سلام
مرصاد عزیز از بنده خواسته بودید در تاپیک تون شرکت کنم.
از آنجایی که الان در سفر هستم و همین طور خودم را در این مورد شایسته جواب دادن نمی دانم نمی تونم نظری داشته باشم.
فقط می تونم بگم به فطرت خداجوی خودت مراجعه کن.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
مرصاد عزیز از بنده خواسته بودید در تاپیک تون شرکت کنم.
از آنجایی که الان در سفر هستم و همین طور خودم را در این مورد شایسته جواب دادن نمی دانم نمی تونم نظری داشته باشم.
فقط می تونم بگم به فطرت خداجوی خودت مراجعه کن.
بسیار متشکرم از کمک شما آقای ye doost و آقای mohammadreza164
خانم بینهایت از شما هم متشکرم .
آقای یک دوست احتیاج دارم همین موضوع روراست نبودن و زیرنظر گرفتن برای ازدواج رو از زبان یک آقا بیشتر بدانم ،
اما گویا شما چون آقا هستید نتوانستید احساسم را بدانید ، کاش خانمها نیز مینوشتند
یک مثال مردانه میزنم : فرض کنید یکی از همکلاسیهای قدیمی شما از شما مبلغی پول برای قرض میخواهد بگیرد ، شما توقع دارید چگونه از شما قرض بخواهد ? به نظرم شما دوست دارید ایشان به شما بگوید به من مثلا 5 تومن قرض بدهید علتش هم دوست داشت توضیح میدهد نخواست نمیگوید ،
بعدش شما اگر مایل بودید یا وسعتان میرسید پرداخت میکنید یا پرداخت نمیکنید ، اما اگر این دوست قدیمی یکباره به شما محبت کند نهار مهمانتان کند و شما هم خیلی راحت باشید و استقبال کنید و بگذارید به حساب معرفت و دوستی و محبت ایشان ،یا دوستتان برایتان کاری انجام دهد
در آخر شما متوجه بشوید که همه اینها به خاطر قرض بوده ، بدتان نمی آید ?
این توضیح فقط برای این است که درک کنید احساسم را وگرنه کسی نهار مهمان نکرده کلی گفتم
در مورد اون مورد قبلی که فرمودین شاید ایشان اصلا قصد ازدواج ندارند ، آن مثال از احتمالات نبود از روی اتفاقات بود ، و من هم در مورد چنین مسائلی معمولا بعدا متوجه میشدم چه اتفاقی افتاده ،
مثل همان قرض گرفتن ، شما بعد ازینکه دوستتان طلب قرض میکند بعد متوجه میشوید که داستان نهار و محبت چه بوده است
.........برای موضوع اینکه بدم میاد و جواب رد که درست هست یا اشتباه
بعد ازینکه متوجه میشم و همین روال که حالا و قبلا توضیح دادم یک حس دافعه در من ایجاد میشود ....و دیگر بعد از این حس بد نمیتوانم به آن شخص فکر کنم
و مهمتر اینکه این حس دافعه دقیقا مثل مثال دوستی که محبت میکند برای قرض و نه از سر مهر ، اگر احساس بدی در شما ایجاد شود این حس غیر ارادی است و ناخودآگاه ...........یعنی من از قبل با خودم شرط نکردم اگر همچین اتفاقی افتاد بنابراین باید پاسخ منفی باشد بلکه حس دافعه ایجاد شده غیرارادی باعث میشود به کل آن شخص رد شود .
مورد بعدی اینکه متوجه شدم هم خودم اشتباهاتی داشتم هم تحت تاثیر دوستان افراطی ام قرار گرفتم و نسبت به آقایان بدبین شدم که این بدبینی را نیاز است درستش کنم و به تعادل برسانم ولی دوز اینکه چقدر خودم اشتباه دارم نمیدانم ولی مطمئنم تا حدی هم بدبینی چاشنی شده
آقای یک دوست اینکه فرمودید موضوع پاسخ به ایمیلها موردی می باشد و باید تشخیص داد ، من قبلا مشکلی نداشتم و تشخیص میدادم و بقول شما به بعضی پاسخ نمیدادم به بعضی کوتاه به بعضی کامل .
اما آقای mohammadreza.164 نکته خوبی را برایم یادآوری کردند البته ناخواسته نوشتند .....اینکه با مزاحمین چهطور رفتار کنم که من هم نوشتم اطرافیان من مزاحم نیستند بلکه خیلی هم ارزشمندند و من مزاحم ندارم
همین مطلب خودش پاسخ است یعنی همه این صحبتها برای مزاحم است نه دوستان و اطرافیانم که ارزشمندند
شما هم این نکته را کامل نمودید که فرمودید اگر شخص معتقدی وارد ارتباطی شود با اشخاص آشنا ، درحالی که خودش ، اعتقادی مخالف این رفتار را دارد
این از روی خباثت نیست اگر چه درست نیست
همسر آن دوستم که به همسرش اجازه نداد هم گویا سختگیر و کمی بددل است چون من به هر شخص دیگری آن پیشنهاد را بدهم قبول میکند
موضوع بعدی که برایم یادآوری شد حضرت خدیجه سلام ا.. که تاجر بزرگی بودند
و حضرت زینب سلام ا.. که بین تعداد زیادی مردان خطبه قرائت میکردند
یا دین ما که کفش مشکی را رد میکند و کفش زرد را توصیه مینماید و اگر به حرف افراطی ها باشد باید همه این موارد حذف شود .
هرچند که نیاز است بنده نیز از خوش باوری فاصله بگیرم و به تعادل برسانم ،
فقط یک سوال برایم ماند آقای mohammadreza.164 چرا نظرسنجی و بحث ،
نمیخواهیم که وجود خدا را اثبات کنیم یا یکدیگر را رد کنیم .... اگر مقدور است نظرتان را بفرمایید ، البته اینجا خیلی روی اینستا متمرکز شد ولی من در کل میخواهم سطح روابط را بدانم مثل همان سوال آخرم در پست قبل که با همکلاسیم بشینم بحث کنم و با چندتا فایل هم ردو بدل بشه چندتا مثال از خودمون بزنیم و این بحث بیشتر در عموم باشد و فرقی نکند در عموم باشد یا آخر کلاس کلا اشتباه است یا اگر طرف مقابل مریض باشد اشتباه است ?
اگر در اینستا فعالیت دارید و صفحه شخصی و نه شغلی ، فالور خانم دارید از همکلاسیها و آشنایان آیا پستشان را به عنوان شخصی که رعایت میکنید لایک میزنید اگر پستتان را لایک کنند چه برداشتی دارید ? کلی بفرمایید نه در مورد شخصتان .
یک سوال هم اینکه شما خیلی سربسته نوشتید و احتمال هر برداشتی میرود ، یعنی من در تلگرام last seen re.. هستم و گاهی بعضی پیامها را باز نمیکنم پیام دوستم یا همکارم ، درست نیست چون درمحیط واقعی میتوانم بگویم نمیخواهم فعلا جواب دهم اما در مجازی نمیشود ?
آقای یک دوست برای معیار من و مشکلم با خانواده اجازه دهید در این مورد صحبت نکنیم چون پیچیده میشود و آمادگی ندارم ، در واقع من به معیارهایم کاملا مطمئنم اما خانواده قانع نمیشوند و مشکلشان بیشتر این است که علت رد کردن خواستگار را نمیتوانند درک کنند و من پاسخی که بتوانم قانعشان کنم ندارم .
یکبسیار متشکرم از کمک آقای یک دوست و آقای mohammadreza.164
خانم بینهایت از شما هم متشکرم .
آقای یک دوست احتیاج دارم همین موضوع روراست نبودن و زیرنظر گرفتن برای ازدواج رو از زبان یک آقا بیشتر بدانم ،
اما گویا شما چون آقا هستید نتوانستید احساسم را بدانید ، فرض بفرمایید یکی از همکلاسیهای قدیمی شما از شما مبلغی پول برای قرض میخواهد بگیرد ، شما توقع دارید چگونه از شما قرض بخواهد ? به نظرم شما دوست دارید ایشان به شما بگوید به من مثلا 5 تومن قرض بدهید علتش هم دوست داشت توضیح میدهد نخواست نمیگوید ،
بعدش شما اگر مایل بودید یا وسعتان میرسید پرداخت میکنید یا عذرخواهی میکنید و پرداخت نمیکنید ، اما اگر این دوست قدیمی یکباره به شما محبت کند نهار مهمانتان کند و شما هم خیلی راحت باشید و استقبال کنید و بگذارید به حساب معرفت و دوستی و محبت ایشان
یا دوستتان برایتان کاری انجام دهد بعدش نهایتا شما متوجه بشوید که همه اینها به خاطر قرض بوده ، بدتان نمی آید ?
این توضیح فقط برای این است که درک کنید احساسم را وگرنه کسی نهار مهمان نکرده کلی گفتم
در مورد اون مورد قبلی که فرمودین شاید اصلا قصد ازدواج ندارند ، آن مثال از احتمالات نبود از روی اتفاقات بود ، و من هم در مورد چنین مسائلی معمولا بعدا متوجه میشدم چه اتفاقی افتاده ،
مثل همان قرض گرفتن ، شما بعد ازینکه دوستتان طلب قرض میکند بعد متوجه میشوید که داستان نهار و محبت چی بوده .
برای موضوع اینکه بدم میاد و جواب رد که درست هست یا اشتباه
بعد ازینکه متوجه میشم و همین روال که حالا و قبلا توضیح دادم یک حس دافعه در من ایجاد میشود و دیگر بعد از این حس بد نمیتوانم به آن شخص فکر کنم
و مهمتر اینکه این حس دافعه دقیقا مثل مثال دوستی که محبت میکند برای قرض و نه از سر مهر ، اگر احساس بدی در شما ایجاد شود این حس غیر ارادی است و ناخودآگاه
یعنی من از قبل با خودم شرط نکردم اگر همچین اتفاقی افتاد بنابراین باید پاسخ منفی باشد بلکه حس دافعه ایجاد شده غیرارادی باعث میشود به کل آن شخص رد شود .
مورد بعدی اینکه متوجه شدم هم خودم اشتباهاتی داشتم هم تحت تاثیر دوستان افراطی ام قرار گرفتم و نسبت به آقایان بدبین شدم که این بدبینی را نیاز است درستش کنم .
یعنی من همان ارتباط های سابق را داشته باشم چون نمیتوانم خودم نباشم و هرلحظه نقش بازی کنم
آقای یک دوست اینکه فرمودید موضوع پاسخ به ایمیلها موردی می باشد و باید تشخیص داد ، من قبلا مشکلی نداشتم و تشخیص میدادم و قول شما به بعضی پاسخ نمیدادم به بعضی کوتاه به بعضی کامل .
اما آقای mohammadreza.164 نکته خوبی را برایم یادآوری کردند البته ناخواسته نوشتند
اینکه با مزاحمین چهطور رفتار کنم که من هم نوشتم اطرافیان من مزاحم نیستند بلکه خیلی هم ارزشمندند و من مزاحم ندارم
همین مطلب خودش پاسخ است یعنی همه این صحبتها برای مزاحم است نه دوستان و اطرافیانم که ارزشمندند و دوستشان دارم
شما هم این نکته را کامل نمودید که فرمودید اگر شخص معتقدی وارد ارتباطی شود با اشخاص آشنا ، درحالی که خودش اعتقادی مخالف این رفتار را دارد
این از روی خباثت نیست هرچند درست نیست
پس من نباید بیمار بودن یک نفر را به همه مردان تعمیم دهم نمیتوانم خودم را محدود کنم همینکه بیشتر حواسم را جمع کنم کافی است
نکته دیگر اینکه نباید دوستان افراطی ام اینگونه تاثیر بدی روی من داشته باشند و همسر آن دوستم که به همسرش اجازه نداد هم گویا سختگیر و کمی بددل است
موضوع بعدی که برایم یادآوری شد حضرت خدیجه سلام ا.. که تاجر بزرگی بودند
و حضرت زینب سلام ا.. که بین تعداد زیادی مردان خبیث خطبه قرائت میکردند
یا دین ما که کفش مشکی را رد میکند و کفش زرد را توصیه مینماید و اگر به حرف افراطی ها باشد باید همه این موارد حذف شود .
هرچند که نیاز است خودم هم کمی از خوش باوری و بدبینی فاصله بگیرم و به تعادل برسم و برای این امر باید خودم باشم و نقش بازی نکنم
فقط یک سوال برایم ماند آقای mohammadreza.164 چرا نظرسنجی و بحث ،
نمیخواهیم که وجود خدا را اثبات کنیم یا در مورد حجاب و بی حجابی بحث کنیم و یکدیگر را رد کنیم اگر مقدور است نظرتان را بفرمایید ،
اگر در اینستا فعالیت دارید و صفحه شخصی و نه شغلی ، فالور خانم دارید از همکلاسیها و آشنایان آیا پستشان را به عنوان شخصی که رعایت میکنید لایک میزنید اگر پستتان را لایک کنند چه برداشتی دارید ? کلی بفرمایید نه در مورد شخصتان .
یک سوال هم اینکه شما خیلی سربسته نوشتید و احتمال هر برداشتی میرود ، یعنی من در تلگرام last seen re.. هستم و گاهی بعضی پیامها را باز نمیکنم پیام دوستم یا همکارم ، درست نیست چون درمحیط واقعی میتوانم بگویم نمیخواهم فعلا جواب دهم اما در مجازی نمیشود ?
آقای یک دوست برای معیار من و مشکلم با خانواده اجازه دهید در این مورد صحبت نکنیم چون خیلی پیچیده میشود و آمادگی ندارم ، در واقع من به معیارهایم کاملا مطمئنم اما خانواده نمیفهمند و مشکلشان بیشتر این است که علت رد کردن خواستگار را نمیتوانند درک کنند و من پاسخی که بتوانم قانعشان کنم ندارم .
از نوشته هایتان متشکرم .
آقای یک دوست ......شما نوشتید این پیامهای تبریک همه ، منظوری دارد یعنی شما فقط به فامیلتان پیام تبریک ارسال مینمایید و بطور مثال همکار خانم یا شاگردی که باهم مدت طولانی است در ارتباط میباشید پیام نمیفرستید ?
از نوشته هایتان متشکرم .
:72:در عشق تو هر حیله که کردم هیچست . . . . . . . . . . هر خون جگر که بی تو خوردم هیچست :72:
:72:از درد تو هیچ روی درمانم نیست . . . . . . . . . .درمان که کند مرا که دردم هیچست :72:
سلام
اینقدر سخت نگیرید. دنیای عاشقی از همه دنیاهای دیگه متفاوته. بحث عاشقی رو با مسائل مالی و هیچ چیز دیگه قیاس نکنید. اون مثالی که زدید شاید غیر صادقانه باشه ولی حتی آن هم بستگی به نوع رابطه افراد داره. در مورد دوستان خیلی صمیمی که تعارف و رودروایسی با من ندارند هیچ مشکلی نیست که مثلا به نهار دعوتم کنند یا کاری برام انجام دهند و سپس تقاضای کمک کنند. در واقع شاید بهتر هم باشه. (البته نه اینکه مشروط کنند). همانطور که گفتم بستگی به نوع و سابقه روابط، نیت ها (خیلی مهم) و همچنین نوع نگاه شما داره.
:72: به عاشقان سخت نگیرید :72:
تو این دوره زمونه آدم ها حق دارند از راهی که مفیدتر می بینند از طرف مقابل شان شناخت پیدا کنند. سخت نگیرید و روی مسائل مهم تر افراد (قبلا نمونه هاش رو گفتم) دقت به خرج بدید.
اصل رو فدای فرع نکنید. البته این هم بستگی به معیارهای تان و
تشخیص مصادیق و
نحوه و ارزش گذاری و نمره دهی به اون معیارها داره. (معیارهای تان رو که نمی دونم ولی به نظرم در مورد ارزش گذاری آن ها بر روی افراد زیادی سخت گیری می کنید)
* خوبه خانم ها نیز سعی کنند احساس آقایان رو درک کنند :54:
* زیادی ایده آل نگر هم نباشید. ایده آل نگری زیادی به غیر واقع بینی منجر میشه. مثلا در همین مورد که حس دافعه درتان بوجود میاد چون فکر می کنید طرف صداقت نداشته.
* الگوهایپذیرفته شده جامعه را هم بپذیرید. من به عنوان یک آقا هیچ اشکالی نمی بینم که کار یک دختر خانم رو به خورده طول بدهند و بتونند در اون مدت ارزیابیش کنند. اگر فکر می کند این تفکر یه خرده بدجنسی درش هم باشه شعر ابتدای صحبتم رو مرور کنید متوجه منظورم خواهید شد (نگاه و گناه طرف مقابل).
* در مورد ایمیل از جانب مزاخمین که جواب روشنه.
چو دانی و پرسی خطاست.
* بد دل بودن یا همون بدبینی اگر موردنظر شما است (ما که از همسر اون خانم شناخت نداریم)، از این نوع افراد فرار کنید. سوءظن و بدبینی سم کشنده زندگی است و متاسفانه درمان هم نداره یا درمانش اگر هم برای بعضی افراد شدنی باشه، فوق العاده مشکل است. اگر خواستگاری برای تان آمد و متوجه شدید که بدبین است،عاقلانه ترین کار جواب "نه" قاطع است.
* کفش مشکی رو دین رد نکرده. کفش زرد رو مستحب می داند.
* هر پیامی و اصولا هر عملی حتما انگیزه و منظوری درش است وگرنه کسی که همینجوری برای دیگران پیام نمیده.
در مورد مشخصی که شما گفتید یعنی همکار خانم بستگی به شرایط دارد. مثلا خانم همکار مسن خیلی با خانم همکار جوان و مجرد فرق داره. یا همکار خانمی که مثلا واسطه خواستگاری یا ازدواج یا شریک تجاری یا نظایر آن است با خانمی که با هم فقط سلام و علیک داریم، همه این ها متفاوتند.
* کلا قبل از هرکاری بهتره عواقب و برداشت ذهنی طرف مقابل و نیت ها رو درنظر گرفت. چه بسا لازم باشه به نامحرم تبریک گفت یا فالو کرد (مثال ها) ولی با محرم یا نامحرم فامیل نزدیک ارتباطی نداشت.
**شما قطعا دچار وسواس شدید ، (اسم کاربری شما هم نشان از ریز شدن و عمق نگاهی داره که دیگه تا حدی اش مزاحمه )
خودتون اشاره داشتید که اهل نرمش نشان دادن نیستید ، مزاحم نداشتید
اطرافیانتون که ارتباط میگیرن متشخص هستند و چندتای دیگه ، حالا همسر دوستتون یه نظری دادند دلیل نمیشه که اینهمه بهم بریزید .
اگر میخواهید از دوستتون علت مخالفت همسرش رو بدونید ، حداقل فعلا چیزی نپرسید ، چون الان عصبانی هستید به قول خودتون حالتون خوب نیست ،
الان احتمال میدید ایشون بددل باشه اینهمه درگیر شدید ، ممکنه یه چیزی بگن که کلا به خودتون شک کنید یا منزوی تر بشید .
اگر میخواهید بپرسید یه مدت بگذره بعد بپرسید .
** در مورد خواستگارتون ، خودتون میگید خانمها روراست تر از آقایان هستند ، شما هم قبول دارید کمی خوش خیالید ،
قطعا اگر بهشون پیشنهاد میدادید میگذاشتن روی حساب تمایل شما ،
نتیجه گیری اولیه تون خیلی درست بود ،
این رو هم بهش اضافه کنید که کمی واقع بین باشید ، بدبین نباشید ولی این سادگی توام با خوش قلبی زیاد که موجب خوش بینی که نه خوش خیالی شده تعدیل کنید .( همه چیزتون رو دایره ست و توقع دارید بقیه هم باشند و فکر میکنید همه هستند و اگر نباشند اذیت میشید)
** در مورد ایمیل و مجازی و..
وگفتید تا حالا مشکلی نداشتید ،
ببینید هرجا احساس کردید دارید با کسی دخترخاله میشید ، روابطتون جلو میره عمق میگیره جلوشو بگیرید ،
اگر احساس کردید دوست همکار پشت سرهم و زیاد بهتون پیام میده به بهانه درس و کلاس و کار و.. شما ادامه ندید ، و فکر نکنید خیلی دارید کمک میکنید ، حواستون باشه این وسط بین درس و جزوه و.. صحبت شخصی حتی درد دل ساده نکنید چون بعدا خودتون اذیت میشید .
* یه نکته کلی : ببینید شما همواره درست رفتار کنید و دیگه نگران بقیه اش نباشید ،
شما مسئول این نیستید که کی چی فکر میکنه ،
اگر واقعا همکلاسیتون که متشخصه و حد و حدود نگه میداره ملاحظه گر و رعایت میکنه ، مطلبی فایلی داره به دردتون میخوره چه اشکالی داره ازش بگیرید ،
این وسط یکی رو نمیکنه که ذهنش منحرفهخیلی ریاکاره متظاهره یا هرچی دیگه به خودش ربط داره .
ببینید من مدیری داشتم خیلی متدین و ملاحظه گر بودند ،
من از ایشون هیچ کلام اشتباهی نشنیدم چندین سال هم افتخار همکاری با ایشون رو داشتم ، حالام دورادور در ارتباطیم ،
دوستانم با ایشون و همسر محترمشون و چند تن دیگه کربلا رفته بودند،
دوستم تعریف میکردند ایشون خیلی شوخ (با دوستان آقایان )و انرژیک بود تیکه کلام بامزه و طنازی من خیلی تعجب کردم ،
در شرکت خیلی خانمها بخاطر خشک بودن ایشون ازشون بدشون میومد و شاید تنها کسانی که به این آدم ارادت داشتیم منو این دوستم بودیم ،
خلاصه اینکه این مدیر نمونه هربار زیارت میرفتن برای من و چند نفری پیام ارسال میکردن که مثلا در فلان مکان معنوی و مقدس نایب الزیاره هستم ،
حالا من این پیام ساده ایشون رو برای خودم تفسیر دیگه ای کنم که دلیل نمیشه این آدم اشتباه کرده ،
شما درست ترین رفتار رو داشته باشید ، با ذهن مریض مرضدارها کارتون نباشه .
** برای خواستگارتونم خوب طبیعیه دیگه اولش یکم مشخصات میدن یکم باب آشنایی رو باز میکنن بعدش میان میگن فلانی من هستم :) ناراحتی نداره که :)
نیت بنده خداهام که خیره ، چی بهتر از ازدواج ! زبانم لال نمیخوان که سواستفاده کنند .
شما اگر دیدی طولانی شد و حس طرف مقابل رو متوجه شدی اصلا اذیت نشو ،
دیدید سختتون هست ارتباط رو کم کنید دیگه بالاخره با یه سطحی از شناخت اون آقا باید بیاد حرف دلشو بزنه ،
اگه طولانی شد ادامه ندید ولی آشنایی اولیه چرا اشکال داشته باشه ،
مکان عمومی و محضر و.. هان ?! خودتون هم که خداروشکر بادرایت هستید و حواستون هست ، بقیه اش افکار مزاحم و خط خطیه الکیه .
موفق باشید .