی هستند که خیلی راحتن با پسرها میگن و میخندن اون خانم هم همینجور بود.
بعضی خانم ها حد و حدود را رعایت میکنند بعضی نمیکنند. معلوما همسرم سراغ اونایی میره که حدود را رعایت نمیکنند.

تا حالا سعی کردید ارتباتطان را با مادر ایشون بیشتر کنید
بیشتر برید پیشش
سعی کنید صحبتی پیش بیارید که همسرتون با مادرش بیشتر صحبت کنند
اصلا مادرشون برای مدتی بیارید خونتون و سعی کنید پسر با مادر خیلی صحبت کنند در اغوش بکشند همدیگر رو نوازش کنند پسرشون حتی اگر امکانش هست پدرشون هم اینگونه بشوند با پسرشون

وقتی یک مدت یک ماه گذشت معجزه این رفتار رو میبینید
و حالا وقتش که کم کم والد حمایتگر وارد عمل بشه
مثلا پسرم زنت و من خیلی دوست داریم مراقب خودت هستی؟
مامان به یک دختر امروز هم چشمک زدم
والد: تو پسر خوبی هستی این کارت اشتباه است ولی سعی کن از فردا بیشتر مواظب باشی که نکنی
شما هم سعی کنید برای مدت یک ماه انواع و اقسام روش ابراز گری محبت رو یاد بگیرید و به همسرتون هم یاد بدید که به شما ابراز کنند مثلا خودتون اول یاد بگیرید به همسرتون نظرشو در مورد غلط اون بگید که برای شما اصلاحش کنند
یا با هم اصلاحش کنید
من وقتی همچین شخصی میبینم یاد اون دختر که هم لال بود هم کر بود هم کور بود می افتم که همه فکر مکردن ان مشکل روانی داره که در اصل اون معنای ابراز حقیقی رو یاد نگرفته بود

در بقیه مسائل زندگی شما مشکلی ندارید؟

عزیرم خیلی خوب پاسخ میدین، ممنون:72:

لطفا بصورت کامل به سؤالات من هم پاسخ بدین؛

*رابطه ی شما با خانواده ی همسرتون بیشتر هست یا خانواده ی خودتون؟
*توی منزل ارتباط کلامی شما چطور هست؟ مثلا حالت دستوری داره.. سرزنش ... تحقیر
*شده برای فرزندتون، دوستانتون بیشتر از همسرتون وقت بذارید؟ یا حتی برای استفاده از نت؟
*مادیات در زندگی شما چقدر نقش داره؟ اگر اولویت بندی کنین مادیات چندم هست؟
*بوده مثلا خیلی همسرتونو زیر نظر داشته باشین و باید و نباید کنین؟

ممنونم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنه ماری

امیر اقا به نظر شما در حال حاضر من چه کاری بکنم. توی خونه بمونم یا خونه را ترک کنم؟به قول شما نمیشه که براش شام درست کنم بعد هم بگم بیا جدا بشیم.

---

اگر قصدتون طلاق هست که خیر منزل رو نباید اصلا ترک کنید و باید کاملا هم عادی رفتار کنید تا همسرتون به چیزی شک نکنه و بتونید مدارک لازم رو تهیه کنید.
اجازه میدیم فعلا همسرتون اینجوری برای خودش فکر کنه که شما همچنان منتظر موافقت ایشون هستید. فقط شما دیگه خودتون متوجه شدین نمیتونید انتظار موافقت ایشون رو داشته باشید در حالی که دارید مسالمت آمیز کنار هم زندگی میکنید و در حال ارائه خدمات هم هستید.
دست همسرتون رو برای شکایت هم به هیچ عنوان باز نکنید. اگر منزل رو ترک کنید حتی با موافقت همسرتون، اگر زمانی برای طلاق درگیر بشید با هم، ایشون میتونه از شما برای ترک منزل و عدم تمکین شکایت کنه. ترک منزل با توجه به خواسته شما برای جدایی به نفع شما نمیتونه باشه.


اگر زمانی هم درگیر شدید و مجبور شدید منزل رو ترک کنید باید اول برید کلانتری و مستند کنید که از روی ناچاری مجبور به ترک منزل شدین. باید احتمالات رو در نظر بگیرید و خیلی بی گدار به آب نزنید. به نظر میاد همسرتون هم با وجود این همه خلاف هنوز داره محتاطانه با شما رفتار میکنه که حتی شناسنامه شو جلوی دست شما نمیذاره. مگه زن و بچه دیگه ای داره که شناسنامه شو مخفی کرده؟ اگر نصفه شب مدارکش لازمش بشه یعنی میخواد بره از تو وزارتخونه بیاره؟ من که دفتر و شرکت خودمو دارم مدارکم رو شرکت نمیذارم. حرف همسرتون غیرقابل باور و شک برانگیزه.


دلیل بدتر شدن رفتار همسرتون هم که خیلی واضحه و بازم ربطی به کم کاری شما تو زندگی نداره. شما قهر کردین یه سال و نیم پیش که میتونسته یه نتیجه ای بده ولی چون با تهدید و ناسزای همسرتون تسلیم شدین برگشتین و ایشون دیده حمایتی هم از طرف خانواده تون ندارین پرروتر شده و رفتارش با شما بدتر و شاید بی بندوباری هاش هم علنی تر شده باشه. ترس همسرتون رو با اون حرکت نصفه نیمه تون ریختین کامل.
یه توصیه برادرانه بهتون میکنم اگر تصمیمتون به طلاق هم مثل قهرتون با تمام عزم و اراده تون نیست و فکر میکنید ممکنه وسطش جا بزنید یا با رفتار تند یا تهدید همسرتون تسلیم میشید بهتره اصلا از فکر طلاق بیاید بیرون. چون اگر مدرک تهیه کنید و بخواید مجبور به طلاقش کنید ولی اون وسطا جا بزنید اوضاعتون به مراتب بدتر از الان میشه و همسرتون برای انتقام هم شده شمارو با علنی کردن روابطش در آینده زجر خواهد داد. دیگه مثلا نمیاد برای فریبتون بگه من با اینا بودم ولی تو بهتری و فرق میکنی یه چیزهای دیگه ای علنا میگه که خوشایندتون نخواهد بود و روانتون بیشتر اذیت میشه.
پس اول مطمئن بشید میخواید جدا بشید و تسلیم واکنش های اشتباه همسرتون نمیشید بعد اقدام کنید.


تهیه مدرک کار سختیه قبول دارم بخصوص که شما خانم هستین و یه سری کارا رو نمیتونید راحت خودتون انجام بدین و باید از دیگران کمک بگیرید ولی شدنیه ناممکن نیست. من بیشتر نگران عزم و اراده شما هستم تا تهیه مدرک.
خودتون هم نباید مستقیم وارد عمل بشید و مثلا تعقیبش کنید! باید یا وکیل بگیرید و کارهارو دست وکیل بسپرید یا کسی رو استخدام کنید که چون خانم هستین وکیل بگیرید خیلی ایمن تره.


شما نیاز به دوتا منبع حیاتی برای طلاق دارید. اول باید حمایت حداقل یکی از اعضای خانواده یا فامیل رو بتونید جلب کنید. کسی که حرفش برای بقیه اعتبار داشته باشه و اتفاق سری قبل براتون تکرار نشه که بخاطر عدم حمایت خانواده مجبور به برگشت بشید کسی باشه که ازتون بتونه حمایت معنوی و حتی در صورت لزوم مادی بکنه. اگر برادر دارین میتونه در تهیه مدرک هم کمکتون کنه.

دوم هم پول نیاز دارید که هزینه وکیل یا کسانی که استخدام میکنید و مخارج چند ماه اول جدایی که حق و حقوقتون ممکنه معلق باشه و دنبال کار باشید رو بتونید بدین.
مدارکی هم که تهیه میکنید ترجیحا باید تصویری باشه (عکس یا فیلم) بعضی قضات مدرک صوتی رو هم قبول نمیکنن همسرتون میتونه انکار کنه بگه صدای من نیست. البته شما میخواین فقط برای گواهی عدم سازش برین دادگاه و توافقی جدا بشین ولی مدرکتون باید جوری باشه که همسرتون کاملا احساس خطر بکنه و بدونه اگر برای شکایت از خیانت ها اقدام کنید حق به شما داده میشه.

کلا خانم آنه ماری باید در برابر همسرتون زرنگ باشید و قوی و با برنامه هم عمل کنید تا به چیزی که میخواید برسید. باید سرتون رو از لاک خودتون بیرون بیارید
به ذهن من غیر از تهدید به افشای خیانت ها برای اجبار همسرتون به طلاق توافقی راهی نمیرسه. بهرحال اگر وکیل بگیرید ممکنه راه دیگه ای هم پیش پاتون بذاره. ولی اجرا گذاشتن مهریه رو امتحان نکنید در مورد وضعیت شما با یک بچه و بدون اثبات خیانت ها اثری نداره فقط شرایط زندگیتون رو بدتر میکنه.

- - - Updated - - -


یه نکته هم اضافه کنم من قصد تجویز طلاق برای خانم ماری رو ندارم اگه من یا آقای یه دوست گرامی راجع به طلاق به خانم ماری جواب دادیم دلیلش عنوان تاپیک ایشون و محتوای پرسشیه که دارن. راجع به این مسئله راهکار میخوان و ما هم راجع به این مسئله صحبت میکنیم.

بحث خیانت هم موضوع خیلی مهمیه. مردها خودشون اگر جای زن ها باشن خیانت رو برای یکبار هم تحمل نمیکنن شما خانمها خیلی صبر و متانت دارید که میتونید خیانت رو هم حتی تحمل کنید. اگرم از سر ضعف و ترس تحمل میکنید که باید در برابر این ضعف ها ایستاد.
هیچ کس از طلاق خوشش نمیاد ولی طلاق عمل حرامی هم نیست و گاهی اجتناب ناپذیره وقتی یک طرف سال ها در زجر مداوم و ناراحتی باشه و طرف مقابل هم نخواد برای اصلاح زندگی قدمی برداره اون زندگی ارزشش به مرور کم و کمتر میشه. اگر زن کم کاری کنه تو زندگی، مرد دستش بازتره برای درست کردن زن و زندگی ولی وقتی مرد پاشو کج میذاره نمیشه به سادگی مجبورش کرد برخلاف میلش رفتار کنه. مردها سرکش تر هستن و حتی اجرا گذاشتن مهریه هم خیلی مواقع اثر نداره با قسط بندی میشه مهریه رو داد و زنو طلاق نداد و کار خودتم ادامه بدی.

- - - Updated - - -

در مورد پیشنهاد تحریک حسادت هم که یکی از دوستان دادن با حفظ احترام به نظر همه دوستان، هیچ وقت حتی الکی هم همچین تظاهری نکنید. فیلم و داستان هارو بریزید دور از سرتون مردها این چیزارو در واقعیت تحمل نمیکنن. خیلی از قتل های ناموسی تو جامعه ما فقط سر همین شک مردها به زن های خانواده شون اتفاق می افته. در مورد خانم آنه ماری وضعیت حساس تر هم هست چون ایشون میخوان حضانت دخترشون رو بگیرن و یک اتهام کوچیک هم کافیه که دادگاه حضانت رو بهشون نده.

خیلی مراقب باشید خانم آنه ماری که اتفاقا همسرتون نخواد در آینده به هر طریقی مدرکی برای سلب صلاحیت شما در نگهداری فرزندتون جور کنه چون اینطور که مشخصه بسیار آدم اهل دوز و کلکی هست.

آیا شما توانایی مالی مستقل از شوهرتون دارید؟
مشخصا همسرتون حضور شما را تضمین‌شده میدونه و نگران واکنش‌های شما نیست دیگه. اگر استقلال مالی و حمایت خانواده رو دارید، حق حضانت فرزندتون رو بگیرید و از اون زندگی دست بکشید و مسیرتون رو جدا کنید. اگر وابستگی مالی دارید و به هیچ وجه نمی‌تونید بعد جدایی سرپای خودتون باشید، یه راه اینه که بسوزید و بسازید تا ببینید آینده به کجا می‌کشه. اگه ریسک جدایی رو می‌پذیرید (مهمه همه جوانب رو بسنجید، بالاخص حق حضانت و شرایط مالی)، مسئله رو به خانواده‌ی خودتون و خانواده‌ی همسرتون بکشونید و توضیح کامل بدید از اونچه از همسرتون دیدید و به سرتون گذشته. اگر پادرمیونی نتیجه داد، شرط کنید که تکرار نشه، و اگر شد طلاقتون رو بگیرید. من فکر نمی‌کنم این مرد سزاوار عشق و محبت شما باشه وقتی به این سادگی خیانت می‌کنه.

سلام

امیر آقا خوب و مفصل مطلب رو بیان کردند و جای حرف بیشتری باقی نگذاشتند. فقط اینکه راه دیگه ای هم وجود داره که خب سخته و روحیه خاصی میخواد. یعنی هر روز چادر و چاقچور کنید پاشید بروید محل کار همسرتون، داد و بیداد کنید و پدرش رو دربیاورید :97::97::97:. هزینه مالی هم نمیخواد.
چه بسا کلا بشینه سرجاش و دیگه دست از پا خطا نکنه. نمونه عملی و موفق (در زمینه دیگه ای غیر از خیانت) داشته. :311:

در مورد تهیه مدرک
اون خانمی که باهاش صحبت کردید و گفتید همسر آقا هستید می تونه نقطه شروع خوبی برای شاهد و مدرک جمع کردن باشه. دوستان و همنشین های احتمالی هم شاید اطلاعاتی از خلاف های آقا داشته باشند.
اگر سازمان ایشون حساس باشه و برای حراست آن سلامت اخلاقی پرسنل مهم باشه میشه آقا رو ترسوند و وادار به تسلیم کرد.
.
.
.

آنه ماری عزیز ،
تمام صحبتهای امیر خان برای نحوه برخورد با همسرتون صحیح است ،
اما شما هنوز تصمیم نگرفتید ،
یعنی هنوز نتوانستید به شرایط ادامه با ایشان یا جدایی از ایشان مسلط شوید که بتوانید انتخاب کنید

لذا نیاز هست از خودتون سوال بپرسید
و پاسخ دهید تا شرایط را بشناسید :

در دو شرایط : ادامه ، جدایی :

مثال ، سوال برای جدایی :

** بعد از جدایی کجا میتوانم زندگی کنم ؟ منزل پدر ، منزل مستقل دارید یا ..؟
** اگر قرار است در منزل پدر زندگی کنید ، شرایط منزل پدر به گونه ای هست که با حضور شما و فرزندتون آرامش (روانی ) قابل قبولی حاکم باشد ؟
** اگر بخواهید مستقل زندگی کنید ، خودتان این توانایی را دارید ،،

به لحاظ فرهنگی ، برای خانواده شما مشکلی ایجاد نمیشود که شما مستقل زندگی کنید ؟

** حداقل نیاز های شما و فرزندتون با ماهی چند تومان تامین می شود ؟ n تومان
** این n تومان از کجا تامین می شود ؟
( این را در نظر بگیرید که ممکن است 2سال بعد از جدایی یا 3 سال بعد همسرتان هییچ هزینه ای نپردازد)
آیا راهی وجود دارد که از همسرتان مبلغی برای سرمایه گذاری بگیرید که نیازهای مالی تامین شود؟

** اگر نیاز بود شما سرکار بروید ، شرایط خانه پدر از هر لحاظ برای فرزندتان امنیت دارد ؟ امنیت روانی و..

** شما تا چه میزان مستقل هستید ؟ چگونه می توانید فقط خودتان و دخترتان را داشته باشید و شاد باشید ؟
اهل امور فرهنگی و تشکل های فرهنگی هستید یا خیر که بعدا خودتان را سرگرم کنید ؟

** چقدر حرف دیگران در شما تاثیرگذار است ؟ ( بعضی ها مثلا نامزد هستند ازشون 2بار بپرسند کی عروسی میگیرید ، تحمل دوران عقد رو از دست میدن )

این سوال ها خیلی کلی بود ، و شما با توجه به شرایط خودتان سوال بپرسید ، پاسخ دهید تا بتوانید انتخاب کنید .
برای شرایط ادامه زندگی هم سوال بپرسید .

** ممکن است در جریان این سوال و جواب ها راه حل پیدا کنید ، ممکن است تصمیم قاطعی بگیرید و راحتتر کنار بیایید .

موفق باشید .

انه ماری عزیز به نظرم تصمیمت برای طلاق کاملا درسته.و حدس میزنم دلیل اینکه همسرت روی خرجی که بهت میده حساس شده هم اینه که میترسه پول دستت بیاد و بخوای خودت پنهانی وکیل بگیری و واسه طلاق اقدام کنی.بهت اجازه کار کردن نمیده چون میترسه که تو روی پای خودت وایسی و مستقل شی و اینجوری احتمال جدا شدنت خیلی زیاد میشه.بهترین کار اینه که فعلا طلاق رو بی خیال شی و دنبال کار پیدا کردن باشی.بدون داستن شغل و درامد بعد از جدایی شدیدا اذیت میشی.مخصوصا که به نظر میاد حمایت خانواده ات رو هم نداشته باشی.من پیشنهاد میکنم یه بار بشین باهاش حرف بزن بگو یا جدا شیم یا اجازه بده کار کنم.اینجوری قرار باشه صبح تا شب تو خونه باشم همش فکر و خیال میکنم و داغون میشم...یه جوری برخورد کن که فکر کنه کوتاه اومدی و بی خیال طلاق شدی!
هرچقدر مستقل تر و قویتر بشی جدایی برات راحت تر خواهد بود